ائل گولی میراث فرهنگی است؛ میراث دار باشیم!
ائل گولی میراث فرهنگی است؛ میراث دار باشیم!

اویاقلیق: شاه گولی برای تبریز، آبروداری میکند ! آنچه باعث جذب مردم میشود، درختان کهنسال، استخر بزرگ، گستردگی محیط ، مرتفع بودن محل و از همه مهمتر آب و هوای خنک است! همه این موارد طبیعی و تاریخی ، میراث و آثاری از گذشتگان ماست که موجب افتخار است. شاه گولی، میراث فرهنگی دوره ها […]

اویاقلیق: شاه گولی برای تبریز، آبروداری میکند ! آنچه باعث جذب مردم میشود، درختان کهنسال، استخر بزرگ، گستردگی محیط ، مرتفع بودن محل و از همه مهمتر آب و هوای خنک است! همه این موارد طبیعی و تاریخی ، میراث و آثاری از گذشتگان ماست که موجب افتخار است.

شاه گولی، میراث فرهنگی دوره ها پایتختی تبریز و حکام نامدار این سرزمین است و لازم است که این میراث با ارزش را به عنوان «میراث» حفظ کنیم.

مجموعه “تفرجگاه” شاه گولی که اشتباه فاحش است آنرا “بوستان” بنامیم، جزء میراث فرهنگی کشور ثبت شده است، اما متاسفانه بعد از آنکه رسما بعنوان میراث فرهنگی پذیرفته شد، اقداماتی ناشیانه و از سر ناآگاهی به معنای میراث فرهنگی، توسط مجموعه های مسئول درحوزه این تفرجگاه تاریخی صورت گرفت که نشان از همت عده ای برای نابودی طبیعت و هویت تاریخی آن هست!

نمونه اقدامات خلاف طبیعت شاه گولی:

امحاء درختان بومی و کهنسال مجموعه که تنها ویژگی طبیعی آن است و جایگزین کردن درختان غیر بومی که نمای طبیعی و بومی شاه گولی را که از مختصات آنست، از بین میبرد و هم اینکه نهالهای غیربومی موجب انتقال و گسترش عوامل بیماری های غیربومی میشود که در منطقه سابقه نداشته!

شما را بخدا وقتی به شاه گولی تشریف بردید، نگاهی بیاندازید به شاخ و برگ و زیبائی و گستردگی فضای سبز درختان بومی قره آغاج، قلمه تبریزی، بید و افرا و ….. و نگاهی بیاندازید به شاخ و برگ نداشته درختان سوزنی غیربومی کاج که هیچ خانواده ای را نمیتوانید بیابید که زیر کاج بنشیند!

چرا طبیعت و هویت تاریخی-بومی مجموعه شاه گولی را با کاشتن درختان سوزنی کویری از بین میبریم!؟

درخت سرطان زا و ضد ریه ی «عرعر» چه مزیتی بر قره آغاج ، ون ، افرا ، تبریزی و … دارد که مسولان فضاهای سبز شهرهای آذربایجان به کاشت و توسعه آن روی آورده اند؟

در شاه گلی، درختان بومی و کهنسال، عامدا و عالما از بین برده شده و بجای ان درختان مناطق کویری و خشک ایران کاشته میشوند!

مثله و نابودکردن درختان با عنوان هرس که این نوع هرس ها با هیچ معیاری قابل توجیه و سنجش نیست و بقدری غیراصولی و غیرفنی است که نمیتوان بر آن عنوان «هرس غلط» را بکار برد، بلکه باید بپذیریم که با وجود عوامل فراواران اسم و رسم دار «مهندس و دکترمهندس و غیره» که حقوق کلانی را برای خود بار می آورند و از حداقل دانش فنی باغداری برخوردارند، چنین هرس هائی که موجب خشک شدن درختان میشوند، کاری عمدی است!

شاید بعضی ها مدرن را اینگونه معنی میکنند که هر چه که کهنه است باید دور انداخت و بجای آن چیزهای تازه و غریبه بکار برد؟

از عوامل بارز خشکاندن درختان کهنسال مجموعه ائل گولی، سیمان ریزی و یا کاشی کردن دور تنه درختان است که با بزرگ شدن تنه درختان، بلوکهای سیمانی عین تبر، ابتدا پوسته درخت و بعد استخوان درخت را قطع میکنند!

دور استخر که قدم میزنید، نیم نگاهی به درختان تنومند تبریزی (سپیدار) ، افرا و چنارهای مظلوم محکوم به فنا بیاندازید و ببینید که قطعات سیمان ، تنه درختان را قطع کرده و داخل آن شده اند؟ با وجود اینهمه عوامل فضای سبز از کارگر و باغبان گرفته تا آقا و خانم دکترمهندس فلان، نمیتوان پذیرفت که خشکاندن درختان کهنسال بومی مجموعه، کاری غیر عالمانه و غیر عامدانه است؟

نمونه تغییر ماهیت تفرجگاه تاریخی-فرهنگی ائل گولی:

آنچه که مردم را به ائل گولی میکشاند، طبیعت و آب و هوای خنک و تمیز آن با مناظری چشم نواز است. مردم در دامن طبیعت ، با رطوبت حاصل از استخر و فواره ها، احساس خنکی میکنند و آواز پرندگان روح آنان را آرامش میبخشد!

بطور کلی مردم در محیط طبیعی ائل گولی رفع خستگی جسمی و روحی میکنند و ساعاتی با کسان خود، در آرامش خاطر بسر میبرند!

با ملاحظه چنین حال و هوائی، با تخریب طبیعت مجموعه و احداث و تعبیه اجسام سنگی که برای حاضران هیچ معنی و مفهومی ندارند و تنها باعث سد معبر و شکایت گردشگران میشود، چه هدفی دنبال میشود؟ آیا این اجسام و اشکال سنگی، حتی برای یک هزارم افراد بیننده، قابل فهم است؟ و اگر مفهوم است، چه پیامی را بازگو میکنند که با این مجموعه سنخیت داشته باشد؟

مجموعه ائل گولی، برای تبریز آبروداری میکند. بیائید، خودمان آبروی خودمان را نبریم!

معنی میراث فرهنگی را بدانیم و در حفظ  آن بکوشیم!

درخت عرعر و کاج جزء میراث ائل گولی نیست! درختان تبریزی(قلمه) جزء میراث فرهنگی ما و اثر اولین شهرداران ایران هستند!

تیشه به ریشه قلمه های دوران مشروطیت نزنیم و تبر سیمانی به تنه درختان کهنسال نکوبیم!