تاملی بر چله یک تغییر بزرگ
تاملی بر چله یک تغییر بزرگ

اویاقلیق: اواخر اردیبهشت ماه امسال بود، طی یک خبر غیر رسمی در محافل رسانه ای شهر خبر تغییر امام جمعه شهر مطرح شد و به فاصله چندین روز نه تنها این خبر تائید گردید، بلکه گزینه جایگزین ایشان نیز معرفی شد. اگر اشتباه نکرده باشم دو سال پیش بود که خبری در محافل رسانه ای […]

اویاقلیق: اواخر اردیبهشت ماه امسال بود، طی یک خبر غیر رسمی در محافل رسانه ای شهر خبر تغییر امام جمعه شهر مطرح شد و به فاصله چندین روز نه تنها این خبر تائید گردید، بلکه گزینه جایگزین ایشان نیز معرفی شد.

اگر اشتباه نکرده باشم دو سال پیش بود که خبری در محافل رسانه ای و افکار عمومی مبنی بر تغییر امام جمعه شهر مطرح، اما با واکنش هایی همراه شد و طوماری نیز در حمایت از آیت الله شبستری امضا و با علنی شدن حمایت رهبری از ایشان، همگان از ادامه حضور ایشان در بالاترین سطح تصمیم گیری استان اطمینان یافتند.

البته آن زمان هم یکی از گزینه های اصلی جایگزین آیت الله شبستری، حجت الاسلام دکتر آل هاشم بود و حضور چندین باره ایشان در مناسبت های ملی و عمومی شهر، احتمال حضور دائمی ایشان در جایگاه امامت نماز جمعه و نمایندگی ولایت فقیه در استان را تقویت می کرد.

تقریبا ۴۰ روز از حضور امام جمعه جدید شهر می گذرد و شاید بیراه نباشد که از دریچه نقادی- تحلیلی در جهت به ثمر رسیدن تغییر بزرگی که رخ داده است نکاتی مطرح گردد و این اهتمام رسانه ای در عصر بیداری آذربایجان در حالی است که به نظر می رسد رودربایستی های رسانه ای با نهاد امام جمعه و نمایندگی ولایت فقیه در استان نیز دچار تغییر و تحول شده و زمان ایجاد یک دیالوگ رک و منطقی و انتقادی فراهم شده است.

۱- شاید حساس ترین بخش های سخنرانی نماز جمعه، پرداختن خطیب به مسائل سیاسی روز است و بی شک این اهتمام ائمه جمعه کشور فرصت مناسبی برای شبهه زدائی و ایجاد وحدت در گفتمان انقلابی گری است. اما قرار نیست که خطیب نماز جمعه بجای تحلیل های بکر و فکر شده، تریبون بازپخش اخبار ساعت ۲۱ شبکه یک باشد.

مردم انتظار خبر شدن بیانات و تحلیل های امام جمعه شهر دارند و نه تائید و یا تکذیب اخبار رسانه ها را.

۲- گفتمان انقلاب اسلامی ظرفیت های بیشماری برای جذب افکار عمومی با علایق و سلیقه های متفاوت را دارد. خطبه های نماز جمعه جدای از فرصت سخنرانی و رسانه ای شدن دیدگاه ها و افکار و تحلیل های امام جمعه شهر، می تواند فرصت سازی برای بیان دیدگاه های انتقادی و اصولمند سلیقه های متنوع در ذیل پرچم جمهوری اسلامی نیز باشد.

تریبون قبل از شروع رسمی سخنرانی امام جمعه شهر می تواند فرصتی برای جدا کردن اصلاح طلبان از طیف برانداز اعم از منافقین و دشمنان صریح مُلک و ملت باشد و همچنین درنگی در جریان اصول گرا برای عبور از افکار سطحی و دغدغه های کاغذی به سمت عمل گرائی انقلابی.

اینکه تریبون نماز جمعه به فسیل ها و منجمد ها سپرده شود و مخاطبین احساس کنند گزینش برخی برای سخنرانی در پس و پیش خطبه ها مربوط به گرایشات سیاسی سخنران ها می باشد، بنوعی فرصت سوزی و عافیت طلبی متولیان امر را نشان می دهد.

اصلاح طلبی و اصول گرائی غرق در رانت و شهوت قدرت و مقام طلبی هر چند زیر عبا و عمامه سیاه و سفید هم پنهان شده باشد، در نهایت به سوء تفاهم عمومی نسبت به امام جمعه شهر منتهی خواهد شد.

