بو سس تربیزدن گلیر!
بو سس تربیزدن گلیر!

اویاقلیق: با تو هستم ، هموطنم ! با تو هستم ،همزبانم ! با تو هستم ، هم مرامم ! با تو هستم ،ای آنکه با من نبودی تا احساس تحقیر شدن را درک کنی ! با من نبودی تا در آزادی توهین های نژادپرستان را بشنوی ! میدانستم راهت دور بود و تو معذور ! […]

اویاقلیق: با تو هستم ، هموطنم !

با تو هستم ،همزبانم !
با تو هستم ، هم مرامم !
با تو هستم ،ای آنکه با من نبودی تا احساس تحقیر شدن را درک کنی !
با من نبودی تا در آزادی توهین های نژادپرستان را بشنوی ! میدانستم راهت دور بود و تو معذور ! اما اکنون راه نزدیک است ! تنها بقدر یک ارزن همت لازم دارد ! آیا در فرزند ستارخان همین مقدار همت و غیرت هم آب رفته است !؟؟
باید بدانی امروز در سهند و در قلب آذربایجان بیش از آزادی به همراهی ات نیازمندم ! آنجا فحش می شنیدم و توهین ….. تحقیر می دیدم و تضعیف !
خوب شد که با من نبودی چون تحملش کار آسانی نبود ! اما در سهند میتوانی باشی و حتما باید باشی ! چون اینجا نه از تحقیر و توهین اثری هست و نه از نژاد پرستی نشانی !!
اینجا همه کلام ها سخن عشق است ! اینجا بغیر از محبت و دوستی حرفی نیست !
در سهند در انتظار تو هستم ! ما در سهند قصد آن داریم که خارها را گل کنیم ! به هتاکان و فحاشان درس همزیستی مسالمت آمیز یاد بدهیم ! به نژاد پرستان آیه ی«ان اکرمکم عندالله اتقیکم» را بیاموزیم !

میدانی سهند کجاست ؟ سهندکوه است ! کوه به آسمان نزدیکتر است! کوه مهبط انبیاست !
جبرئیل در کوه حراء برخاتم الانبیاء(ص) نازل شد… نور الهی در کوه (طورسینا) بر موسی نبی الله متجلی شد ! …
همزبانم ! من تو را به مکانی مقدس فرا میخوانم تا دست دردست هم اخلاق، انسانیت ، مدنیت ، عشق و دوستی را در مکانی پاک معنی کنیم ! در قلب آذربایجان در انتظار تو هستم!
دوستانت را هم با خود بیاور ! جا کم نیست . هفتاد هزار صندلی سفارش داده ایم ! برتپه های سهند فرش محبت گسترده ایم ! تا تو بیایی نوروزگلی-قارچیچگی از زیر برف سر در می آورند و می شکفند و از زبان شهریار باز میخوانند : سلام اولسون شوکتوزه ائلوزه!!!

در انتظارت هستم ای همزبان !
نمی دانم از اورمو میایی یا از زنجان؟ از اردبیل میایی یا از همدان ؟ در هرحال کارت دعوت شما بر روی تپه های سهند نقش بسته : « اورمو زنجان اردبیل؛ بوسس تربیزدن گلیر»

اما تو ای هموطن تبریزی من !
بیش ازدیگران در انتظار تو هستم ! چگونه باشد که از راههای دور میهمانان برسند و میزبانان خود نیامده باشند ! با پیروزی یک روز کاری فاصله داریم !
ما بدنبال پیروزی هواداران هستیم ! با پر کرن سهند و با تشویق رفیق و احترام به رقیب!
با ما باش تا شور در دل تراختوریها و شرر بر جان حریفان بیاندازیم!
کودکانت را هم بیاور، اگر زبان باز کرده اند و میتوانند بگویند : یاشاسین آذربایجان !….منتظرم

یادداشت از : ساوالان – اردبیل