این فقرِ خشن، چه «زنانه» می‌‌شود
این فقرِ خشن، چه «زنانه» می‌‌شود

اویاقلیق: در پستوی پر رفت و آمدترین خیابان تبریز ـ شهناز، آفتاب به نیمه‌‌‌‌های ظهر در سرمای آخر اسفند ماه رسیده بود؛ هوایی با بوی عید؛ ۴ تا دستمال جیبی و یک بسته آدامس، کنار ده جفت جوراب روی فرشِ گذرِعابران در سینه‌‌‌‌‌‌‌ی نایلونِ بی‌‌‌‌رمقی پهن شده بود. خسته از سیلی روزگار! یک جفت چشم، صاف و […]

اویاقلیق: در پستوی پر رفت و آمدترین خیابان تبریز ـ شهناز، آفتاب به نیمه‌‌‌‌های ظهر در سرمای آخر اسفند ماه رسیده بود؛ هوایی با بوی عید؛ ۴ تا دستمال جیبی و یک بسته آدامس، کنار ده جفت جوراب روی فرشِ گذرِعابران در سینه‌‌‌‌‌‌‌ی نایلونِ بی‌‌‌‌رمقی پهن شده بود.

خسته از سیلی روزگار! یک جفت چشم، صاف و ساده از بین ابر سیاه فامِ پیچیده دورش، به امید مزد نانی رهگذران را وارسی می‌‌‌کرد. گاه گاهی هم، نَمه تعارفی برای دل رحمان و رضای خدا می‌‌‌‌زد و رهگذران یا از سر وجدان یا از سر چشم داشت کنارش ثانیه‌‌ای مکث می‌‌کردند.

جلو رفتم، خانمی چادر را نیمچه کنار زد و امیدی از دل ناامیدی به سرتا پای من پاشید انار لب‌هایش به لبخندی تلخ ترک خورد و جوراب‌‌‌های رنگین کمانی را با دست پینه خورده‌‌‌اش نشانه رفت. دستم را لرزان گرفت و یک جفت جوراب قرمز آتشین را کف دستم گذاشت و با لهجه‌‌‌ی شیرینِ مادرانه گفت؛ «بی‌‌‌‌‌دانا آل، اوشاخیم مریض دی، عَلی بُش اِوهَ جِتمییم ، الله سَنن راضی اُولسون» و بعد هم گلوله‌‌‌های رنگی چشمانش را به قلب من دوخت زد.

وقتی به رنگ آتشین جورابِ توی دستم نگاه می‌‌‌‌‌کردم، این زن را با تمام غم و فقرهایش پشت سر گذاشتم تا حکایت زنانی را که با درماندگی مردانه می جنگیدند و لقمه نانی را روی سفره‌‌‌‌‌‌‌ی خانواده، حلال! میهمان می‌‌‌کردند را به یاد بیآورم. یادآور فقری که در سال‌‌‌های اخیر به همراه تورم و رکود اقتصادی کنار بحران بیکاری، معضل‌های اجتماعی را هم برای بیش از ۲۴ میلیون خانواده‌ی ایرانی به بارآورده است.

آمارهای تکان دهنده، البته از چِندرغاز فقر

از مجموع ۲۴ میلیون خانواده‌‌ی ایرانی، ۸۸ درصد مرد سرپرست خانوار هستند و  ۱۲ درصد هم زنانی که کوله باری از زندگی را به دوش نحیف خود می‌‌کشند. اگر نگاهی درست به آمار و ارقام بیندازیم، از حدود ۳ میلیون زن سرپرست خانوار ۷٫۲ درصد به علت فوت همسر و ۲٫۲ درصد هم به علت طلاق، سرپرستی خانواده را به عهده گرفته‌‌اند و باید توجه داشت که، از ۱۳۵ هزار طلاقی هم که در کشور صورت می‌‌گیرد ۴۷ درصد را زنان جوانی تشکیل می‌‌دهند که در پنج سال اول زندگی طلاق گرفته‌‌اند! و حالا یا خود سرپرست هستند و یا سرپرست یک خانواده به عهده آنها است و روز به روز هم به تعداد آنان افزوده می‌‌شود.

