سیلی به صورت استاندار آذربایجان شرقی خوش آمدگویی یک بیوه زن مظلوم به رئیس جمهور
سیلی به صورت استاندار آذربایجان شرقی خوش آمدگویی یک بیوه زن مظلوم به رئیس جمهور

اویاقلیق: ماجرای دختر اردبیلی و استاندار آذربایجان شرقی برای مخاطبان پایگاه خبری اویاقلیق از آنجایی شروع شد که در شهریور ماه سال گذشته بعد از چندین مدت کش و قوس، بالاخره اسماعیل جبارزاده سکانداری استان آذربایجان شرقی را در راه رسیدن به معاونت وزارت کشور رها کرده و مجید خدابخش برای تصدی این جایگاه مطرح […]

اویاقلیق: ماجرای دختر اردبیلی و استاندار آذربایجان شرقی برای مخاطبان پایگاه خبری اویاقلیق از آنجایی شروع شد که در شهریور ماه سال گذشته بعد از چندین مدت کش و قوس، بالاخره اسماعیل جبارزاده سکانداری استان آذربایجان شرقی را در راه رسیدن به معاونت وزارت کشور رها کرده و مجید خدابخش برای تصدی این جایگاه مطرح شد. خدابخش برای رسیدن به صندلی استانداری آذربایجان شرقی با سیدحسین هاشمی استاندار سابق تهران رقابت می کرد! و البته چهره های دلسوز، هاشمی را گزینه بهتر برای استانداری آذربایجان شرقی می دانستند اما تقدیر اینچنین بود تا خدابخش بر مسند کاخ استانداری آذربایجان شرقی تکیه بزند. اما در این میان دختری از دیار سبلان خود را به آب و آتش می زد تا بلکه بتواند فراتر از دلسوزان استان آذربایجان شرقی کاری بکند. وی بعد از تلاشهای بسیار، موفق می شود با نمایندگان مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی گفتگو کند و مواردی را در مورد مجید خدابش با آنها در میان بگذارد اما متاسفانه مورد بی مهری نمایندگان قرار می گیرد. البته او خسته نمی شود و بعد از چندین روز تلاش بی وقفه ، موفق می شود با اسماعیل جبارزاده که دیگر معاون سیاسی وزیر کشور بود گفتگو کند تا بلکه بتواند جلوی انتصاب خدابخش به استانداری آذربایجان شرقی را بگیرد اما غافل از آنکه جبارزاده خود حامی اصلی خدابخش برای تصدی پست استانداری است.

جبارزاده قول رسیدگی به موارد مطرح شده توسط این شهروند اردبیلی را می دهد اما چند روز بعد نام خدابخش در جلسه هیئت دولت برای تصدی استانداری آذربایجان شرقی تصویب می شود .

دختر اردبیلی که به گفته خود نمی خواهد خانواده های دیگری در استان آذربایجان شرقی به گرفتاری های او و خانواده اش دچار شوند، با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور از او می خواهد تا حکم استانداری خدابخش را لغو کند و دلایل خود را در این نامه بازگو می کند. اما چند روز بعد خدابخش با حضور وزیر کشور به عنوان استاندار آذربایجان شرقی معارفه می شود.

بعد از انتشار نامه سرگشاده دختر اردبیلی به رئیس جمهور، خبرنگار پایگاه خبری اویاقلیق با استاندار جدیدالورود آذربایجان شرقی تماس می گیرد تا چند و چون شکایت مجید خدابخش از این دختر اردبیلی را از زبان وی بشنود اما استاندار آذربایجان شرقی حاضر به مصاحبه در مورد دختر اردبیلی نمی شود. اما بلافاصله و در کمتر از چند روز، روابط عمومی استانداری اردبیل به موضوع واکنش نشان داده و می خواهد با ارسال جوابیه ای نامبوط و اعمال فشار مسیر جریان را تغییر دهد که البته در این راه موفق نمی شوند.

