اویاقلیق: در پی انتشار یادداشتی تحت عنوان ” اجنبی پرستی تا کجا؟ / اعتذار از این ننگ و بی مبالاتی” به قلم روزنامه نگار شهرمان ابوالفضل وصالی در پایگاه خبری بیداری آذربایجان که واکنشها و نظرات بسیاری را در پی داشته است، یادداشتی از سوی یکی از شهروندان تبریزی به دستمان رسیده است که عینا […]
اویاقلیق: در پی انتشار یادداشتی تحت عنوان ” اجنبی پرستی تا کجا؟ / اعتذار از این ننگ و بی مبالاتی” به قلم روزنامه نگار شهرمان ابوالفضل وصالی در پایگاه خبری بیداری آذربایجان که واکنشها و نظرات بسیاری را در پی داشته است، یادداشتی از سوی یکی از شهروندان تبریزی به دستمان رسیده است که عینا منعکس می شود:
یونس عالی: با احترام فراوانی که به کسوت و قلم استاد وصالی دارم اما به ناچار در راهی که به آن درس پس دادن نزد استاد می گویند قدم می نهم. در مورد نوشته استاد وصالی درباره تبلیغات بانک سامان و استفاده از عکس کیروش نکاتی به نظرم رسید که عرض می کنم.
۱- در میدان نماز تبریز که استاد به کودکان فقرزده و بساط های ۲۰ تا ۳۰ هزار تومانی اشاره کرده اند، هست مغازه های چند ۱۰ میلیاردی فراوان با انبوه کالاهای با ارزش بیش از چند هزار میلیاردی که فراوان نیز خریدار دارد !
۲- در روزگاری که همه اندیشمندان و اهل قلم و فرهنگ در همه جای جهان چه در غرب و چه در شرق و چه در جهان اسلام، از وحدت و بدون مرز بودن و عدم برتری نژادی و رنگی و قومی صحبت می کنند، استفاده از واژه نامانوس اجنبی کمی عجیب به نظر می رسد کما اینکه در تاریخ ایران بسیار بوده اند اجنبی ها (به زعم استاد) که خدمات فراوانی به همه ما ایرانی ها نموده اند مثل آنها که در نهضت جنگل یا مبارزات رییس علی دلواری همراه بودند و یا خود ایرانی ها که بسیار در عرصه علم و هنر و صنعت و ورزش دنیا حضور دارند و کسی آن ها را اجنبی! نمی خواند.
۳- تبلیغات محیطی سازوکار خود را دارد که حتما رعایت شده تا تابلو های مورد نظر اجازه ظهور یافته اند و استفاده از وجاهت و مشهوریت بین المللی کارلوس کیروش که در پروژه های خیریه و زیست محیطی هم شرکت دارد، امری عادی است و برای سازمان های خصوصی هم در همه دنیا با اقتصاد آزاد هزینه کرد مجاز است و باید به هیئت مدیره خود حساب کتاب پس بدهند و نیازی به احضار استاندار و فرماندار و دادستان و شهردار و… نیست ! از آن مقامات کار های مهم تری انتظار هست نه رسیدگی به تبلیغات مجاز یک بانک خصوصی …!!!
۴-در مورد تقدیر از دکتر ظریف و سردار سلیمانی هم شد و دیدیم که شد! شاید در مورد دکتر ظریف و برجام کمی فاصله داریم اما در مورد سردار سلیمانی کافی است کمی سر بالا کنیم تا ده ها بنر بزرگ منقش به عکس ایشان در کنار رهبر و سپاسگزاری ها را ببینیم.
۵- اما خودمانیم! حالا که کیروش مثل مسئولان کشور ما به کوچک ترین انتقادی دست به شکایت ندارد ! آیا کسی و از جمله استاد می توانند با همین ادبیات تند به مثلا فلان مسئول رده هشتم (از لحاظ رده شغلی ) در فلان شهرستان کوچک استان حمله کنند !! ؟؟ پس این اتحاد ملی در موفقیت فوتبالی مان (صعود بی حرف و حدیث و بی اضطراب در همان مرحله اول به عنوان دومین تیم جام جهانی) که به علت حضور کیروش به دست آمده را لوث نکنید.
