ماموریت های سازمانی و مسوولیت های اجتماعی در فانتزی تبریز ۲۰۱۸ !
ماموریت های سازمانی و مسوولیت های اجتماعی در فانتزی تبریز ۲۰۱۸ !

اویاقلیق: تحرکاتی که در حوزه ی معاونت خدمات شهری تبریز برای ساماندهی وضعیت رفع آلودگی های بصری و سد معبر از معابر و پیاده رو های مناطق مرکزی شهر تبریز شروع شده امر مبارکی است که البته جزئی از وظایف شهرداری هم محسوب می شود و لزوم همکاری شهروندان را در نوبه ی خود می […]

اویاقلیق: تحرکاتی که در حوزه ی معاونت خدمات شهری تبریز برای ساماندهی وضعیت رفع آلودگی های بصری و سد معبر از معابر و پیاده رو های مناطق مرکزی شهر تبریز شروع شده امر مبارکی است که البته جزئی از وظایف شهرداری هم محسوب می شود و لزوم همکاری شهروندان را در نوبه ی خود می طلبد .
واقعیت این است که معضلات و نابسامانی های موجود ناشی از بی ملاحظه گی و زیاده طلبی بعضی کسبه و مغازه داران در برخی مناطق شهر که گاهاً اجناس و کالاهای خود را بطور بی رویه در فضای بیرونی و مسیر عبور مردم قرار می دهند به حدی رسیده است که در مواردی رفت و آمد شهروندان را دچار مشکلات جدی می کند و این تجاوز آشکار و گستاخانه به حقوق شهروندان است و رفع آن مطالبه ی همگان می باشد !
علاوه بر آن استقرار بخشی از تاسیسات و امکانات دستگاه های اجرایی مانند کافو مخابرات و یا جعبه های پست برق و هم چنین نصب بی رویه ی صندوق های صدقات موسسات مختلف که در واقع شهر ملقب به بدون گداهای انسانی را به شهر اول گداهای صندوقی تبدیل کرده است ، خود از معضلات مهم کلان شهر تبریز می باشد که علاوه بر ایجاد سد معبرهای سازمانی ، موجب زشتی و نا بسامانی شهر گردیده است که ضرورت ساماندهی و جابجایی آن ها در طول یکی دوسالی که نام تبریز ۲۰۱۸ مطرح می باشد ، مورد بی توجهی قرار گرفته است و در این راستا می توان به نصب انواع بنر های غیر ضروری نیز اشاره کرد که منظره شهر را دچار زشتی کرده اند !
اما در هر حال باید کار را از یک روزی شروع کرد و به ساماندهی شهر به عنوان یکی از بدیهی ترین وظایف مدیریتی مبادرت نمود ، اما در این خصوص توجه به اصل مهم مسوولیت های اجتماعی در ایفای مدیریت های سازمانی و خودداری جدی از بخشی نگری ، ضرورتی مضاعف دارد و لازم است عواقب و تبعات هر اقدام سازمانی را در حوزه های مختلف جامعه مد نظر قرار داد .
باید پذیرفت که رواج گسترده ی پدیده ی دست فروشی و مشاغل کاذب که در تعریف مدیریت شهری یک معضل مهم بشمار می رود در واقع محصول افزایش بیکاری جوانان و رکود و تعطیلی واحدهای تولیدی و رشد جمعیت جویای کار است که برای تامین حداقل معاش و زنده مانی خود و خانواده هایشان و نا امید از دستیابی به مشاغل پایدار و مفید ، به کنار خیابان ها و پیاده رو ها پناه آورده اند و عدم مماشات مسولانه و مدبرانه با آن ها در شرایط بحرانی جامعه احیاناً بروز ناهنجاری ها و مخاطرات اجتماعی و احیاناً اتفاقات ناگوار را در پی خواهد داشت .
