بدهی مبهم ۵۵۰ میلیاردی شهرداری تبریز و علی الخصوص « غیره » !
بدهی مبهم ۵۵۰ میلیاردی شهرداری تبریز و علی الخصوص « غیره » !

اویاقلیق: مهندس شهین باهر شهردار جدید تبریز چند روز قبل در مراسم معارفه ی خود گفت: “شهرداری را با ۵۵۰ میلیارد بدهی تحویل گرفتم” ، البته بدهکار بودن یک ارگان خدماتی و عمرانی یک کلانشهر که مدام درحال شروع و ادامه و اجرای پروژه ها ی ریز و درشت است چندان موضوع بعیدی نیست اما […]

اویاقلیق: مهندس شهین باهر شهردار جدید تبریز چند روز قبل در مراسم معارفه ی خود گفت: “شهرداری را با ۵۵۰ میلیارد بدهی تحویل گرفتم” ، البته بدهکار بودن یک ارگان خدماتی و عمرانی یک کلانشهر که مدام درحال شروع و ادامه و اجرای پروژه ها ی ریز و درشت است چندان موضوع بعیدی نیست اما از آنجائیکه شهردار سابق در اواخر مدیریت خود رسماً اعلام کرده بود شهرداری را نه تنها بدون بدهی به شورا و شهردار آینده می سپارد، بلکه قریب به ۳۵۰ میلیارد تومان از بدهی های دوران گذشته را هم پرداخت کرده است و ایضاً معاون مالی وی نیز به عنوان مسئول و متولی حساب و کتاب شهرداری این مطلب را در رسانه ها تایید کرده بود و هم چنین سرپرست بانک شهر استان آذربایجان شرقی نیز تصریح کرده است این بانک هیچگونه طلبی از شهرداریِ منتهی به مدیریت آقای نجفی ندارد ، فلذا این سوال مطرح است که این بدهی ۵۵۰ میلیاردی که البته ریال یا تومان بودن آن نیز مبهم ماند و به ضرس قریب به یقین تومان باید بوده باشد تا قابل ذکر شود ! ، از کجا به ارث شهردار جدید رسیده است ؟!

از سه حال نمی تواند خارج باشد ، یا این مبلغ بدهی از تبادل قراردادهای جدید با پیمانکاران در مدت سرپرستی قبل از انتخاب شهردار جدید ایجاد گردیده است ، و یا جسارتاً شهردار سابق و معاون و سرپرست بانک شهر دسته جمعی دروغ گفته اند و یا شهردار جدید با عرض معذرت دروغ می گوید !
به هرحال مساله ی بدهی ۵۵۰ میلیاردی – هرچند در مقایسه با رقم اختلاس های چند هزار میلیاردی رایج در مملکت رقم قابل بحثی نیست! – اما یک موضوع پر ابهامی برای شهروندان و افکار عمومی و اصحاب رسانه و مهمتر از آن « غیره! » است که ضرورت دارد در خصوص آن شفاف سازی شود.

این مساله ی « غیره » را که در هر موضوعی معمولاً بی اهمیت تلقی می شود ، زیاد دست کم نگیرید ها ، خیلی خیلی مهم است ، هرچه عجایب و غرایب در این مملکت اتقاق می افتد ریشه در همین « غیره ها » دارد ، از موضوع غیب شدن دکل نفتی بگیرید و همینطور ادامه دهید بروید برسید به مساله املاک نجومی و هشت هزار میلیارد تومان صندوق ذخیره فرهنگیان و سه هزار میلیارد تومان اختلاس زمان یکهزار تومنی دلار و وام های چند هزار میلیارد تومانی بدون وثیقه و ضمان و قضیه ی آقازاده ها و ژن خوب ها و « غیره » که اگر بخواهیم چیزی در مایه های معادل معنی « بند تنبان ! » لفتش بدهیم مثنوی هفتاد من کاعذ می شود و صد البته خود این کاغذ هم که برای خودش کلی داستانی جداگانه دارد !
حتی به زعم بنده ی حقیر که کلی تجربه و تخصص در « غیره شناسی » کاسبی کرده ام ، باید برای حل چالش های فراگیر آن ، حداقل یک واحد درسی در مقطع تحصیلی کارشناسی و حدالامکان در مقطع علمی کاربردی که بسیاری از ارگانها ی دولتی و شبه دولتی برای آکادمیک کردن پرسنل پیر و جوان خود اختراع کرده اند که حداقل هیچی هم نباشد ، مزیت مدارک آن در افزایش حقوق و مزایا و نیز ایجاد القاب مهندسی کارکنان خدوم و ناخدوم – ولو پیشوند « علمی » آن کمی تاقسمتی بی مسماء باشد – پسوند کاربردی اش کلی « کاربرد » دارد ، گنجانده شود !

ابوالفضل وصالی – روزنامه نگار و پیشکسوت رسانه ای آذربایجان