۶- مرزهای جغرافیایی فقط برای ایجاد حاکمیت و رعایت قوانین ملی و دینی خاص هر کشور و در پی ایجاد امنیت الزامی است و در ورزش و هنر و فرهنگ مرزها جایی ندارند . دعوت از علی دایی برای تمامی مراسم فیفا یا مشعلداری بزرگ مرد کوهنوردی ایران و استان آذربایجان عظیم قیچی ساز برای المپیک زمستانی، گواه بی مرز بودن ورزش هست و کسی آنها را اجنبی نمی داند!
۷-درمورد نوشیدن و خرامیدن و اینها (به نقل از استاد ) آیا در ایران چنین کرده؟ که بعید میدانم .. که در دین و ملیت و قوانین کشور ایشان شرایطی هست که اگر رعایت شود نوشیدن و خرامیدن منعی ندارد. کما اینکه ما عکسی دیدیم از متحد استراتژیکی که مینوشید!
۹- در آخر تراوشاتی چون اجنبی و یا ماتحت ایشان ..! ننگ و آلودگی و این ها ؟؟؟ !!! … …!!!
یادداشت از: یونس عالی – شهروند تبریزی
ابوالفضل وصالی
تاریخ : ۲۲ - آذر - ۱۳۹۶با کمال امتنان از بزرگواری عزیزی که عزم نقد نوشته انتقادی بنده در خصوص نصب تصویر بزرگ مربی فوتبال خارجی در میادین شهر کرده اند معروضم :
۱- در وهله ی اول قضاوت در مورد نقد شما را به افکار عمومی وا می گذارم تا بدون احساسات و تعصبات از نوع فوتبالی که گاهاً سر به بیراهه می برد ، نظر دهند .
۲ – فاکتورهایی که در نوشته ام مورد استناد قرار گرفته است ازجمله باخت به لبنان برای اولین بار در تاریخ ، باخت به ازبکستان در ورزشگاه آزادی تهران و در حضور چندین هزار تماشگر هوادار ، ناکامی در مسابقات آسیایی ، توقف در برابر تیم سوریه ی جنگ زده ، لقب بدترین تیم جام جهانی گذشته و سایر موارد که در فحوای نوشته ام مسطور است ، برای همگان قابل اثبات و تحقیق است .
۳- بله برای من و امثال من که تعداد مان نیز کم نیست درد دستفروشان فقرزده ی اطراف میدان نماز و پهنای شهر که شاید سرجمع ریالی زندگی شان به اندازه ی دستمزد جناب کیروش قابل احصاء نیست ، هیاهوی فوتبال و شادی های کاذب آن به مراتب دردآورد تر و قابل درک تر است !
۴ – اگرچه در حد توان نسبت به فجایع مدیریتی برخی مسوولان بی کفایت و نظام مدیریتی ناکارآمد مملکت کم و بیش نوشته ام و هزینه های سنگینی نیز متحمل شده ام و البته همین کیروش سالاری ها و عوام فریبی های فاسد فوتبالی نیز از موارد آن است و لیکن اگر بر صاحبان قدرت و مکنت داخلی نوشتن سخت است چرا باید حداقل بر جایی که می توان نوشت ، ننوشت ؟!! اگرچه مخاطب همین وجیزه نیز نه کیروش بلکه بیشتر مسولانی هستند که عناوین حقوقی شان به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است !
۵- متاسفانه از توضیحات شما قانع نشدم و همچنان بر استدلال نوشته خویش در خصوص این موضوع تاکید دارم و چه خوب بود در نوشته شما حتی یک مورد مغایرت با واقعیت در فحوای آن ارایه می شد !
