پُز عالی مستدام (قسمت دوم)
پُز عالی مستدام (قسمت دوم)

انتشار مطلبی در رسانه اویاقلیق (بیداری آذربایجان) واکنش های جالبی را در پی داشت. از طرفی برخی، از این که این رسانه فارغ از کلیشه های موجود ، در قالب «کنایه طنز آمیز» نقدی جدی بر عملکرد یکی از اعضای شورای شهر تبریز وارد کرده بود تشکر و قدر دانی کردند و در طرف مقابل […]

انتشار مطلبی در رسانه اویاقلیق (بیداری آذربایجان) واکنش های جالبی را در پی داشت.

از طرفی برخی، از این که این رسانه فارغ از کلیشه های موجود ، در قالب «کنایه طنز آمیز» نقدی جدی بر عملکرد یکی از اعضای شورای شهر تبریز وارد کرده بود تشکر و قدر دانی کردند و در طرف مقابل برخی این مطلب را مصداق توهین و … دانسته و تلویحا و شاید نیابتا تهدید به شکایت کرده اند که در این مورد ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:


۱-  همراهی همسر محترم سعید حاجی زاده در ثبت نام انتخابات پیش رو کاملا آگاهانه و از روی یک تفکر رسانه ای بود. حاجی زاده تعمدا با همراه نمودن همسرشان قصد القای خانواده دوستی و حمایت از زنان را داشتند و پرسش ما از ایشان این است که چرا به صرف یک عمل تبلیغی، از پاسخ به تعلل بی موردتان در امور زنان و خانواده طرفه می روید؟! مطالبه شهروندان از جناب عالی این است که حداقل برای سال گذشته(۹۵) مبلغ ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان جهت امور فرهنگی و اجتماعی و ورزشی به کمیسیون تحت ریاست شما بودجه تعلق گرفته بود، از این رقم نه چندان کم ، چقدری برای زنان تبریزی هزینه شده است؟! حمایت اجتماعی از زنان بد سرپرست و بی سرپرست ، کمک برای حفظ عفت آنهاست تا به نانی ناموس نفروشند، شما چقدر برای فروخته نشدن ناموس زنان بد سرپرست و بی سرپرست هزینه کرده اید؟! بنای کار شما برای ورزش بانوان چه بوده؟! پارک بانوانی تاسیس شده که بیشتر به قرنطینه سبز می ماند تا محلی متناسب روحیه زنانه بانوان تبریزی؛ چقدر برای رفع این مشکلات هزینه کرده اید؟!
در این چهار سال گذشته چند بار برای راهپیمائی خانوادگی بانی برنامه ریزی و اجرای آن بوده اید؟! یکبار ، دو بار …؟! اما برای کمک به برخی باشگاه ها صدها میلیون هبه کردن را با افتخار اعلام کرده اید. چرا قدرت اختصاص بودجه ای ولو بسیار ناچیز برای تقویت ورزش خانوادگی را نداشته اید؟!

۲- انتقاد نرم رسانه اویاقلیق (بیداری آذربایجان) از جهت تذکر به شهروندان نیز بوده که در انتخاب خود دقت کنند و یکی از مطالبات اصلی آنان توجه به وضعیت زنان و تقویت خانواده ها باشد. همه ساکنین این شهر و حتی کسانی که بصورت میهمان در این شهر حاضر می شوند، دارای حقوقی هستند که باید نسبت به تحقق آن، همگان حساس باشیم. حتی تن فروشی و روسپی گری هم حق برخورداری از حقوق شهروندی را از او سلب نمی کند. چه بسا اگر از این همه هبه، بخشی از آنها برای سامان دهی زنان بد سرپرست و بی سرپرست هزینه می شد ، شاهد فروخته شدن حیثیت برخی از زنان به بهای ناچیز نبودیم. سوال ما این است که حمایت مادی و معنوی کمسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر از مراکز توان بخشی و حمایتی در حوزه امور زنان چقدر بوده؟!
۳ –  کار رسانه ای جزو مشاغل پر مخاطره است. در این شغل شاید بخاطر اشاره به ابروی بالای چشم یک مسئول ، مجبور به ورزش پله نوردی در دادگستری شوید اما بر این باوریم که نباید از ترس ترش روئی برخی، حقیقت را وادار به خودکشی کنیم. برای تحقق بیداری آذربایجان شاید برخی ما را از سر بریده بترسانند غافل از این که:
ما گر زسر بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن / دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریده خود بردن / در یک یک کوچه کوچه‌ها گردیدن