هم اکنون که این متن نگاشته می شود، نزدیک به هفت ماه از دوران استانداری خدابخش در آذربایجان شرقی می گذرد و در این مدت ماجراهای زیادی دوره چهار ساله استانداری خدابخش در اردبیل از زبان دختر اردبیلی در این سایت منتشر شده است که واکنش های بسیاری را از سوی شهروندان و هموطنان عزیزمان در پی داشته است.

سیلی به صورت خدابخش ، خوش آمدگویی یک بیوه زن مظلوم به رئیس جمهور برای آمدن به آذربایجان

وقتی در مملکت ما قانون به درستی اجرا نمی شود، وقتی فردی مثل خدابخش را با همه کارهای خلاف ارزش و خلاف قانون بر صندلی استانداری می نشانند، تنها کاری که من یک بیوه زن تنها، بی پناه و مظلوم می توانم انجام دهم این است که به صورت این استاندار ضعیف کش سیلی بزنم! آنچنان بزنم که صدایش به گوش رئیس جمهور برسد و این سیلی خوش آمد گویی یک بیوه زن مظلوم به رئیس جمهور برای آمدن به آذربایجان است !
اینها سخنان مادر دختر اردبیلی است. مادری که در دفاع از مظلومیت دختر خود در آستانه سفر رئیس جمهور به تبریز در گفتگو با پایگاه خبری اویاقلیق می گوید:
بنده هیجده سال است که همسرم را از دست داده ام. در طول تمام این مدت برای بچه هایم هم پدر بوده ام هم مادر. الحمد لله تمام بچه هایم خوب و صالح هستند. همه تحصیل کرده و با اخلاقند ،چند نفرشان فعال قرآنی هست. بنده وظیفه ام را در مورد بچه هایم انجام داده ام و حال نوبت دولت بود که دست آنها را بگیرد اما …!
روزی خدابخش به دخترم می گفت از طرف من از مادرت به خاطر تربیت چنین فرزندان شایسته تشکر کن که پیامکهای ایشان هنوز هم در گوشی دخترم هست! حالا همین خدابخش برای دختر من پرونده سازی می کند!

انتصاب فردی مشروب فروش علت شروع اختلافات؛

مادر دختر اردبیلی ادامه می دهد: دخترم یک فعال اهل قلم است. از درد و غم مردم و جامعه می نویسد. روحیه لطیف و شاعرانه ای دارد. او با یک بینش کاملا قرآنی بزرگ شده و نمی توانست برخی کارهای غلط اهالی استانداری را ببیند و تحمل کند آنهم در شرایطی که خیلی از مردم منطقه ما حتی به نان شب خود محتاجند. پس رو در روی خدابخش ایستاد و گفت چرا با انتصاب فلان آدم مشروب فروش، جامعه را آلوده میکنی؟ در حالیکه مردم ما شبها گرسنه می خوابند، مردم ما به نان احتیاج دارند نه به مشروب !! و این آغاز تمام اختلافات بود!

پرونده سازی روانی برای دختر اردبیلی و ورود امام جمعه اردبیل

این بانوی رنج دیده ادامه می دهد: دخترم مُچ خدابخش و اطرافیانش را در بعضی کارهای خلاف اخلاق و قانون گرفته بود و می خواست آنها را از طریق رسانه افشا کند؛ بنابراین آنها خواستند برایش پرونده سازی کنند. ابتدا خواستند برایش پرونده روانی درست کنند تا بگویند حرفهای این دختر از روی دیوانگی است! اما وقتی دخترم، امام جمعه اردبیل حاج آقا عاملی را در جریان این قضیه قرار داد، خدابخش از ترس عقب نشینی کرد. بعد خدابخش یکی از دست نشانده هایش را اجیر کرد تا به دخترم افترای اخلاقی بزند تا برایش پرونده سازی اخلاقی کنند! اما باز موفق نشدند و در نهایت به انگ اخلالگری روی آوردند و دخترم را بیگناه در دادگاه محکوم کردند.

در جامعه ما قانون یعنی امثال خدابخش! عدالت یعنی خدابخش! قاضی یعنی خدابخش !!