ابوالفضل وصالی
تاریخ : ۲۳ - آذر - ۱۳۹۶البته وقتی حالا به مندرجات صدر و ذیل تصویر آقای کیروش که در ذیل مطلب شما ست دقت کردم ، معلوم شد با آن عکسی که بنده از آن گرفته بودم و استدلال های مطلب اینجانب بر محور محتوای آن قرارداشت ، تفاوت ماهوی دارد ، و با اصلاح مفهومی و تغییر تیتر « مربی ، سفیرشد » به تیتر تبلبغاتی « مربی ، سفیر سامان شد » و نیز درج امضاء بانک و بیمه سامان در زیر آن تصویر که مقصود استفاده از عکس مربی خارجی فوتبال را صرفاً بهره برداری تبلیغاتی یک بنگاه اقتصادی تعریف می کند ، می توان موضوع را توجیه کرد . در حالیکه اگر مانند عکس اولیه اسم « سامان » از تیتر حذف گردد ، ولو اینکه امضاء بانک سامان هم در زیر آن باقی بماند ، با زهم همه ی همان انتقادات بر آن مترتب می شود . بدیهی است که موضوع انتقاد بنده تصویری بود که بدون مشخص شدن مرجع و به صورت بی هویت و هم چنین مفهوم سیاسی تیتری بود که استفاده از آن مستلزم صدور حکم از مراجغ قانونی می باشد و منتسب کردن مرجعیت این بیلبورد تبلیغاتی به یک بانک خصوصی که شما در بند سوم نوشته خود مورد اشاره قرار داده اید ، نمی توانست بار حقوقی آن را توجیه کند کما اینکه در تصویر جدید به رغم توجیهات و توضیحات شما ، مندرجات و محتویات تابلو کلاً تغییر و ضمن رفع ابهام و القائات مبالغه آمیز و غیر متعارف سیاسی به یک بنر تبلیغاتی که شخصیت تمثال مستمسک آن است ، تنزل یافته است . حال اگر این تغییرات فوری تحت تاثیر یادداشت و تشر اینجانب در شبکه های اجتماعی صورت گرفته باشد و یا نه ؛ نشانه ی وارد بودن ایراد و انتقاد بر محتویات اولیه ی آن است بطوریکه حضرتعالی هم به عنوان فرد احیاناً ذیربط ، به تصویر ثانوی اصلاح شده متوسل گردیده اید و با تمام دفاعیات خود نتوانسته اید از اصلاح و تغییر شکل اولیه ممانعت کنید !
یونس عالی
تاریخ : ۲۳ - آذر - ۱۳۹۶با درود خدمت استاد وصالی و سایت بیداری آذربایجان- در حالی که مایل به ایجاد فضای بحث پینگ پونگی نبودم اما پاسخ استاد ندادن را بی ادبی فرض کردم ، خصوصا که وقتی استاد وصالی با فروتنی و حوصله پاسخ من شهروند عادی را می دهد جای سپاس گزاری دارد و دلگرممان میکند به فضای دموکراتیک و منطقی حداقلی در فضای مجازی . ۱- همان زمان که استاد وصالی مطلب خود را در پایگاه خبری و کانال اویاقلیق به اشتراک گذاشتند طبعا افکار عمومی را به قضاوت فرا خواندند! و حواله این بار به آن فضا را بازی ژورنالیستی برای انحراف از روح اصلی نقد خود میدانم. ۲- استاد در مورد اصلی ترین محور مطلب بنده که همانا استفاده از واژه اجنبی و ایجاد فضای ما ! و آنها ! و دشمن پنداری و خارجی را زدن در زمانه ای که دنیا (البته اندیشمندان و اهل فرهنگ و هنر و قلم را عرض می کنم ، نه برخی سیاسیون جهان) به سمت ایجاد جهان عاری از نژاد پرستی و بدون مرز بودن و دوری از خشونت حداقل در روابط ورزشی و فرهنگی و ادبی هستند پاسخی به این نوع نگرش شان نمی دهند. ۳- در مورد بحث فنی و فوتبالی تیم ملی و کیروش نظرم این است که یک بحث مجزا و مستقل نیاز هست . ۴- در مورد قانع نشدن استاد از نوشته بنده ، طبعا من هم انتظار چنین چیزی را نداشتم که جسارتا ایشان با نگارش این متن آشفته و نا آرام که در طی آن به هم چیز و همه کس با علت و بی علت میتازد! تعجبم را برانگیخت که چرا چنین است و چه چیز تا این حد استاد وصالی را به این مرحله