تبریز هم با جمعیت حدود سه میلیون و ۹۰۰ نفر و با دارا بودن ۹ هزار ۵۱۵ زن سرپرست خانوار به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران به نوبه‌‌‌‌ی خود با مشکل فقر زنانه دست و پنجه نرم می‌‌کند. زنانی پوشیده در سیاهی چادر، که آبرومندانه گاه می‌‌‌بینیم در گوشه و کنار خیابان‌‌‌های شلوغ شهر تبریز با پهن کردن بساط دست فروشی فکری به حال گذر روز خانه می‌‌‌کنند، این در حالی است که نهادهایی مانند بهزیستی و کمیته‌‌‌ی امداد امام خمینی و سازمان‌‌‌های مردم نهاد در تلاش هستند تا بخش عظیمی از این زنان را تحت پوشش خود بگیرند و از آنها حمایت کنند، محسن ارشد زاده-رئیس سازمان بهزیستی استان آذربایجان‌‌‌شرقی در این خصوص اعلام می‌‌کند؛ «بیش از۱۱۸ هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش مستمری دائمی سازمان بهزیستی قرار دارند.»

۸۷ هزار نفر از این زنان شهری و ۳۰ هزار نفر هم در مناطق روستایی زندگی می‌‌کنند. باید توجه داشت عدم حمایت از این زنان مشکلات عدیده اجتماعی به همراه دارد، آسیب‌‌هایی که در برخی موارد از شغل‌‌های ناپایداری چون کارگری، دست فروشی و یا در بعضی معدود موارد تن فروشی و مواد فروشی، صرف برای درآوردن نان و روزی به این قشر وارد می‌‌شود نه تنها به بدنه جامعه بلکه به بتن خانواده‌ها هم رسوخ می‌‌کند.

فرگل صحاف ـ معاون امور اجتماعی بهزیستی استان آذربایجان‌شرقی در خصوص مشکلات زنان سرپرست خانواده چنین عنوان می‌‌کند؛« زنان، طبق قانون نانوشته‌‌ای بسیاری از مشکلات زندگی اعم از روحی، روانی، اجتماعی و حتی بار اقتصادی را در خیلی موارد به دوش می‌‌کشد. زنانی که بنا به عواملی از جمله فوت و بد سرپرستی یا طلاق همسر؛ زندانی و بیمار بودن شوهر، مسئولیت زندگی را به دوش می کشند و برای فایق آمدن بر مشکلات و اداره زندگی و تربیت فرزندان نیازمند توانمند سازی و حمایت هستند.»  که هم اکنون سازمان های حمایتی با پرداخت کمک خرجی ۱۵۰هزار تومان تا حدود ۲۰۰هزار تومان و یا با افزایش تعداد خانوار به ۴۰۰ هزار تومان هم می رسد که مانند همه ی زنان سرپرست خانواده در کشور یک ماه زندگی را به امید چِندرغاز مستمری بعدی سر می کنند و البته اجرای برنامه افزایش ۴٫۶برابری مستمری خانوارها به ترتیب نفری (در مجموع مستمری و رایانه‌ای) معادل ۱۹۳ هزار تومان و ۵۰۰ هزار تومان، خانوارهای دو نفر معادل ۳۴۰هزار تومان، خانوارهای سه نفر هم معادل ۴۶۵ هزار و ۵۰۰ تومان، خانوارهای چهار نفر معادل ۶۰۱ هزار تومان و خانوارهای پنج نفر نیز مبلغی معادل ۶۹۲هزار و ۵۰۰ تومان دریافت خواهند کرد. که اگر تورم ۹٫۲ درصدی امسال را برای دهک اول و نرخ تورم ۷٫۷ درصد را هم برای دهک دهم در نظر بگیریم، به گفته‌‌ی محسن ارشد زاده-رئیس سازمان بهزیستی آذربایجان شرقی؛ « این طرح موجب خرسندی و رضایتمندی خانوارهای تحت پوشش شده و بسیار ارزشمند است که در دولت تدبیر و امید این طرح انجام شد.»

بخور از بازوان ناتوان خویش

زنانه شدن فقر در جامعه‌‌ی جهان سوم با افزایش روز افزون زنان سرپرست خانوار روز به روز رنگ شکننده تری به  آن جامعه می دهد! اقتصاد و مسکن، بیشترین معضلی است که زنان سرپرست خانوار را به خود درگیر کرده است، پیدا کردن یک شغل مناسب با شأن و جایگاه زنان برای تأمین مایحتاج زندگی می تواند مناسب ترین راه حل برای این مشکل باشد. طبق داده های مرکز آمار کشور ۵۱٫۲ درصد از افراد فارغ التحصیل دانشگاهی در حال حاضر «غیر فعال» و به دنبال شغلی مناسب هستند و باید توجه داشت که ۵۵ درصد زنان سرپرست خانوار بدون سواد ابتدایی و ١٩ درصد آنها هم کم سواد هستند.

