نمایشگاه کتاب تبریز به عنوان بزرگترین اتفاق فرهنگی استان با همه مزایای فراوان و برخی مسائل و کاستیها برگزار شد؛ اگر کسانی که در برگزاری آیینها و مراسمهای هر چند در مقیاسی کوچک، دستی بر آتش دارند نیک میدانند فراهم کردن کاری به این بزرگی و وسعت، در میان کاغذ بازی و پروسههای طولانی و […]
نمایشگاه کتاب تبریز به عنوان بزرگترین اتفاق فرهنگی استان با همه مزایای فراوان و برخی مسائل و کاستیها برگزار شد؛ اگر کسانی که در برگزاری آیینها و مراسمهای هر چند در مقیاسی کوچک، دستی بر آتش دارند نیک میدانند فراهم کردن کاری به این بزرگی و وسعت، در میان کاغذ بازی و پروسههای طولانی و غیرضروری ادارات ما تا چه میزان سخت و جلب رضایت بازدیدکنندگان آن که نوعاً از قشر فرهیخته جامعه هستند، چقدر دشوار است، در این یادداشت در کنار اذعان به خوبیهای فراوان آن، نکاتی را نیز ذکر خواهد کرد تا باشد که برای بهتر شدن امور در آینده کمکی اندک کند.
آنچه در ابتدای ورود به نمایشگاه انسان را به تلنگر وا میداشت تفاوت دو برابری ورودیه این نمایشگاه در مقایسه با نمایشگاه خودرو بود که به فاصله حدود ۱۵ روز قبل در همین مکان برگزار شده بود. اگر چه میزان این مبلغ آنقدر ناچیز است که ضروری نباشد درباره آن بحث نمود، ولی بازدیدکننده از خود میپرسد؟ آیا بهتر نیست برای حرمت کتاب و تکریم بازدیدکنندگان، تسهیلات این نمایشگاه بیشتر از هر امر دیگری باشد؟ آیا ورودیه نیز نمیتواند در این قاموس جا گیرد؟
مورد دیگری که در همان ابتدای ورودی در ذوق میزد، مقایسه میزان ازدحام این دو نمایشگاه بود که شاید به یک بیستم نمایشگاه خودرو هم نمیرسید. نباید خود را گول بزنیم و با برخی یادداشتهای احتمالاً سفارشی، همه چیز را عالی جلوه دهیم. البته این موضوع فقط متوجه ارشاد استان نیست و متولیان امر باید در سطحی بسیار کلان و کلّی، برای افزایش کتابخوانی و سرانه مطالعه در کشور فکری نمایند تا بازدید از نمایشگاه کتاب الااقل به اندازه دیدن خودروهای عمدتاً چینی که همه از کیفیت آنها مطلعیم، برای مردم مهّم باشد؟
از گیتهای نمایشگاه که قدم به داخل محوطه بزرگ آن میگذاری و جا دارد از سازندگان این مجموعه عظیم نمایشگاهی به نیکی یاد کنیم که در سالهای دهه هفتاد با چه سرعت و در چه فصلی آن را به انجام رساندند و آبرویی برای استان و نشانهای ماندگار و عظیم است تبلیغات آنچنانی در خصوص کتاب به چشم نمیخورد؛ به نظر جملاتی کوتاه با طراحی زیبا برای تشویق به کتابخوانی میتواند موثر باشد، بدتر آنکه هنوز بیلبوردهای شکیل و زیبای نمایشگاه قبلی جلوه نمایی میکند.
اهل کتاب با توجه به جیب و قدرت خرید خود معمولاً قبل از توجه به هر چیز سراغ بن کتاب و تخفیف آن را میگیرند و من نیز از این امر مستثنی نیستم که سالهای قبل ازدحامی بسیار زیاد در دریافت بن وجود داشت.
امِا به گمانم انگار امسال اثری از بن کتاب نبود، در ورودی سالن شهریار و میعادگاه همیشگی صفهای بن کتاب پرسیدم که امسال بن نمیدهند؟ و جواب که؛ چرا در آخر همین سالن بانک شهر و …
باید اذعان کنم این امر به جّد یکی از بزرگترین حسنات نمایشگاه بود که با همکاری بانک شهر، به صورت شکیل و آبرومند و با سرعت تمام و بدون فوت وقت بن با ۲۰ درصد تخفیف در اختیار مخاطبان قرار میگرفت و این امر با توجه به تخفیف غرفهداران به مذاق خریداران خوشتر مینمود.
در ورودی سالنها تیمهایی راهنمایی بازدیدکنندگان نشسته بودند و با گشاده رویی به راهنمایی آنان اقدام میکردند؛ امّا در برخی موارد دیتای در اختیارشان کامل نبود و این امر برای نگارنده نیز پیش-آمد و باوجود سئوال و چندین بار رفت و برگشت آدرس ناشری را که در راهرو و غرفهای خاص میدادند پیدا نکردم.
