فارس نوشت: رئیس‌جمهور هفته گذشته در جمع مردم کرمانشاه در واکنش به ماجرای فیش‌های نجومی گفت «اگر تخلفی در گوشه‌ای انجام شده این بدین معنا نیست که مردم دزدی‌های قبلی را فراموش خواهند کرد. اگر کسی مدام قصد دارد مسأله فیش‌های حقوقی را بررسی کند، تا به واسطه آن دزدی‌های گذشته فراموش گردد، همه بدانند […]

فارس نوشت: رئیس‌جمهور هفته گذشته در جمع مردم کرمانشاه در واکنش به ماجرای فیش‌های نجومی گفت «اگر تخلفی در گوشه‌ای انجام شده این بدین معنا نیست که مردم دزدی‌های قبلی را فراموش خواهند کرد. اگر کسی مدام قصد دارد مسأله فیش‌های حقوقی را بررسی کند، تا به واسطه آن دزدی‌های گذشته فراموش گردد، همه بدانند که مردم آن دزدی‌ها را فراموش نکرده و از دادگاه‌های قضایی می‌خواهند که عوامل آن دزدی‌ها را به سزای اعمالشان برسانند.»

عینکِ سیاست‌زدگیِ دولت

پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال۹۲ با کمی بیش از پنجاه‌ درصدِ آراء، از همان ابتدا زنگ خطری برای بدنه‌ شکننده‌ اقبال عمومی دولت یازدهم بود. روحانی به مددِ دوقطبی شکل گرفته در انتخابات و موج‌سازی اصلاح‌طلبان رئیس‌جمهور شده بود و شعار اصلی‌اش یعنی «اعتدال» هم تجلی همین دوقطبی بود.

مدعیان اعتدال برای ادامه‌ راه باید در برابر خود هویتِ رقیبی تعریف می‌کردند و اینچنین شد که از ابتدای روی‌کارآمدن دولت، تعبیر «تندروها و افراطی‌ها» توسط روحانی و رسانه‌ها و جریان‌های حامی آن در ادبیات سیاسی کشور پررنگ شد و رئیس‌جمهور خود به عنوان پرچمدار اصلی اعتدال در سخنرانی های مختلف به «تندروها و افراطی‌ها» حمله می‌کرد و می‌گفت «من خواهش می‌کنم از کسانی که هنوز شیوه‌های گذشته را کنار نگذاشتند، پنبه را از گوش خود در بیاورند و گوش کنند.»

تاملی بر مواضع دولتی‌ها و شخص رئیس‌جمهور در سه سال گذشته نشان می‌دهد؛ اعتدالی‌ها همیشه همه چیز را با عینک جناحی نگاه می‌کنند و بر همین اساس قضاوت کرده و موضع می‌گیرند. چراکه نگاه‌ سیاست‌زده و جناحیِ حاکم بر دولت معتقد است هدف اصلی منتقدان «زمین‌زدن دولت» و انتقادها بهانه است. در نتیجه حتی اگر انتقادی درست و به جا باشد، چون «از سوی منتقدان» مطرح شده نه تنها پذیرفته نمی‌شود بلکه به انواع مختلف توجیه می‌شود. از انتقاد به عملکرد فرهنگی دولت گرفته تا انتقادات فنی برجام و حتی فیش‌های حقوقیِ نجومی.

نگاهی که ترکان مشاور ارشدرئیس‌جمهور در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها اینگونه تشریحش می‌کند: « ما یک راه داریم که متوجه شویم آیا دولت یازدهم خوب عمل می‌کند یا خیر. با این وضعیت هرگاه ببینیم مخالفان دولت سروصدا می‌کنند، فریاد می‌زنند، تخریب می‌کنند، باید احساس کنیم راه دولت صحیح است و مسیری که دولت انتخاب کرده، مسیری موفقیت‌آمیز خواهد بود.»

حمله به جای دفاع؛ فرافکنی به جای پاسخگویی

طی سه سال گذشته شخص رئیس‌جمهور چهره‌ اول حمله به منتقدان و دامن‌زدن به التهابات بوده است؛ چراکه از ابتدا خود را رقیب و گاهی دشمنِ برخی جناح‌های داخلی تعریف کرده و همیشه یک لبه‌ تیغ مواضعش را به سمت آنان نشانه رفته است.