کشانده ! که در ادامه به این آشفتگیهای (البته قلمی) اشاره دارم . از حمله به یک تابلوی معمولی تبلیغاتی که نظیرش هزاران عدد در سطح کشور موجود است آغاز می شود و ایراد از چهره مغرورانه مربی مورد نظر ! (که هر چه می نگرم غروری نمی بینم و بیشتر تواضع دست به سینه میبینم!) تا انتقاد از تبلیغات بانکی خصوصی (که وظیفه ذاتی اش رقابت در اقتصاد و اعتبار به مدد تبلیغات است ) و توصیف منطقه پر رونق بازار به جایی بسیار مفلوک و مفلوس! و شمردن یک طرفه نتایج منفی چندین ساله یک تیم ملی بدون توجه به نکات مثبت آن! (که برد و باخت در فوتبال بسیار طبیعی ست) . انتقاد از ماموران سد معبر که فارغ از اشتباهات عده بسیار کمی از آنها ، بیشترشان وظایف قانونی خود را در جلوگیری از سد معبر با نهایت احترام انجام می دهند و تحسین مربی وطنی !! که بعید می دانم بیش از یک سوم عمر خود را در وطن بوده باشد ! و در ضمن می نوشد و میخرامد فراوان!سئوال فلسفی در مورد نصب یک بنر ساده تبلیغی .. حمله به مسئولان ورزش و قراردادها ! اعلام عیش و نوش مربی خارجی در اقیانوس ها( کدام اقیانوس و کدام زمان ؟؟ و اصلا به ما چه ارتباطی دارد زندگی خصوصی او) ؟؟!! انگ دلالی زدن به یک مربی سطح اول بین المللی! یاد کردن از بازیکنان که دارای دو ملیت هستند با لفظ نا پسند دورگه در حالی که میبینیم همانها هم چون دیگر بازیکنان داخل با تعصب مثال زدنی برای تیم ملی و خوشحالی ملت میجنگند و میخروشند. فراخواندن استاندار و فرماندار و دادستان و خلاصه نیمی از مسئولان بلند پایه استان برای مبارزه با یک تابلو تبلیغاتی!! که به نظر ایشان وهن انگیز است!! تا قید کردن چالش های بانکی (که بانک مورد اشاره ایشان از اولین بانک های خصوصی تاریخ بعد از انقلاب است و نسبتا موفقتر از بقیه) و استفاده از واژگانی چون ماتحت و تشکیلات اقماری و اجازه استفاده دادن دستگاه دیپلماتیک ووو … همه وهمه از هرج و مرج در نگارش و نا آرامی فراوان و آشفتگی شدید قلمی نشان دارد که من درک نمیکنم . ! شاید علتی دارد که من از درک آین همه نارضایتی از همه چیز و همه اشخاص و همه اعمال .. عاجزم.! سپاس
یونس عالی
تاریخ : ۲۳ - آذر - ۱۳۹۶با درود – درپاسخ ناگزیر به استاد وصالی – استاد باز هم با تبحر خاصی که در نگارش ژورنالیستی دارند از اصل و روح مطلب گریختند و به فرع مطلب که همان تبلیغات مجاز بانکی خصوصی ست پرداختند ! و مرا هم به آن ذیربط کردند!! خیر بنده ربطی به آن بانک یا تبلیغ یا هیچ موسسه و ارگانی ندارم! و فقط شهروندم و بس ! در مورد تاثیر نوشته استاد وصالی در اصلاح متن تبلیغ ، صد در صد موافقم که تاثیر داشته است هم از آن جهت که قلم استاد وصالی هست و هم قدرت تاثیر فضای مجازیست در پاسخ گویی مسئولان و شفافیت مسائل. اما صحبت اصلی من در مورد اجنبی گویی و دیگر پنداری و مرز بندی هست که در مطلب استاد به وفور موج می زند. نظر استاد را جویا می شوم در مورد اجنبی هایی چون یوزف در نهضت جنگل یا هوارد باسکرویل معلم آمریکایی که در تبریز به نهضت مشروطیت علاقه مند شد و با آنها هم راهی و هم فکری نمود تا به شهادت رسید . استاد فقر و فلاکت جامعه را به تبلیغات بانکی خصوصی و استخدام مربی خارجی پیوند زده اند که کمی نا همگون است این ربط . به نظر بنده بیشترین نا بسامانی های جامعه امروزی ما در همین هرج و مرج در اجرا و ربط دادن همه چیز به همه چیز دیگرست.. اگر هر واحد و هر دستگاه و هر ارگان و نهادی کار اصلی خود را انجام دهند و کار ها با نظم و ترتیب انجام شودو رسانه ها و شهروندان نظارت کنند حتما جامعه به سمت توسعه عادلانه پیش می رود و بخش زیادی از فقر و فلاکت پایان می یابد. سپاس
