روز چهارشنبه گذشته ترکیه با بخش کوچکی از نیروهای عملیات ویژه ارتش خود و با پشتیبانی هوایی کشورهای ائتلاف موسوم به ضد داعش و همراه با اعضای گروه تروریستی ارتش آزاد وارد خاک سوریه شده و اقدام به عملیات نظامی «سپر فرات» در شهر جرابلس کردند. ظاهر امر نشان دهندهی این است که دولت ترکیه […]
روز چهارشنبه گذشته ترکیه با بخش کوچکی از نیروهای عملیات ویژه ارتش خود و با پشتیبانی هوایی کشورهای ائتلاف موسوم به ضد داعش و همراه با اعضای گروه تروریستی ارتش آزاد وارد خاک سوریه شده و اقدام به عملیات نظامی «سپر فرات» در شهر جرابلس کردند. ظاهر امر نشان دهندهی این است که دولت ترکیه بر سر عدم تحویل گولن با آمریکا به شدت اختلاف نظر دارد و از آنها دلسرد شده است. اتحادیه اروپا نیز مواضع تندی در برابر ترکیه دارد و حتی در کودتای ارتش در این کشور نیز برخی از کشورهای اروپایی از جمله اتریش به جای حمایت از دولت قانونی و منتخب مردم ترکیه، به حمایت از کودتاچیان پرداخته و از برخورد خشن با آنها ابراز نگرانی کرده بود.
این وقایع به ظاهر نشانگر این است که ترکیه با متحدان استراتژیک خود دچار مشکل شده است. این تظاهر به اختلاف با امریکا، همزمان شد با دیدارهای متعدد دیپلماتیک ترکیه با سران ایران ،روسیه و حتی سوریه. سفر چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه به روسیه و ایران ، و سفر ظریف وزیر امور خارجه ایران به ترکیه، همچنین سفر اردوغان به روسیه پس از ۹ماه تنش بین دو کشور و نیز سفر معاون سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه به سوریه. در تمام این سفرها مقامات طرفین مذاکراتی باهم داشته اند که محور همه آنها بحران سوریه بوده است. با کنار هم قرار گرفتن این داده ها اینطور وانمود میشد که دولت ترکیه به سمت روسیه و ایران چرخش پیدا کرده است و به زودی دست از دشمنی با سوریه و بشار اسد برخواهد داشت. اما آیا واقعا اینگونه بود؟ آیا اختلاف نظر ترکیه با آمریکا به اندازه ای بود که منجر به این اقدام شود؟
در حالی که اختلاف عمده ترکیه بر سر فتح الله گولن می باشد، آمریکا هر روز در استرداد وی به ترکیه مانع تراشی می کند و بهانههای متعددی تحویل مقامات ترکیه می دهد. اما واقعاگولن چه اهمیتی برای ترکیه دارد که به خاطر آن اتحاد استراتژیک خود با آمریکا را بر هم زده و به سمت روسیه چرخش پیدا کرده است؟ گولن فردی بود که به اذعان ترکیه کودتای ۲۵ تیر را به راه انداخت. اما دیگر چه؟ گولن با همه طرفدارانی که داشت نتوانست کارها را پیش ببرد و به سختی شکست خورد. اکنون که وجهه خود را در میان مردم از دست داده چه فرقی با یک شهروند عادی دارد و چه اهمیتی برای ترکیه دارد؟ زنده و مرده او چه فرقی برای ترکیه دارد؟ گولن تمام طرفداران خود در مناصب مهم ترکیه را اخراج شده و یا زندانی می بیند و دیگر نمیتواند حرکتی همچون کودتای ۲۵ تیر انجام دهد به همین دلیل ترکیه به خاطر یک مهره سوخته هچ وقت از متحد استراتژیک خود روی بر نمی گرداند. هر چند در وقوع کودتا و انتساب آن به گولن هنوز تردیدهای جدی وجود دارد.
اما سوالی که مطرح میشود این است که هدف ترکیه از پر رنگ کردن این اختلاف چیست و چرا به مذاکرات پی در پی با روسیه ایران و سوریه می پردازد؟ به نظر می رسد این مأموریت جدید ترکیه از طرف آمریکا میباشد که با اظهار بی اعتمادی نسبت به آمریکا، به روسیه و ایران نزدیک شده و به جلب اعتماد آنها مبادرت میورزد. نتیجه آن نیز حمله ترکیه به سوریه و اشغال شهر جرابلس و سپس تقدیم آن به یکی از مخالفان سرسخت دولت بشار اسد یعنی ارتش آزاد سوریه بود. این حمله ترکیه با واکنشی از سوی ایران و روسیه مواجه نشد و بعد از دو روز ایران، در این باره تنها به ذکر این که ترکیه باید با دولت مرکزی سوریه هماهنگ شود بسنده کرد و موضعگیری سختی نداشت. این حمله که با انفعال ایران و روسیه همراه بود باعث شد منطقه ای در شمال سوریه به دست ترکیه افتاده و دسترسی های این کشور به شهر حلب که مهمترین نقطه درگیری ارتش سوریه و مخالفانش است، افزایش یابد. ترکیه به این بسنده نکرده و اعلام کرده شهر منبیج را نیز تصرف خواهد کرد. شهری که حزب اتحاد دموکراتیک سوریه چند ماهی است از دست داعش نجات داده، تقدیم ترکیه خواهد شد تا آنها این شهر را به گروه دیگری از تروریست ها تحویل دهند.
به نظر می رسد هدف آشکار ترکیه از این حمله، پاک سازی شمال سوریه از وجود تروریستهایداعش باشد اما اهداف پنهان ترکیه شکست کردها و جلوگیری از پیشروی آنها، جلوگیری از پیروزی های ارتش سوریه و دوختن نمدی برای خود در این درگیری ها باشد. چرا که آمریکا به شدت دنبال تجزیه سوریه است و ترکیه نیز می خواهد از این فرصت تاریخی استفاده کرده و حلب را به نام خود بزند.
به نظر می رسد روسیه و ایران با هماهنگی دولت سوریه هر چه سریعتر باید راهی برای مقابله با زیاده خواهی های غرب و ترکیه یافته و جلوی پیشروی های آنها را بگیرند.
رضا نعمتی