فرصت مغتنم ورزشی برای مالک جدید ماشین سازی !
فرصت مغتنم ورزشی برای مالک جدید ماشین سازی !

اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: همانگونه که پیش بینی می شد خبر واگذاری مالکیت تیم های ماشین سازی تبریز و البته گسترش فولاد بعد از تملک تیم تراکتورسازی بلافاصله از سوی آقای زنوزی اعلام شد و چه بسی خریدار آتی تیم گسترش خارج از استان بوده و یک سهمیه لیگ برتر از آذربایجان خارج شود و […]

اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: همانگونه که پیش بینی می شد خبر واگذاری مالکیت تیم های ماشین سازی تبریز و البته گسترش فولاد بعد از تملک تیم تراکتورسازی بلافاصله از سوی آقای زنوزی اعلام شد و چه بسی خریدار آتی تیم گسترش خارج از استان بوده و یک سهمیه لیگ برتر از آذربایجان خارج شود و تیم قدیمی ماشین سازی هم که تنها یک فصل ناموفق در ید مالکیت ایشان بود و با اگر و مگر توانست خود را در لیگ درجه دوم دسته یک نگه دارد دوباره برای حفظ بقای نیم جان خود دنبال قیمی دیگر بگردد !
صرفنظر از اینکه هنوز اظهار نظر کردن در مورد سرنوشت تیم پرتماشاگر و محبوب تراکتورسازی که بعداز قریب به نیم قرن رسماً از بدنه ی کارخانه ی مادر منفک می گردد و به یک فرد حقیقی که اوج تیم داری چند ساله اش در گسترش فولاد به رغم ایجاد زیر ساخت های باشگاهی به رتبه های بینابین در صحنه اول فوتبال معطوف می شود و نیز یکبار حضور در فینال جام حذفی که عدم تکرار آن میتواند مصداق شگفتی های این جام را تداعی نماید – چرا که حتی قهرمانی در این مسابقات با سه چهار بازی قابل تحقق است – و نیز بدون اشارت به آنکه جدایی تیم تراکتور ازترکیب سازمانی کارخانه ای که حتی مالکیت سپاه بر آن می توانست از مزایای سربازگیری فوتبالیست های شاخص و پشتیبانی مالی بنگاه های اقتصادی وابسته ی به آن و توان دریافت کمک از برخی ارگان ها ازجمله شهرداری و سایر منابعی که سربزنگاه ها به هر طریقی این تیم را سرپا نگه می داشت و مانع از ایجاد بحران تاثیرگذار در روند تیم می شد ، درمالکیت شخصی امکان پذیر نخواهد بود و علاوه بر آن ناپایداری و عدم موفقیت عمومی مالکیت های شخصی در تیم های مختلف لاجرم نگرانی هایی را برای آینده ی تیم تراکتور بوجود می آورد ، لیکن فرصتی مغتنم برای خریدار جدید کارخانه جهت بازگرداندن تیم ماشین سازی به کارخانه ی مادر فراهم کرده است .
اگرچه مالک جدید کارخانه ی ماشین سازی تبریز خود یک سرمایه دار شخصی است اما با در نظر گرفتن شرایط مبهم تیم و به ویژه اینکه مالک فعلی قصد واگذاری امتیاز آن را دارد و همچنین با توجه به بلا تکلیفی تیم ماشین سازی در چند سال گذشته که موجب تغییرات مالکیت های پی درپی در این تیم شده است ، ورود مالک شخصی کارخانه برای تملک تیم تحت برند آن؛ می تواند حکم نجات بخش داشته باشد و حمایت و رضایت هواداران را هم پشتوانه ی خود سازد .
البته تزریق سرمایه ی اولیه و احیای ساختار باشگاهی و تعیین مدیریت فنی و حرفه ای برای این تیم و با در نظر گرفتن معافیت های سرمایه گذاری های ورزشی ( که برخی در قالب آن منافع کلانی کسب می کنند ) و البته ایجاد مشوق های جذب تماشاگر بیشتر که اکثر تیم ها از این پتانسیل بزرگ مغفول مانده اند و از جمله اختصاص جوایزی به ارزش نهایتاً هزینه ی خرید یک بازیکن با قرعه کشی شماره بلیط برای کل بازی های خانگی که البته چند برابر آن هزینه از محل بلیط فروشی قابل تامین است ) ، می تواند در آینده علاوه برانگیزش پر شدن ورزشگاه و خودکفایی اقتصادی تیم ، دستاوردهای معنوی و حتی تبلیغاتی مهمی برای مالک آن در پی داشته باشد.
باید توجه داشت که شرایط نا بسامان کنونی تیم ماشین سازی توقعات زیادی را از خریدار جدید برای هواداران و همگان ایجاد نمی کند و این شرایط فرصت مناسبی است که مالک کارخانه در کنار اقدامات و هزینه هایی که برای حل مشکلات و مطالبات اولیه ی کارگران شروع کرده است از آن استفاده کند .
البته این نوشتار قصد ورود به ماهیت واگذاری و اهلیت خریدار کارخانه ماشین سازی را ندارد و صرفاً پیشنهادی است که برای استفاده از فرصت دو طرفه برای منافع مالک جدید و تیم ماشین سازی ارایه شده است .