مسئول یا محصول؟!
مسئول یا محصول؟!

اویاقلیق: کلمه مسئول در فرهنگ فارسی عمید دارای سه معنی قابل تأمل است: ۱- سرپرست؛ رئیس. ۲ -کسی که نسبت به چیزی وظیفه یا تعهد دارد ۳-  آن‌که مورد پرسش یا بازخواست قرار می‌گیرد. کلمه محصول هم در لغت نامه دهخدا دارای این معانی است: حاصل شده. نتیجه. آنچه از چیزی حاصل شده و به […]

اویاقلیق: کلمه مسئول در فرهنگ فارسی عمید دارای سه معنی قابل تأمل است: ۱- سرپرست؛ رئیس. ۲ -کسی که نسبت به چیزی وظیفه یا تعهد دارد ۳-  آن‌که مورد پرسش یا بازخواست قرار می‌گیرد.

کلمه محصول هم در لغت نامه دهخدا دارای این معانی است: حاصل شده. نتیجه. آنچه از چیزی حاصل شده و به دست آید.

وقتی سخن از مسئول می گوییم، منظور مقام های بزرگ و کشوری نیست بلکه هر فردی که عده ای حتی کم، زیر دست آنها باشد و یا به عبارتی مسئولیت آن عده بر گردن یک شخص باشد همان تعریف رئیس و مسئول  را دارد که باید به خود بِقَبولاند در قِبال مَقامی که دارد، می تواند که نه! باید، مورد پرسش و بازخواست قرار گیرد؛ البته اگر خود را تابع نظام جمهوری اسلامی بداند و همچنین حرفهای امام خمینی (ره) را با جان و دل قبول داشته باشد…

اینکه مسئولی از فسادِ اخلاقی و اقتصادیِ نیرویِ کاریِ خود آگاه است ولی برای منافع شخصی خود یا دیگران، سکوت می کند و هیچ اقدامی نمی کند، دیگر اسمش مسئول نیست! چون تعهدی ندارد. چنین فردی نتیجۀ افکار و لابی هایی است که او را به آن مقام رسانده اند و همچنین محصول گروه هایی است که برای رسیدن به اهدافشان، او را فقط مترسک اجرای دستورات خود قرار داده اند.

مسئولی که مدارک هرزگی نیروی خودش را با چشمانش دیده است و در مزار شهدا، با لشکری از خدمه و زیردستانش به پیاده روی نمایشی خود ادامه می دهد و به منزل شهدا می رود، آیا روز قیامت جواب همین شهدا را خواهد توانست بدهد؟ چرا با قیافه حق به جانب برای حفظ خون شهدا، شعار می دهید؟! اما در عمل پا روی خون شهدا می گذارید؟! چطور می توانید؟! من نمی دانم! اما برایِ من، تصویرِ اجسادِ سوختۀ بی گناهِ برادرانِ جوانِ مرزبانم که برای حفظ امنیت این کشور پَرپَر شدند و می شوند، لحظه ای از جلوی چشمانم نمی رود و تصویر گریان و بی قرار خانواده هایشان، اشک را مهمان همیشگی چشمانم می کند…

مسئول حراستی که در حیطه وظایفش برخورد با متخلف است، چطور از روابط ناسالم کارمندان مجموعه خود خبر دارد و قدمی برنمی دارد؟! چطور همین محصولِ سفارش و لابی، جواب خون شهدای مدافع حرم را خواهد داد؟ شهدای چند روز پیش چقدر زود یادتان رفت …

امام خمینی (ره) می فرمایند: بترسید از آن روزی که خدا غضب کند به ما و ما را دوباره در همان جهنمی وارد کند که در سابق بودیم. شما یادتان رفته است که سرتاسر ایران چه خبر بود از فحشا؟ (صحیفه امام، ج‏۱۹، ص ۶۷؛ سخنرانی در جمع مسئولان استان خراسان، ۲۳ شهریور ۱۳۶۳)

مسئول معممی که سِمَت فرهنگی هم دارد و پرونده لاقیدیِ نیرویِ مجموعه اش را می بیند و اطلاع دارد، چرا برای حرمت لباسش هم شده کاری انجام نمی دهد؟ چون محصولِ آدم های قدرتمندتر و ثروتمندتر از خود است و نمی تواند غیر خوش آمدِ آنها تصمیمی بگیرد…

مسئول معممی که نماینده مردم در مجلس می شود و هنگام تبلیغ، فقط شعار “جانم فدای دردهایتان” می دهد! چرا پس از جلوس بر صندلی قدرت، همه وعده هایش یادش می رود؟ و وقتی همشهری اش دردمندانه برای اعاده حقش به موبایلش زنگ می زند، فرد دیگری به دروغ وعده می دهد پیامت را می رسانیم تا اینکه سالها می گذرد و دوره نمایندگیِ همان آقا تمام می شود و هیچ آبی برای همشهری اش گرم نمی شود. این محصولِ قدرت و میزی است که وجدان ها را تعطیل کرده تا وعده های دادخواهی ها راحت فراموش شود…

امام خمینی (ره) در خرداد ۱۳۶۰ در جمع نمایندگان مجلس می فرمایند: باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه‌نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آن‌ها را بکنید و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از « ایام الله » –  خدای نخواسته – باز پیدا بشود و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه [این‌] است که فاتحه همه ما را می‌خوانند. (صحیفه امام، جلد ۱۴، صفحه ۳۸۰)

مسئولی که آدمِ فاسدِ دارایِ پرونده حراستی را مسئول میکند، دیگر مسئول نیست، بلکه محصولِ دستهای پنهانی است تا وادار به سکوت در برابرِ لاقیدیِ فرد مربوطه شود و این سکوت، خیانت به خون تک تک شهداست.

مسئولی که صدایِ مظلومیتِ آدم ها و ضجه هایشان را نمی شنود، محصولِ افکارِ مرفهینِ بی دردی است که طعم ظلم، بی عدالتی و فقر را نچشیده اند.

مسئولی که بخاطر میز و مقام و پُست، ناموسش را می فروشد، محصولِ افکار غربی است که وفاداری به خانواده را اُمُّل بازی و تحَجُّر برایش القاء کرده اند.

مسئولی که شرف و انسانیت را فدای هوسهای این دنیایی می کند فقط می تواند محصولِ افکار پوچ و لامذهبی باشد.

در برخی سازمانها شماره تلفن هایی برای اطلاع رسانیِ تخلفِ کارکنان به حراست است، نکته جالب اینجاست که در مقابل این اقدام صادقانه مردم، نتیجه این است: “ببخشید ما نمی توانیم به کارمندان مان کمتر از گُل بگیم!!”

رهبر معظم انقلاب می فرمایند: حالا کسی در خلوت یک کار غلطی می‌کند، آن بین خود او و خداست؛ اما آنچه در مقابل چشم مردم است، حکومت اسلامی – مثل حکومت پیامبر و حکومت امیرالمؤمنین- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد.

یادداشت از: زهرا عبداله میرزائی