کدام رقابت؟
کدام رقابت؟

سرمقاله روزنامه جوان به قلم عبدالله گنجی: از مهم‌ترین خواص برگزاری انتخابات و مشارکت سیاسی این است که همه منازعات، مدعیات، ایده‌ها و برنامه‌ها در معرض محک قرار گیرد و از فردای انتخابات که ایده و ادعای برتر رخ‌نمایی می‌کند، باید بقیه به بازی مردم‌سالاری تن دهند و آرامش بر کشور حکمفرما شود. تا ۱۱۰ […]

سرمقاله روزنامه جوان به قلم عبدالله گنجی:

از مهم‌ترین خواص برگزاری انتخابات و مشارکت سیاسی این است که همه منازعات، مدعیات، ایده‌ها و برنامه‌ها در معرض محک قرار گیرد و از فردای انتخابات که ایده و ادعای برتر رخ‌نمایی می‌کند، باید بقیه به بازی مردم‌سالاری تن دهند و آرامش بر کشور حکمفرما شود. تا ۱۱۰ سال پیش در ایران شمشیر تعیین‌کننده قدرت حاکم بود و مردم نیز در آن نظام سیاسی با قاعده نظام ارباب – رعیتی معنادهی می‌شدند. اکنون صندوق جایگزین شمشیر شده و پایان‌دهنده به منازعات شناخته می‌شود. مردم در نظام‌های جدید مالک کشورند و نظام دولت- شهروند جایگزین ارباب – رعیت شده است.

مقام معظم رهبری نیز می‌فرماید:«باید انتخابات مایه آرامش در کشور شود.» اما وقتی به سمت انتخابات حرکت می‌کنیم احساس روانی کاهش آرامش بیشتر حس می‌شود و بسیاری نگران آنند که در فردای انتخابات صندوق پایان‌دهنده و فصل‌‌الخطاب نباشد. این نگرانی به صورت نهفته در مسئولان و نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی قابل درک است. علت چیست؟ برای پاسخ به این مسئله می‌توان «ماهیت» رقابت را مورد توجه قرار داد. در کشورهایی که بیشترین تمرین دموکراسی را داشته‌اند رقابت بر سر چیست؟ و آیا در کشور ما نیز آنگونه است؟ در آن کشورها رقابت بر سر «برنامه برتر» است. جناح‌ها و احزاب سیاسی با تمرکز بر مسئله‌های مبتلا به زندگی مردم، برای حل آنها برنامه می‌دهند و ملت نیز برنامه‌ای که سود بیشتری برایشان دارد را برمی‌گزینند. اما محتوای رقابت‌های سیاسی ایران کمتر برنامه‌محور است.

به همین دلیل رقابت سلایق بعضاً به رقابت هویت‌ها می‌انجامد که الزاماً نمی‌توان در چارچوب گفتمان مادر آنان را شناسایی نمود. در غرب رقابت بر سر تأمین اجتماعی، سن بازنشستگی، پذیرش یا عدم پذیرش مهاجران، پیوستن به اتحادها و ائتلاف‌ها یا جدایی از آنان، تعرفه واردات یا صادرات و… است. اما اینگونه شعارها کمتر در برنامه‌ جریانات رقیب در ایران دیده می‌شود. همانگونه که عده‌ای رقابت را فرصتی برای تقویت نظام می‌دانند عده‌ای دیگر انتخابات را محل مناسبی جهت معارضه با نظام می‌دانند (توصیه ‌هانتینگتون به اصلاح‌‌طلبان که از انتخاباتی که رژیم به راه می‌اندازد حداکثر استفاده را بکنید). بنابراین ممکن است تشکلی از نظر حقوقی در چارچوب تعریف شود اما از جهت مطالبات و نگرش به برون‌گرایی رسیده باشد. با این مقدمه می‌توان گفت برخی از رقابت‌ها در ایران بر سر چیستی نظام است، برخی به خاطر حذف یا تقویت جوهره انقلابی حاکمیت به میدان رقابت می‌آیند، برخی سیاست‌های کلی نظام را آماج حملات قرار می‌دهند و برخی آرمان‌های انقلاب را هدف سلبی یا ایجابی خود در تبلیغات می‌دانند. قبل از انتخابات اسفند ۱۳۹۴ ذیل تیتر، تیتر اصلی روزنامه شرق از قول محمدرضا خاتمی این بود که اختلاف ما با اصولگرایان بر سر دموکراسی است. معنی حرف این است که طرف حین رقابت در پروسه دموکراسی، فقدان آن را نیز شعار می‌دهد، بنابراین می‌‌توان طرف‌های رقابت در انتخابات را سه دسته دانست:

۱- عده‌ای رقابت را «برای نظام» می‌خواهند و فاصله‌‌ای بین خود و نظام نمی‌بینند. شأن نظام را شأن خود می‌دانند و هدف اصلی از رقابت‌ را کسب اعتبار و تقویت نظام می‌‌دانند.
۲- دسته دوم کسانی هستند که رقابت را «در نظام» می‌دانند. به این معنا که احساس تعلق عاطفی به نظام ندارند، اما قواعد، ضوابط و قوانین موضوعه و قانون اساسی را پذیرفته‌اند و علاقه‌مند هستند در چارچوب نظام و به صورت قانونی به قدرت برسند و خدمتی کرده و از مواهب آن هم استفاده کنند.
۳- دسته سوم کسانی هستند که توصیه‌های‌ هانتینگتون را دنبال می‌کنند و رقابت آنان «بر نظام» است. این جماعت انتخابات را هنگامه قبض و بسط برای جایابی مجدد می‌دانند و تلاش می‌کنند با هجوم به دفاتر ثبت نام و رد صلاحیت، فقدان دموکراسی مدنظر غرب را فریاد بزنند و یا با حضور احتمالی در قدرت مبارزه درونی را در قالب همین ضوابط موجود (مجلس ششم) با نظام شروع نمایند. بدون تردید برخی عرصه انتخابات را بستر تحریک اجتماعی می‌دانند که ممکن است از آن سود ببرند یا اینکه حاکمیت برای پیشگیری از سود آنان رفتاری نماید که القای امنیتی شدن فضا را تبلیغ کنند. این رقابت از جنس رقابت با رقیب نیست که رقابت با خود نظام است. برای پیشگیری از حضور دسته سوم راه چاره این است که رقابت از دو ویژگی برخوردار باشد. اول اینکه بر سر اصول انقلاب اسلامی بین رقبا اشتراک نظر وجود داشته باشد که معنی چنین رقابتی «رقابت سلایق» خواهد بود. دوم اینکه محتوای رقابت بر سر برنامه اداره کشور باشد. کاش این امکان به صورت حقوقی فراهم شود که برنامه‌های رقبا نیز توسط سیستم‌های نظارتی حاکمیت بررسی شود تا کارآمدی نظام نیز افزایش یابد و رقابت‌های برون هویتی از حیز انتفاع ساقط شود.