برای الکترونیکی شدن نیز اقداماتی انجام شده بود و بنرهایی چند، حاکی از دانلود نرمافزاری از یکی از سایتهای متولی فروش محصولات فضای مجازی بود که کتب و غرفهها و انتشارات نمایشگاه را معرفی میکرد که نهایتا نیز موفق به دریافتش نشدم، امّا اگر این کار توسط بلوتوث و یا وای فای در همان ابتدای نمایشگاه ارائه میشد، بهتر جواب میداد چون معمولاً همگان در همانجا به اینترنت دسترسی ندارند و امکان بازگشت برای دفعات بعد نیز وجود ندارد.
تخفیف ۵۰ درصدی کتابهای مذهبی، قرآنی و نفیس ادبی در کنار تخفیف بن ۲۰ درصدی هر کسی را وسوسه میکرد در این حوزه حتماً خرید داشته باشد جا دارد از متولیان آن قدردانی شود.
حضور ناشران کتب کودکان بسیار چشمگیر بود ولی به نظرم میتوانستند آنها را در سالنهای ابتدایی نمایشگاه و یا حتی کوچکتر به صورت اختصاصی قرار دهند و در کنارش آن برنامههای جذاب مناسب سنشان ارائه کنند تا کودکان جذب کتاب شوند که این امر برای افزایش میزان مطالعه در نسلهای بعدی بسیار حیاتی است. در کل به نظر میشد در دسته بندی عرضهها و موضوعات بهتر عمل کرد اگر چه در این حوزه تلاش شده بود.
ناشران خارجی حضورشان نسبت به گذشته گستردهتر بود و به اعتقاد بنده این کار برای افزایش اعتبار نمایشگاه بسیار خوب است و میشود گفت زینت نمایشگاه هستند زیرا هیچ خواننده ایرانی قادر به خرید کتب خارجی با توجه به قیمت دلار نیست، متوسط قیمت کتاب در این حوزه پانصد هزار تومان بود. موضوع دیگر ناشران خارجی اینکه، برخی ناشران از کشور ترکیه در حوزه قرآن و کتب مذهبی حضور داشتند که به نظرم با توجه کیفیت بالای این حوزه در کشور و سطح بسیار برتر آن نسبت به ترکیه، خیلی ضروری نبود. اما همین نفس حضور ناشران خارجی بویژه با غرفه داران بومی آن کشورها، در توسعه ارتباطات فرهنگی موثر است و جای تقدیر دارد. لذا به نظرم نباید آنها را در یک سالن مجزا محصور میکردند بلکه باید در بخشی از یک سالن پر رفت و آمد قرار میدادند تا این ارتباطات بیشتر شود البته نباید فراموش کرد که برای ناشران خارجی هم مثل بخش کودک تبلیغاتی انجام نشده بود.
بخشهای جنبی نمایشگاه «نظیر ستاد اقتصاد مقاومتی» با حضور سخنرانی دکتر بهبودی رئیس سازمان برنامهریزی استان، «عصری با مدافعان حرم»، کارهای هنری زیبا و مدرن و «نقد کتاب» و … اقدامی بسیار مبارک بود که تدارک دیده شده بودند. امّا اگر در انتخاب برخی از بخشها، بویژه نقد کتاب اگر دقت بیشتری میشد، بهتر بود. بنده در این سالها، چند بار در همین استان بر سر نقد کتاب بسیار ارزشمند « دا » با حضور نویسنده آن حضور داشتهام و این بار هم همان اتفاق افتاده بود در حالی که ما در استانمان نوسندگانی ارزشمند در این حوزه دفاع مقدس داریم که مورد تفقد رهبر معظم نیز قرار گرفتهاند، بهتر بود این جلسات نقد با حضور آنها نیز برگزار شود. دکتر معصومه سپهری نویسنده کتابهای نوالدین پسر ایران و لشگر خوبان نمونهای از این مورد است.
از نکات قابل ستایش دیگر حضور مدیر کل ارشاد و معاونان وی در نمایشگاه بود. در سه باری که اینجانب از آن بازدید کردم و هر سه بار آنها را مشاهده کردم که باید تلاششان را قدر نهیم.
ذکر برخی نکاتی که باید اصلاح شود مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد چه برسد به محسنات این نمایشگاه که از عهده شمار و نوشتن در این مقاله بیرون است و اهل کتاب این تلاشهای بسیار بزرگ را ارج مینهند و برای دست اندرکاران نمایشگاه «خسته نباشید» از صمیم قلب نثار میکنند.