وی ادامه می دهد: دختر من که یک جوان توانمند و اهل قلم است حالا محکومیت دادگاهی دارد و این محکومیت فقط با یک تلفن خدابخش نوشته شده است. فردی هم که به دخترم افترا زده بود، فقط برای اینکه سرو صدای مردم را بخوابانند او را هم محکوم کردند اما به چه جزایی؟! فقط به پانصد هزار تومان جزای نقدی!! در حالی که قانون می گوید مجازات واقعی این چنین جرمی بین هفت ماه تا دو سال زندان است. این دو حکم نهایت بی عدالتی را در جامعه ما نشان می دهد. در جامعه ما قانون یعنی امثال خدابخش! عدالت یعنی خدابخش! قاضی یعنی خدابخش !! خدابخشی که به خود آزادی هر گونه عمل غلطی را می دهد و برای پوشاندن غلطهای خود، انسان های درست را قربانی می کند.

خدابخش می فهمد خانواده یعنی چه!؟ مذهب یعنی چه!؟
او می افزاید: جالب اینکه همین خدابخش از خانه ، خانواده و مذهبی بودن خانواده اش حرف می زند! آیا واقعا خدابخش می فهمد خانواده یعنی چه ؟! مذهب یعنی چه!؟
آیا پدر و مادر مذهبی ایشان گفته اند تجارت شراب در دین اسلام حلال است ؟! لابد اگر از آقای کاوه مدنی (مدیر فراری سازمان محیط زیست کشور) هم بپرسند می گوید در یک خانواده مذهبی بزرگ شده است!! وای بر ما که چطور به مذهب توهین و خیانت می شود!

هشدار به خدابخش!

مادر دختر اردبیلی می گوید: من از طریق این رسانه به خدابخش هشدار می دهم و می گویم اگر پرونده دخترم دوباره بررسی نشود و حکمهای درست و به حق صادر نشوند به فاطمه زهرا(س) قسم ، خودم قانون را اجرا می کنم و قانون من سیلی محکمی است که به صورت جنابعالی خواهد خورد . محکمی این سیلی به اندازه تمام اشکهایی خواهد بود که من و دخترم در این سالها ریخته ایم و این سیلی فریاد مظلومیت همه مظلومان از بی عدالتی موجود در این جامعه است.

مزد تربیت فرزندان صالح، دستبند و زندان است!

این مادر رنجور ادامه می دهد: جناب آقای خدابخش اگر می خواهی بر دستان این مادر مسن و رنجور دستبند بزنی، به دوستان قاضی خود زنگ بزن و بگو بیایند مرا ببرند. بنده چادرم را سر کرده و منتظرم! و این جواب مادری است که فرزندان صالح به جامعه تحویل می دهد!! به خدا قسم اگر دخترم غیر این با شما رفتار می کرد به تربیت خودم شک می کردم . وای بر شما که خدا را نمی شناسید! وای بر شما که زورتان به یک بچه یتیم رسیده است!

او می گوید: بنده آدم مقیدی هستم برای آقای خدابخش احترام قائل شدم. به خود اجازه ندادم اقدامی کنم . فکر می کردم زمان همه چیز را حل خواهد کرد و خدابخش روزی متوجه کارهای باطل خود می شود اما الان می بینم اشتباه کردم باید زودتر از این وارد می شدم!

سیلی بر صورت خدابخش جهاد در راه خداست
مادر دختر اردبیلی در پایان می گوید: آقای خدابخش بنده به شما اندکی فرصت می دهم، اگر گناهانت را جبران کنی از خدا خواهم خواست شما را ببخشد، در غیر این صورت منتظرم باش جای جای آذربایجان شرقی خواهم آمد تا در جلوی دیدگان این مردم شریف، عدالت را با دست خود اجرا کنم تا شاید عبرتی برای منصب نشینان کوردل و بهترین خوش آمدگویی به رئیس جمهور باشد. شما شاید بتوانی قلم دخترم را بشکنی! اما نخواهی توانست دستی را که برای جهاد به صورت شما سیلی می زند بشکنی! به خدا قسم این سیلی مانند حجابم جهاد در راه خداست.