ابوالفضل وصالی
تاریخ : ۲۳ - آذر - ۱۳۹۶همان قدر که مندرجات مورد انتقاد تصویر اولیه تغییر داده شد ؛ بیانگر وارد بودن انتقادات و ایرادات مترتب بر آن بود ، بطوریکه جنابعالی هم در ذیل یادداشت خود به تصویر ثانویه استناد کرده اید . علت اینکه به برخی قسمت های نوشته ی شما اشاره و جواب نداده ام این است که اطاله کلام نشود و اگر مراجعه ی مداقانه و غیر متعصبانه به محتوای مقاله ی اینجانب داشته باشید پاسخ خیلی از سوالاتتان را می یابید ! واژگانی که در نوشته ی من مورد استفاده قرار گرفته است و حتی مخاطبانی که با ذکر عناوین حقوقی به چالش کشیده ام در راستای اهداف مقاله می باشد که خوشبختانه موثر واقع گردید و ایرادات مد نظر در اندک زمان مرتفع و مندرجات تصویر به حد خود که همانا تنزل از القائات سیاسی و بت سازی عوام پسندانه از یک مربی فوتبال و قرار گرفتن در حد تبلیغاتی یک بانک خصوصی بود ، ارفع شد !
بیش از این پرداختن به این موضوع را اتلاف وقت می دانم و متاسفانه نمی توانم به موارد بسیار واضح که ( لابد از روی شکسته نفسی ) فرموده اید « در ک نمی کنیم » و « عاجزم » ، کمک کنم . در مورد معنی و مفهوم صفت اجنبی و اینکه موارد انتسابی آن چیست و به چه کسانی اطلاق می شود ، توصیه می کنم به دایره المعارف مراجعه کنید تا از عصابانیتتان نسبت به القاب این صفت به مربی محبوبتان اندکی کاسته شود . ممنون از اینکه این بحث را ادامه نخواهید داد .
یونس عالی
تاریخ : ۲۳ - آذر - ۱۳۹۶حضور استاد سلام – استاد وصالی اگر یکبار هم که شده با دقت مطلب خود را بخوانید! متوجه می شوید چه کسی عصبانیست ! و چه کسی نیست!! در ضمن تمام تلاشتان متوجه قسمت کوچک صحبت من بر نوشته تان هست و عدم پاسخ گویی تان به دیگر قسمت ها را نداشتن پاسخ می دانم! که راهش فقط یک پاسخ کوتاه است! عصبی بودم عنان کلام از دست دادم !! نه فرافکنی!!! و ممنون که به ما توصیه می کنید که برای رسیدن به هدف هر وسیله ای توجیه است!! ( در اینجا برای رسیدن به اهداف راستای مقاله واژگان سخیف را توجیه کرده اید..!! اما من این را نخواهم آموخت .. ! راه اصلاح و نقد شما با واژگان ناپسند و راه نقد و بررسی من با احترام… سپاس
ساوالان/اردبیل
تاریخ : ۲۴ - آذر - ۱۳۹۶آنچه آقای وصالی درمورد آن عکس بی نوشته،مرقوم فرموده اند ،بحق است وآنچه آقای عالی درحق آن عکس تبلیغاتی بانک،بیان فرموده اند،درست است!
ومیبایست قضیه به همین جاختم میشد! صلوات بفرستید…..
یونس عالی
تاریخ : ۲۵ - آذر - ۱۳۹۶سپاس از دوست عزیز ( ساوالان / اردبیل ) . البته که بنده و استاد وصالی خدای ناکرده عداوت و ناراحتی با هم نداشته و نداریم ، و این نوع نگارش در جواب هم دیگر در فضای رسانه ای از دیرباز معمول است و بنده اگر وارد این فضای نگارشی شدم اطمینان از حرفه ای بودن استاد وصالی داشتم که بیشتر از ما به این جور تبادلات قلمی آشناست و ظرقیت نقد پذیری را دارند و بنده هم ابتدا اعلام کردم که درس پس می دهم خدمت استاد وصالی – در مورد ختم این تبادل قلمی هم اگه اساعه ادبی شده باشد یا وقت دوستان را اطاله کردم عذر خواهی می کنم . مجددا سپاس