اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: بحث واگذاری تیم محبوب تراکتورسازی به بخش خصوصی و جدا کردن ارگانیسم آن از کارخانه ی تراکتور یک خطر بزرگی است که حیات این تیم ریشه دار را به شدت تهدید می کند و ساختار باشگاهی و مدیریتی آن را در معرض نابودی قرار می دهد ! این خطر زمانی بیشتر […]

اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: بحث واگذاری تیم محبوب تراکتورسازی به بخش خصوصی و جدا کردن ارگانیسم آن از کارخانه ی تراکتور یک خطر بزرگی است که حیات این تیم ریشه دار را به شدت تهدید می کند و ساختار باشگاهی و مدیریتی آن را در معرض نابودی قرار می دهد !
این خطر زمانی بیشتر نمود پیدا می کند که خریدار این تیم اولاً دو تیم در اختیار دارد که یکی از آن ها یعنی ماشین سازی به رغم اینکه زمانی در کنار تیم تراکتور یکی از پرتماشاگرترین تیم های کشور بشمار می رفت ، فصل گذشته در آستانه سقوط به دسته ی پایین تر قرار داشت و بازیکنان این تیم برای دریافت حقوق و دستمزد خود با مشکل مواجه بودند همانطور که این مشکل در تیم گسترش فولاد هم کم و بیش مصداق داشته است !
از طرف دیگر واگذاری تیم پرتماشاگری مثل تراکتورسازی به یک فرد حقیقی که در گذشته حرف و حدیث هایی در مورد دارایی ها و امکانات او در حد پیگیری های قضایی مطرح بوده و برخی واحدهای تحت مالکیت وی از ایشان به طریقی خلع ید گردیده است ، یک نگرانی عمده ای را برای آینده ی این تیم بوجود می آورد مبنی بر اینکه اگر احیاناً آن اتفاقات برای ایشان تکرار شود آیا همان سرنوشت تیم ماشین سازی برای این تیم هم رقم نخواهد خورد و اصولاً چه تضمینی وجود دارد که سرنوشت تیم منحل شده ی استیل آذین که دارای مالک قدرتمند تر و ظاهراً علاقمندتر و دست به جیب تر از زنوزی به فوتبال است ، برای تیم تراکتورسازی رقم نخورد ؟!
هیچ جای انکار ندارد درست از زمانی که تیم ماشین سازی از بدنه ی کارخانه جدا شد و ساختار مدیریتی خود را از دست داد مانند کودک یتیمی شد که چندی این و چندی آن بر این تیم قیم شدند و نهایتاً به حال و روزی افتاد که شرح آن را اهل فن و فوتبال دوستان و هواداران این تیم به خوبی می دانند و چه بسی همین مالک اخیر که همزمان قصد خرید مالکیت تیم رقیب سنتی آن یعنی تراکتور را هم دارد ، بخواهد همین امسال مسوولیت ماشین سازی را از گردنش وا نهد ، هر چند شرایط فعلی این تیم هم به رغم واگذاری مالکیت آن به آقای زنوزی عملاً نسبت به سال های قبل چندان بهبود نیافته است !
فلذا به نظر می رسد بهترین گزینه برای اداره تیم تراکتورسازی ، جذب اسپانسر مالی و تبلیغاتی و نصب مدیریتی خلاق و کارآمد و دارای سابقه ی حرفه ای باشگاه داری می تواند باشد تا با حفظ زیرساخت های باشگاهی و برند آن و ایجاد سیستمی حرفه ای و نیز بهره برداری از پتانسیل های متعددی که وجود دارد ، تیم را به جایگاه واقعی خود برساند . سابقه ی ناپایدار تیم داری اشخاص متمول مانند هدایتی در استیل آذین ، شفیعی در استقلال اهواز ، دبیری در ماشین سازی ، عباسی در سیاه جامگان و حتی خود آقای زنوزی در تیم ماشین سازی و هکذا موارد دیگر نشان می دهد که هر تیمی ولو بصورت نیم بند ازدستگاههای دولتی و عمومی جداشده اند عمدتاً به مشکل برخورده اند چرا که عموماً بخش خصوصی و افراد حقیقی بیش از آنچه بخواهند برای تیم های ورزشی سرمایه گذاری کنند حداقل در فکر این هستند که با ارایه ی صورت وضعیت های گاهاً غیرواقعی در پوشش سرمایه گذاری معاف از مالیات ورزشی ارقام مالیات واقعی خود را که متعلق به مردم است کاهش دهند .