این داماد ۴۵ ساله شب به خانه مادر زنش میرود و از وی میخواهد طلاهای خود را به وی بدهد اما با مقاومت مادر زن خود مواجه میشود. داماد قاتل در اعتراف خود گفته است به محض مقاومت مادر زنم با آچار شلاقی لولهکشی به سر وی ضربه زدم و وی را از پای در […]
این داماد ۴۵ ساله شب به خانه مادر زنش میرود و از وی میخواهد طلاهای خود را به وی بدهد اما با مقاومت مادر زن خود مواجه میشود.
داماد قاتل در اعتراف خود گفته است به محض مقاومت مادر زنم با آچار شلاقی لولهکشی به سر وی ضربه زدم و وی را از پای در آوردم.
وی اظهار کرده چون دیدم مادر زنم کشته شد و خواهرزنم متوجه ماجرا بود وی را نیز با آچار کشتم.
این داماد پس از قتل به خانه خود میرود و تا صبح به کسی چیزی نمیگوید تا اینکه صبح تقریبا پس از ۱۰ ساعت همسایهها به خانه این پیر زن مراجعه میکنند و با جسد وی مواجه میشوند و پلیس ۱۱۰ را در جریان میگذارند.
زن این قاتل نیز میگوید: شب حادثه برای شام در خانه مادرم بودیم که پس از شام به خانهمان در تهران رفتیم صبح زود به محض رسیدن شوهرم به حمام رفت و لباسهای خود را شست که من به وی شک کردم چون این کار وی غیر عادی بود چند ساعت بعد از هشترود زنگ زدند و جریان کشته شدن مادرم را گفتند در همان اول شکم به شوهرم رفت اما چیزی نگفتم و سکوت کردم بلافاصله همراه با شوهرم به خانه مادرم رفتیم و با جسد وی روبهرو شدیم در این لحظه سکوت خود را شکستم و به پلیس گفتم شوهرم را بگیرند وی قاتل است.
پلیس نیز شوهرم را دستگیر کرد و خوشبختانه وی پس از چند ساعت به قتل خود اعتراف کرد.
وی گفته است از آنجایی که به طمع شوهرم به طلاها و پول مادرم اطلاع داشتم شک کردم که شوهرم قاتل است.