جایی که طبق آمار های رسمی ، اکثر سازمان ها و دستگاه های دولتی از جمله شهرداری ها با انباشتی از نیروهای مازاد و به عبارتی بیکاری پنهان مواجه هستند و از طرفی برای ایجاد هر فرصت شغلی ساده به سرمایه گذاری های چند ده میلیونی نیاز می باشد ، ایجاد مانع برای تامین کف معاش خیل عظیمی از جوانان و پیران و درماندگان که در بین آنان به وفور تحصیل کردگان دانشگاهی هم وجود دارند ، به مراتب از معضلات سد معبر دست فروشی که تحقیقاً به یک واقعیت غیر قابل انکار جامعه مبدل شده است ، بسی غیر مسولانه تر و از منظر عواطف انسانی تلخ تراست !
نباید ارتزاق بخور و نمیر انبوهی از مردم فقر زده که از روی ناچاری مظلومانه به کف خیابان ها و پیاده رو ها پناه آورده اند ، قربانی فانتزی بازی تبریز ۲۰۱۸ گردد چرا که ظاهراً خود مرکز نشینان و مقامات حکومتی نیز زیاد آن را جدی نگرفته اند و بنامش تره هم خرد نمی کنند تا چه بماند به مثلاً یک مشت خارجی که معلوم هم نیست به مناسبت آن راهی شهرمان بشوند یا نشوند !
بله ، ساماندهی و انجام وظایف سازمانی و ماموریتی در حد اکمل و معقول قابل دفاع وپذیرفتنی است اما افراط در برخورد و سختگیری های غیر منطقی با معضلاتی که معلول مناسبات نامطلوب بخش های مدیریتی می باشد ، مستلزم اندکی تعامل و تعاطف می باشد و اتخاذ مشی « ماموری و معذوری » برای ایفای مسوولیت های اجتماعی نمی تواند پاسخ منطقی برتوجیه عملکردهای نامناسب سازمانی گردد !
در این میان رسیدگی به وضعیت کیوسک های مطبوعاتی نیز که با مجوزهای شهرداری و سایر دستگاه های ذیربط در برخی نقاط شهر مستقر شده اند و سابقه فعالیت آن ها در مواردی به چند دهه می رسد البته مستثنی نیست اما باید در نظر داشت که بساط چینی متعارف و غیر مزاحم مجلات و نشریات که به نوبه ی خود تزیین فرهنگی شهر هم تلقی می شود ، در تمام شهرهای ایران از پایتخت گرفته تا شهرستان های کوچک اجتناب ناپذیر است و حتی در کشورهای خارجی نیز قابل مشاهده می باشد !
مواظب باشیم بنام مساله ی تبریز ۲۰۱۸ که معلوم نیست کدام شیر پاک خورده ای در این شرایط روی دستمان گذاشت و نام پر طمطراق آن را بر سر زبان ها انداخت و الغرض خیلی زود حلول کرد و ما را در قبال مسوولیت های عدیده آن غافلگیر نمود و چه بسی مثل آمدنش در چشم به هم زدنی سپری شده و خواهد رفت ، بر خلاف کارها ی مهم و ضروری تری که باید می کردیم و نکردیم ، مرتکب کارهای غیر اولویت داری نشویم که نباید بشویم و لاجرم منتظر تاوان سخت آن باشیم که روزی در جاهایی بروز و ظهور پیدا خواهد کرد ! مبادا که در عملکردهای خشک مدیریتی احیاناً باعث خالی ماندن سفره ا ی در آلونکی فقیرانه شد و وزر و وبال گرسنه خوابی مظلومانه ی کودکی صغیر را به جان خرید ؛ که صد شاهی در این دنیای بی فردای فانی ، به یک آهی ز عمق سینه ی معصوم و مظلومی که عقبی را به آتش می کشد ، هرگز نمی ارزد !

 

ابوالفضل وصالی / روزنامه نگار و پیشکسوت رسانه آذربایجان