هواداران تراختور، پرشورند و پرشعور….. !
هواداران تراختور، پرشورند و پرشعور….. !

«پـرشورها» لقبی است که دیگران برای هواداران تیم اول آذربایجان داده اند. این لقب، کمترین توصیف و نازل ترین بیانی است که در حق هواداران ایران شمول تراختور زبانزد عام و خاص شده است و خیلی از خصوصیات مثبت و منحصر بفرد هواداری آنها قابل ذکر در واژه هاو عبارات مختصر نیست. همراه «شور»، «شعور» […]

۶۳۵۵۱۹۸۳۰۶۹«پـرشورها» لقبی است که دیگران برای هواداران تیم اول آذربایجان داده اند. این لقب، کمترین توصیف و نازل ترین بیانی است که در حق هواداران ایران شمول تراختور زبانزد عام و خاص شده است و خیلی از خصوصیات مثبت و منحصر بفرد هواداری آنها قابل ذکر در واژه هاو عبارات مختصر نیست. همراه «شور»، «شعور» هم دارند. از عملکرد بازیکنان و مربیان تحلیل درستی دارند. نمونه تبلور و تجلی «شعور» هواداران تیم اول آذربایجان، عکس العمل هشتاد هزار نفری پرشورها بعد از باخت در مقابل النصر بود که همگان را به حیرت واداشت و قلعه نوئی ، از آن واقعه بعنوان نقطه عطف تاریخ هواداری یاد میکند. در آن روز بیاد ماندنی تراختور باخت و از آسیا بکنار رفت، اما شعار «عیبی یوخ» پـرشورهای باشعور، شور وجد و سرافرازی را به بازیکنان اهداء نمود. بازیکنان مردانه بازی کردند و باختند، اما آن بازی غیرتمندانه خود از پیروزی ارزشمندتر بود و هواداران تراختور کبیر از آن شعور بالا برخوردار بودند که همچنان در استادیوم ماندند و مدتها اعضای تیمشان را تشویق کردند!

تراختور، فوتبال را از دو قطبی و پایتختی بودن آنها بدر آورد و هوادارانش تابوی سرخ و آبی را در هم شکستند و در سراسر ایران به فوتبال دوستان یاد دادند که هوادار و مشوق تیم شهر و دیار خود باشند تا هوادار تیمهای پایتخت!
زمانی که بنگر در سپاهان بازی میکرد ، گفت: هوادار هم، هوادارهای تراختور! تا گل میخورند، عیبی یوخ میگویند و برتشویقشان می افزایند، اما تا ما گل میخوریم هوادارانمان بما فحش میدهند!!
البته فرهنگ بالای تراختوریها در استادیوم خلاصه نمیشود و برای درک تفاوتها، بهتر است که نظرات و کامنتهای هواداران تراختور را باهواداران سرخابی ها مقایسه کنیم. مسلما فحاشی های دسته جمعی آنها را با صدای غرا ، همگان از رادیو و تلویزیون شنیده اند که نثار بازیکنان خودی و غیرخودی و نیز هواداران تیم رقیب میکنند، فلذا نگاه کوتاهی به ادب و فرهنگ سرخابی های محترم در سایتهای مجازی باشیم.
جهت جلوگیری از اطاله کلام تنها به یک مورد اشاره میشود که مشت، نمونه خروار است!
ضمنا از نوجوانان و بالاخص خواهران، خواهش میشود از قرائت ادامه مطلب اجتناب کنند.
سایت کشوری isport که یکی ازسایتهای بسیارفعال در فوتبال است، و در ۲۷ تیرماه مطلب خانمی بنام سحر طلوعی را باعنوان« استتوس: به مهد کودک پرسپولیس خوش آمدید! » چاپ کرده که درمورد رفتن مهدی طارمی به تیمهای اورپا و سپس بازگشت او به پرسپولیس است که نویسنده در این خصوص با شرح رفتار این بازیکن، از تیم پرسپولیس انتقاد کرده که چرا او را بعد از آنهمه ادا و اطوار، دوباره جذب تیم کردند؟ مطلب چنین شروع میشود:

آقای مدعی اروپا ! از تیم رده چندمی ترکیه سر درآورد، طاقت نیاورد و برگشت. چرا؟ چون دلش تنگ شده…………………………!!!!!
کامنتهائیکه در زیر مطلب فوق گذاشته شده، قریب باتفاق نظرات هواداران دو تیم سرخ و آبی پایتخت است که غالبا باکلمات و جملات ادیبانه و محترمانه همراه است! یاد شعر مرحوم استاد شهریار می افتم که میگوید: تو اهل پایتختی، باید اهل معرفت باشی…..!
و اما نمونه معرفت بعضی از پایتختی ها ، درقبال نوشته مزبور که یک خانم است:

پریودی؟
آخه تورو چه به فوتبال؟؟ برو رختارو بشور یه چی واسه شب بپز یه ورزشی واسه نیمه شب بکن… معلومه خیلی سوختی، انگاری دوباره گذ….ته درت طارمی … دربی واست یادآوری شده
یکشنبه ۲۷ تیر ساعت ۱۵:۴۳
محمد
سحر طلوعی بدبخت کیسه کش، حقارت خودت رو ثابت کردی، خب اخه لاشی مگه مهدی طارمی ک… گ… و بهت پولشو تداده که اینجوری هار و کینه ای شدی، بیا یه پونصدی بندازم جلوت بدبخت گشنه، ک….. پا….. شده از اینکه طارمی برگشته کیسه کش
دوشنبه ۲۸ تیر ساعت ۱۵:۲۰
کاربران عزیز!
باید بدانید که لغات و عبارات بکار رفته در نظرات اهل معرفت سرخابی پایتخت، خیلی زشت ، وقیحانه و بی شرمانه بود و حقیر مجبور شدم که از نقطه چین استفاده کنم!
حال شماحساب کنید که این کامنتها بعد از ویراستاری و بازنگری اینهمه فحاشی دارد و آنهائیکه چاپ نشده اند، چه درجه ای عالی از فرهنگ والای این مدعیان فرهنگ را دارا میباشند؟!!!!
ضمنا عزیزانی که تاحال فرصتی نشده تا در بازیهای تراختور با سرخابیها در استادیوم آزادی حاضر شوند و با فرهنگ و تمدن آقایان مدعی فرهنگ آشنا شوند ، از همین نظرات درج شده میتوانند در یابند که هواداران تراختور از زبان این با فرهنگ ها چه ها میشنوند و چه ها میکشند؟!
حکایت :
لقمان راگفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بعضی سرخابیها که هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم!

یادداشت از: ساوالان – اردبیل