شاید تلخ اما واقعیتی آشکار است که برخی در گذشته به صرف رفت و آمدنشان به فلان بیت ، جرات خلق زشتی و پلشتی های زیادی را در خود یافته و در قبال تعقیب های قضائی و انتظامی و مطالبات عمومی، بخاطر نان و نمک بیت و صاحبش توانسته اند قِسر در بروند و تقریبا همه چیز به پای آن صاحب خانه نوشته شده است.

۳- تریبون نماز جمعه بمعنای واقعی کلمه اصلی ترین جایگاه ادای وظیفه مهم و حیاتی شرع مقدس اسلام در امر به معروف و نهی از منکر است. وظیفه ای که برای انجامش شرایطی گفته شده است که معمولا برای عرف جامعه همیشه همه شرایط فراهم نمی شود و از طرفی دیگر کسی که قصد امر به چیزی و یا نهی از چیز دیگری را دارد، طبعا خواستار تغییر رویه یک واقعیت یا موقعیت از زشتی به زیبائی است.

خطبه های نماز جمعه و مختصات دینی تعریف شده برای ادای آن، هم بستری برای امر و نهی شرعی است و هم فرصتی برای بسیج مردمی جهت اعتلای یک معروف و ممانعت از یک منکر. امامت نماز جمعه هم وظیفه بیان دارد و هم تکلیف اخلاقی و دینی درست عمل کردن .

این که امام جمعه شهری به قضات بگوید با مردم مهربان باشید، نه در شان امام جمعه است و نه چنین توصیه های نرم اخلاقی جایگاه واقعی خود را می یابد. مردم ناظر قاضی بد اخلاق و یا فاسدند و همین طور تصدیق کننده عدالت و شرافت قضات و کارمندان قوه قضائیه و دادگستری.

توصیه به اخلاق مداری قضات نه جلوی فساد و بد اخلاقی عده معدودی از قضات را می گیرد و نه دلگرمی خاصی به مظلومین و مغضوبین برخی قضات و کارمندان فاسد و بد اخلاق می دهد تا در ایفای حق خود مصمم تر شوند. آنچه در دادگاه ها و دادگستری هاست باید روشن و مستدل بیان شود و از جایگاه امامتِ مهمترین تریبون مذهبی و سیاسی شهر، امر به معروف و نهی از منکر گردد. امر کردن باید از سر اقتدار و مطالبه گرانه و تریبون نماز جمعه بستری برای آگاهی های قانونی از حقوق شهروندی و مطالبه های قانونی ملت باشد.

اگر در تریبون نماز جمعه از غصب و دشمنی و ظلم امثال رژیم صهیونیستی و داعش انتقادی می شود، نباید نسبت به مسائلی که در سطحی نازل تر بنوعی مصداق رفتار ظلم صهیونیستی برخی از مسئولین و اداره جات بر علیه مردمی که بخاطر نداشتن رانت و پول و آشنا مظلوم واقع می شوند، بی تفاوت بود و ظلم را هم دسته بندی دینی کرد.

۴- برخی از رسانه های جناحی تریبون نماز جمعه را صرفا تزئینی بر منویات سیاسی خود می خواهند و برخی دیگر از رسانه های جناحی ، تریبون نماز جمعه را فرصتی برای ایجاد دو قطبی و دیو و دلبر سازی و نشانه تحجر انقلابیون؛

نه اسیر این رسانه ها باید بود و نه بی تفاوت. لطفا رسانه باشید اما نه برای توجیه و یا رد تفکرات دیگران؛ بلکه برای رساندن پیام امامت نماز عبادی_سیاسی جمعه.

۵- خطبه های نماز جمعه و نهاد نمایندگی ولی فقیه در استان، ضرورتا باید نسبت به اختلال در سیستم و تشخیص نادرست و یا برخورد احساسی با موضوعات، حساسیت داشته باشد. چه عیبی دارد که امام جمعه شهر دارای تیم تحقیقاتی دانشجویی-حوزوی، انقلابی و منصفانه باشد. گاهی در بیان برخی چیزها عدم اطلاعات کافی گوینده منجر به هجو ضد انقلاب و تحقیر جایگاه مقدس خطبه های نماز جمعه می شود.

نه تنها باید سیستم نهاد نماینده ولی فقیه استان دچار اختلال نباشد، بلکه تریبون نماز جمعه و سیستم تحت فرمان امام جماعت نماز ظهر آدینه، باید به فرصت تجهیز (اخلاق/انتزاعی/مدیریتی) و رهبری و حمایت از آتش به اختیار افسران جنگ نرم گردد.