به طوری‌که اغلب برچسب‌های سیاسی مثل «تندرو»، «کم‌سواد»، «بی‌شناسنامه»، «عصر حجری‌»، «بزدل»، «تازه‌انقلابی» و «کاسبِ تحریم» که طی این سال‌ها نثار منتقدان شده، مستقیماً از تعابیر و مواضع او اخذ شده است.

به عنوان مثال ۲۰ مرداد ۹۳ روحانی در همایش روسای نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور گفته بود «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش می‌آید می‌گویند ما می‌لرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است»

رئیس‌جمهور خیلی زود تصمیم گرفت نه در قامت «رئیس‌جمهور هفتاد و پنج میلیون ایرانی» بلکه در قامت سخنگوی یک جناح سیاسی ایفای نقش کند. به این ترتیب هرگاه انتقادی متوجه دولت می‌شد و فضای مطالبه عمومی و رسانه‌ای حول آن شکل می‌گرفت، شخص رئیس‌جمهور خط‌شکنِ منتقدان بود و در گام بعد چهره‌های سیاسی در گفتگو با رسانه‌ها به جنگ منتقدان می‌رفتند.

نگاه سیاست‌زده و جناحی حاکم بر دولت همچنین باعث می‌شود در برابر آنچه حملات مغرضانه علیه دولت می‌دانند، دست به ضدحمله هم بزنند. گاهی برای فرار از انتقادات به انتصاب چهره‌های تندروی حامی فتنه در وزارت علوم «ماجرای بورسیه‌ها» را عَلم کنند و با تعابیری چون «بورسیه و ما ادراک ماالبورسیه» تیتر یک رسانه ها کنند، گاهی در پاسخ به انتقادات فنی برجام منتقدان را کاسبانِ تحریم که نانشان آجر شده لقب دهند و اغلب اوقات مشکلات دولت مثل «فیشهای نجومی» را ناشی از «ساختارهای دولت قبل» معرفی کنند.

به جرات می‌توان گفت از نگاه دولت یازدهم و شخص رئیس‌جمهور، «دولت قبل» بزرگترین علت ناکامی‌ها و مشکلات این دولت است. دولتمردان دولت یازدهم و در راس آنها شخص رئیس‌جمهور بارها و بارها به جای پذیرش اشتباه یا قصور مسئولین دولت، تلویحاً یا صراحتاً دولت قبل را عامل ایجاد و حتی مشکلات معرفی کرده‌اند.

روحانی هفته گذشته در جمع مردم کرمانشاه، بر اساس همین پیشفرض ذهنی و البته با همان تاکتیک قدیمی به ماجرای فیش‌های نجومی واکنش نشان داد و گفت «اگر تخلفی در گوشه‌ای انجام شده این بدین معنا نیست که مردم دزدی‌های قبلی را فراموش خواهند کرد. اگر کسی مدام قصد دارد مسأله فیش‌های حقوقی را بررسی کند، تا به واسطه آن دزدی‌های گذشته فراموش گردد، همه بدانند که مردم آن دزدی‌ها را فراموش نکرده و از دادگاه‌های قضایی می‌خواهند که عوامل آن دزدی‌ها را به سزای اعمالشان برسانند.»

کلید انتخابات آینده

به نظر می‌رسد بتوان کلیدِ اصرار روحانی بر مواضع تقابلی با منتقدان را تداوم «دوقطبی اعتدال- تندروی» انتخابات ۹۲ تا انتخابات ۹۶ دانست. چرا که با توجه به کارنامه نه چندان قابل دفاع دولت در عمل به وعده‌های اقتصادی، تنها چیزی که می‌تواند بدنه‌ حامیان دولت در جامعه را همچنان مدافع دولت نگه دارد همین دوقطبی کاذب سیاسی است.

به این ترتیب اگر این فضا ادامه پیدا کند مردمی که در سال ۹۲ به وعده‌ی «چرخیدن همزمان چرخ کارخانه‌ها و سانتریفیوژها»ی روحانی رای دادند؛ پس از چهارسال بدون اینکه از دولت مطالبه تحقق وعده‌ها را داشته باشند باید مجددا به روحانی رای دهند.