قشقرق دلاری و درایت معنوی!
قشقرق دلاری و درایت معنوی!

اویاقلیق-ابوالفضل وصالی: مطالعه ی مقاله ی طنز زیر که حدود ۶ سال پیش و دم دمای عبور نرخ دلار از سه هزارتومن ، در وبلاگ شخصی ام و در شرایط و احوالات آن زمان درج شده است ؛ در حال و هوای امروز با اشارات و کنایات خاصی که دارد خالی از لطف نیست ؛ […]

اویاقلیق-ابوالفضل وصالی: مطالعه ی مقاله ی طنز زیر که حدود ۶ سال پیش و دم دمای عبور نرخ دلار از سه هزارتومن ، در وبلاگ شخصی ام و در شرایط و احوالات آن زمان درج شده است ؛ در حال و هوای امروز با اشارات و کنایات خاصی که دارد خالی از لطف نیست ؛ ملاحظه بفرمایید ! : طنز ( چرت و پرت ) تاریخ : شنبه ششم آبان۱۳۹۱ قشقرق دلاری و درایت معنوی !

یارو قشقرق راه انداخته که ای داد و ای هوار ، دلار رفت رو چهار تا و شدم خانه خراب ! حالا چرا خانه خراب ؟ ! واسه اینکه دردانه ی ننرشو فرستاده فرنگ تا با مایه ی دلار تحصیلات آکادمیک استحصال بفرماید !

می بینید شمارا بخدا ، آخه این بلا نسبت شما آدمیزاد اندازه یک نخود سیاه عقل توی کله ی مبارکش یافت می شود ؟!

خوب اینجوری ها می شه که بعضی ها سکته می کنند و یه وری شون آویزون اونوری شون می شه دیگه !

حالا بشمرید به عرض و طول مبارکتان برسانم که چند وری هم دچار خسران عظما می گردند ، اولندش معلوم نیست دردانه شون اونور آب ها دور از چشم ددی و مامی جونشون چه می نوشند و چه تناول میکنند و چه رویم به دیوارهای گنده گنده که نمی فرمایند ! دومندش با دلار سه چار تومنی لیسانس و فوق لیسانسش پیشکش آقایی که شما باشین ، بگو پروفسوری اش جان این داداشی می صرفد ؟! سومندش با این تنوره ای که اسکناس شیطان بزرگ داره می کشه بالا یارو باید خانه و کاشانه ی حاصل از یک عمر سگ دو زدن هاش رو به ثمن بخس نقد کنه و پای درس مشق آقا زاده هه واریز بفرماید و آخر سر هم چه معلوم از فشارات مازاد روزگار ، پیش از لقای فرزندِ باز گشته از فرنگ به لقا الله بپیوندد یا نپیوندد …!

آخه مرد مومن مگه عقلت پاره سنگ ورداشته که تو این هیری بیری کرور کرور اسکناس خوش رنگ و شکل هزار تومانی رو بدی و مثقال مثقال دلار اجنبی بستونی و هم خودت را خانه خراب گردانی و هم دردانه ات را غریق تالاب فرهنگ مبتذل غرب بفرمایی ؟!! اونوقت چی ؟ اونوقت در این مملکت اسلامی خودمان قدم به قدم بنرهای چند متری تبلیغات دانشگاه های بدون کنکور ریالی به گستردگی قراء و قصبات میهن پهناورمان از دورقوز آباد جنوب گرفته تا زور آباد شمال فضای عطر آگین وطن را به کوری چشم آکادمی های غرب و شرق قرق کرده باشند و افتخار تسهیل ابتیاع مدارک تحصیلات عالیه را بدون کنکور و چه بسا بدون حضور بر سرکلاس و اصلاً تو بگو بدون حاجت به تحصیل حضوری و غیابی و دود چراغ به خورد دماغ دادن به حراج بگذارند و آتیش به مالشون بزنند ؟!!

خوب اینجوری ها می شه که می افتین سقط می شین و یه وری تون آویزون اونوری تون می شه دیگه ! تازه مگه یه کاره ای شدن تو این مملکت به لیسانس و دکتراست پدر آمرزیده ؟! چه سیکل هایی که با درایت معنوی و مذهبی ، بر کاستی فضایل مزخرف علمی فایق نیامده و با پیرهن روی تنبان انداختن و پلکیدن دور و بر ستاد های انتخاباتی این و آن ،یک عالمه عالم و فاضل را مبهوت هنر خویش نساخته اند !!!

شاعر نه می گذارد و نه بر می دارد و یهویی می فرماید :

فکر نان باش که خربزه آب است !