۲۰۱۸ ام آرزوست/ تبریز و پایتختی گردشگری کشورهای اسلامی
۲۰۱۸ ام آرزوست/ تبریز و پایتختی گردشگری کشورهای اسلامی

اویاقلیق – سعید موتمنی : امروز مطلع شدم که در یک مراسم رسمی، شهر تبریز بعنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال ۳۰۱۸ برگزیده شده است و از من خواسته شده تا بواسطه تشکیل یک تیم تخصصی شهر تبریز را برای این پروژه یعنی تبریز ۳۰۱۸ آماده نمایم.  در این اثنا در مطالعه کتب تاریخی […]

اویاقلیق – سعید موتمنی : امروز مطلع شدم که در یک مراسم رسمی، شهر تبریز بعنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال ۳۰۱۸ برگزیده شده است و از من خواسته شده تا بواسطه تشکیل یک تیم تخصصی شهر تبریز را برای این پروژه یعنی تبریز ۳۰۱۸ آماده نمایم.  در این اثنا در مطالعه کتب تاریخی شهر تبریز متوجه شدم که دقیقا هزار سال پیش یعنی در سال ۲۰۱۸ نیز شهر تبریز دقیقا همین عنوان را کسب نموده بود.  به همین خاطر به دلیل کسب تجربه و یا به عبارت بهتر عبرت آموزی و آشنایی با شهرم تبریز، در هزار سال پیش، اسناد موجود را گرد آوری و مطالعه نمودم.  متن ذیل خلاصه اسناد یافت شده از هزار سال پیش شهر تبریز است.

در این اسناد آورده اند هزار سال پیش روزی یکجایی یک چیزی می دادند و اجداد ما آن را گرفته و باز کرده وخوانده و دیدند میزبانی پایتختی کشورهای اسلامی در سال ۲۰۱۸ بوده است.

این نکته نغز و نیکو تا یکسال و اندی اجداد ما را غرق در شادی و سرور نموده تا جایی که هزاران بیت و دهها هزار سطر در مدح این واقعه کبیر نگاشته شده و آنقدر که جوهر ها به پایان رسیده و کمبود کاغذ بیداد می نموده است.

در این اثنا بالاخره یکی که نامش در تاریخ نیامده فریاد نموده که درست است جشن و سرور خوشحالی برای یک چنین حادثه ای کم نظیر که جز شهر ما هیچ شهری در دنیا و تمامی کائنات توان اخذش را نداشته نباید به این زودی پایان یابد، ولی محض تنوع هم که شده بیایید کمیته و گروه و کارگروه و تیم و … های فراوانی تشکیل دهیم، گرد هم آییم و حرف های قشنگ قشنگ بزنیم، آخر ما در کجا باید اصطلاحات دهن پر کنی که از تلگرام آموخته ایم و خودمان هم نمی دانیم چیست را بکار بندیم؟ (نکته: در زمان های دور نرم افزاری به نام تلگرام بوده که بعد ها بعنوان مهمترین عامل گسترش خطرناکترین بیماری بشریت – همان اعتیاد به اینترنت – شناخته شد و حتی کمبود جمعیتی که اکنون با آن مواجه هستیم نیز یکی از آسیب های همین تلگرام بوده ولی هزاران سال پیش یعنی همان حوالی ۲۰۱۸ این نرم افزار بسیار محبوب بوده است).

پس از ابراز این نظر نیکو یکی دیگر که نام ایشان هم متأسفانه در حافظه تاریخ نمانده پرسید: «چه کسانی باید در این کمیته و گروه و کارگروه و تیم و … ها حضور داشته باشند؟ آخر بین خودمان باشد ما در فعالیت های داخلی و مسائل پیشرویمان وا مانده ایم چه برسد به آمادگی یک میزبانی بین المللی.»  در تاریخ آمده که سخن این فرد تمام نشده نفر اولی با چهره ای در هم کشیده گفت: « تمامی اعضای این کمیته و گروه و کارگروه و تیم و … ها خودمانیم.  فکر کرده ای می نشینیم تا این جوانان تحصیل کرده مجرب متعهد قراردادی که به هیچ شخص و نهادی وابستگی ندارند، بواسطه زحماتی که در طی سالیان کشیده اند بیایند و برای شهر ممممنننن تصمیم بگیرند.»

در تاریخ صحنه های شومی از این لحظه نگاشته اند ولی نقطه اشتراک تمامی مورخین تغییر حالت حضار هنگام ادای کلمات  جوان، تحصیل کرده، مجرب، متعهد، قراردادی و بدون پارتی بوده، چونکه در آن ایام ادای این کلمات در سازمان “شهرنگهداری” جرمی بزرگ محسوب شده و افرادی با این مشخصات تحت پیگرد بوده اند! و اگر امروز می بینید پس از هزاران سال نسل این جوانان منقرض نشده، به زعم وجود مدیران دلسوزی بوده که از سر ترحم اینچنین جوانان را زیر پرو بال خود گرفته و به شرط اینکه هیچگونه فعالیت مدیریتی مثبت از اینان سر نزند و تعهد و تخصصشان را بروز پیدا ندهند، از گزند سایر مدیران مصون نگه داشته اند. همچنین در آن زمان اکثر مدیران، شهر تبریز را ارث پدری خود انگاشته و سایر را غریبه هایی مزاحم می دانسته اند).

باری پس از تعیین اعضاء محترم این کمیته و گروه و کارگروه و تیم و … ها ، نفر سومی پرسیده : «حال از حق نگذشته اعضای این کمیته و گروه و کارگروه و تیم و … ها ما هم باشیم، باز هم مشکلی لاینحل باقی مانده که این جلسات خروجی می خواهد و همچنین فعالیت های بسیار مطالعاتی و پژوهشی و هیچ کدام از ما چنین چیزهایی نمی دانیم و این ها را  همان جوانانی که گفتی می دانند.»

در این حین فردی که سر سخن را آغاز کرده بود با لبخندی می گوید : «هیچ نگران نباشید، فکر آنجا را هم کرده ام. از همان جوانها بهره می جوییم.»  در این هنگام نفری که دومین گوینده بود می ایستد و می گوید:  اما تو گفتی نمی خواهی آنان سهمی در این جلسات داشته باشند. نفر اولی با همان لبخند ادامه می دهد: آری گفتم، هنوزم هم می گویم این جوانان، تحصیل کرده، مجرب، متعهد، قراردادی و بدون پارتی، نباید از هیچ چیز سهمی داشته باشند. ما فقط کارها را به دست آنها انجام می دهیم و خود در جلسات فقط قرأتشان می کنیم. اگر هم اعتراضی کردند تهدید به امضا نشدن قرارداشان در پایان سال و یا اصلا لغو قراردادشان می کنیم.

مورخین نگاشته اند تنها یک مدیر از این مورد ابراز نارضایتی کرده که با توجیهات سایرین از ادامه اعتراض بازمانده است. همچنین مورخین از ادامه این جلسه چیزی ننوشته اند و چنین به نظر می رسد این جلسه در همین جا به پایان رسیده است.

 

ادامه دارد…