طبق گفته‌‌ی احد رستمی-مدیرکل دفتر مطالعات کار رفاه اجتماعی وزارت تعاون، توزیع فقر و آسیب پذیری زنان سرپرست خانوار هم «براساس آمار سال ۹۳؛ ۱۲ درصد مناطق شهری فقیر و ۲۲ درصد از خانوارها دارای فقر درآمدی هستند و بیشترین تعداد زنان سرپرست خانوار به ترتیب در استان‌های آذربایجان شرقی، یزد و هرمزگان سکونت دارند.» بیان این آمارها سبب شد تا طرح توانمند سازی زنان سرپرست خانوار مطرح و سازمان بهزیستی به عنوان یکی از دستگاه های متولی و ایجاد رفاه اجتماعی در جامعه با بهره گیری از توان کارشناسی مددکاران اجتماعی در جهت ارایه خدمات حمایتی به توانمند سازی زنان سرپرست خانوار بپردازد.

در واقع باید در نظر داشت تبریز به دلیل چهره ی فرهنگی و مذهبی که دارد بیشتر به موضوع زنان شدن فقر دقت می کند و با این حال هنوز نتوانسته این معضل را از دل این شهر پاک کند به طوری که امروز در ایام عید و لابه لای بساط دست فروشی مردان این زنان را هم وضوح مشاهده می‌‌‌کنید که البته نه تنها در تبریز بلکه در کل کشور این چهره حاکم است و در هر شهر به تناسب فرهنگ آن شهر شدت و ضعف هایی پیدا می کند، محسن ارشد زاده-رئیس سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی با اشاره به طرح قانونی توانمند سازی زنان بی سرپرست در لایحه‌‌ی ششم توسعه تأکید می کند؛ «طبق ماده ۹۵ لایحه ی برنامه ششم توسعه سالانه باید بیش از ۲۰ درصد زنان سرپرست خانوار در استان آذربایجان شرقی توانمند سازی شوند.»

با این حال در بخشی از این لایحه دولت مکلف شده است که به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی، نسبت به تهیه طرح جامع کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی با اولویت اعتیاد، طلاق، حاشیه نشینی، کودکان کار و مفاسد اخلاقی مشتمل بر اساس محوریت هایی که در قانون آمده اقدام کند، به گونه ای که آسیب های اجتماعی در انتهای برنامه به ۲۵% میزان کنونی کاهش یابد. در بخش چهارم این اقدام ها، با عنوان «حمایت از زنان سرپرست خانوار» آمده است؛ تهیه و اجرای کامل طرح جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار طبق مصوبات شورای عالی اجتماعی تا پایان اجرای قانون برنامه ششم توسط  ریاست جمهوری و معاونت امور زنان با همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سایر نهادهای ذی ربط تهیه و تأیید برنامه مذکور در هیئت وزیران و تصویب در مجلس شورای اسلامی و نظارت بر اجرائی شدن آن را به عهده دارد.

فردای پر ابهام

 اما باید باز هم مد نظر داشته باشیم که در سال جدید، جامعه ای با نرخ رشد بیکاری ای که طی ۱۰سال متوالی به صورت کلی ۳۸٫۹درصد و مردان با نرخ رشد بیکاری ۶۳٫۷ درصد بوده است (طبق آمار سال ۹۵) و هنوز مردان به دنبال کار هستند و آذربایجان شرقی هم  با نرخ بیکاری ۷٫۷ درصد از این امر مستثنا نبوده است، هنوز هم بیشتر زنان سرپرست خانوار با تمام راه حل های پیش رو در صورت اشتغال، به شغل های درجه دو و دست مزدهایی کم اشتغال دارند و روز به روز به تعداد آنان افزوده می شود که به نظر می رسد، ادامه این روند عادی شدن فقر برای لطیف ترین بخش این جامعه را رقم می زند؛ اتفاقی که آینده ایران را نه تنها در کلان شهر تبریز، بلکه در اکثر شهر های ایران در هاله ای از ابهام قرار داده و می رود تا چهره خشن تری از این پدیده در برابر همه ما فرا نهد.

گزارش از: آیرین رحیمیان