فرمانده تنگه بیت المال
فرمانده تنگه بیت المال

اویاقلیق: سید حسن شکوری ، سرداری ایثارگر از تبار شهید مهدی باکری. مردی که از جعبه های سیاه آذربایجان در دوران دفاع مقدس به شکار می رفت. فرماندهی خط شکن و در عین حال باروحیه متواضعانه که او را محبوب بچه های جبهه و جنگ کرده بود. علیرغم اینکه در جایگاه های مختلفی قرار گرفته […]

اویاقلیق: سید حسن شکوری ، سرداری ایثارگر از تبار شهید مهدی باکری. مردی که از جعبه های سیاه آذربایجان در دوران دفاع مقدس به شکار می رفت. فرماندهی خط شکن و در عین حال باروحیه متواضعانه که او را محبوب بچه های جبهه و جنگ کرده بود.
علیرغم اینکه در جایگاه های مختلفی قرار گرفته بود، جایگاه افراد را حفظ می کرد.
سید حسن شکوری موفق شده بود بعد از دوران دفاع مقدس روحیه شهادت طلبی و حال و هوای معنوی خود را حفظ کند.
در ایامی که بعضی از پیشکسوتان جبهه و جنگ راه خود را از انقلابی گری به غنیمت خواری تغییر دادند، سید حسن راه خود را در وفاداری به آرمان ها انتخاب نمود. برای همین برخی از همرزمانش راه را کج کرده و از محافل فتنه سر در آوردند و برخی راه بی تفاوتی را برگزیدند.
پاسدار بیت المال
بنا به تقاضای مردم از همان اول آغاز به کار شوراهای شهر در کشور، خیلی از رزمندگان دلسوز سراغ این سید رفته و از وی برای شرکت در انتخابات شورای شهر دعوت کردند. بدون تبلیغات و حیف و میل ها ، موفق به راه یابی به دوره اول شورای شهر تبریز شد. شورایی که در صدر اخبار کشور مطرح شده بود. او در شورا خزانه داری را بر عهده داشت. سید بر خلاف جناح بندی های نامتعارف در شورا ، مسیر عدالت خواهی را انتخاب کرده بود و در مقابل رانت خواری ها، عارتگری ها، دزدی ها و مفاسد شهرداری و شورا مقاومت کرده بود.
این روحیه موجب شده بود تا عملیات تخریب این سید بزرگوار رقم بخورد. غنیمت خواران او را در تیررس حملات ناجوانمردانه قرار داده بودند تا او را منزوی و یا منفعل کنند و اما این فرمانده خط شکن با این حرف ها از پای در نمی آمد. سید باز هم در شوراهای بعدی وارد شورای شهر شد.

انتخابات ۸۴ و سید حسن
آن زمان که انتخابات ۸۴ فرا رسیده بود، قطب بندی های کشور در حال تغییرات نامی و ترکیب بندی های جدید خود بود، دوستان سید برخی در ستاد مرحوم هاشمی، برخی لاریجانی، برخی قالیباف، برخی محسن رضایی و … بودند، هیچ کس سراغ محمود احمدی نژاد را نمی گرفت. به چشم تحقیر و تمسخر به مرد کوتوله سیاسی نگاه می کردند، او به همراه تعدادی از جوانان، ستاد مردمی احمدی نژاد را راه انداخت. دوره ای که حتی کسی فکر نمی کرد که این شهردار تهران رییس جمهور شود.

فروختن خودروی شخصی برای هزینه ستاد احمدی نژاد
رفقایش در ستاد های دیگران هزینه های ستاد های خود را محاسبه کرده و از ستادهای مرکزی کاندیداهای خود هزینه ها را دریافت می کردند. او در زندگی اش پس از سال ها با وام شورا یک دستگاه سمند خریده بود. انگار همسر و بچه های او عادت داشتند که مثل زمان جنگ باز هم از خیلی امکانات عادی خود را محروم کنند.
ماشین را فروخت و برای ستاد احمدی نژاد هزینه کرد. ستاد انتخاباتی احمدی نژاد در آذربایجان شرقی شبیه ستاد پشتیبانی جنگ در دوران دفاع مقدس بود. پیرزنی وارد ستاد شد کاسه ای به دست داشت. کاسه ای که در آن ۸ عدد تخم مرغ بود. گفت این را به سید حسن بدهید. توان من همین قدر است. سید حسن پیرزن را دید ، گفت : این خانم در دوران دفاع مقدس هر ماه یک کاسه تخم مرغ به رزمندگان کمک می کرد.
پیروزی احمدی نژاد و بی مهری ها
ایام گرم انتخابات بود. فرمانده وقت ناحیه انتظامی دستور داد بدون دلیل در مقابل ستادهای رقیب ستاد احمدی نژاد را ببندند . بچه ها خیلی دو آتشه شده و ناراحت بودند. اما او با حفظ آرامش گفت: ناراحت نباشید ما کارمان را کرده ایم خدا کمک خواهد کرد و احمدی نژاد پیروز است.
اتفاقا احمدی نژاد پیروز شد. مخالفین احمدی نژاد کت و شلوارها را با کاپشن ها عوض کردند. سید حسن دوره جدیدی از بی مهری ها توسط دولت و اطرافیان احمدی نژاد را مشاهده کرد.
غنیمت خواران وارد میدان شدند و سید حسن شکوری به حاشیه رفت. او می گفت: من برای احمدی نژاد کار نکردم. بخاطر خدا و تحقق منویات رهبری کار کردم.
اگر ظلم های بعد از انتخابات۸۴ به این سردار را بنویسیم شاید خود کتاب مفصلی باشد.
بعد از این همه ظلم، علیرغم اینکه در انتخابات ۸۸ آقایان احمدی نژادی شدند، سید حسن را حتی از فعالیت برای انتخابات تحریم می کردند. اما او در انتخابات ۸۸ باز هم ستاد مردمی را راه اندازی کرد و با همه توان دولت را در موفقیت دوباره یاری کرد. بعد از مطرح شدن جریان انحرافی سید حسن بیشتر دفاع از ولایت را مطرح کرد.
او به وظیفه خود در شورا بیشتر مشغول بود و با زیاده خواهی ها و رانت خواری ها مقابله می کرد. به خاطر همین ، مافیای آذربایجان شرقی مصمم شده بودند تا آخرین ضربه خود را به سید حسن بزنند.
با تشکیل ستاد ویژه تخریب سید حسن، کلید تخریب وی زده شد. مافیاهای استان تصمیم بر حذف جدی وی از شورا گرفته بودند.

شهادت
این دوره سید حسن موفق به عضویت در شورا نشد و به عنوان علی البدل انتخاب شد.
کم کم جراحات جنگ کار خودش را می کرد. سید حسن انگار با آرای شهدا برای پیوستن به شورای فرماندهی شهدای عاشورا انتخاب شده بود.

آری سید حسن بعد از مدتی دست و پنجه نرم کردن با آثار و جراحات جنگ و تخریب های دشمنان انقلاب و پشیمان شده های جنگ و بستری شدن به شهدا پیوست. هنوز هم که هنوز است کینه به دلان نمی خواهند سید حسن شهید باشد و برای شهادت وی سنگ اندازی می کنند. اما او شهید است و با عزت و افتخار پس از سال ها مبارزه در کنار شهدای مدافع حرم و برادر شهیدش سید علی آرمید.
روحش شاد و راهش پر رهرو

به قلم : یاسین بجانی