راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» در بیمارستان بستری شد
راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» در بیمارستان بستری شد

سیدنورالدین عافی‌خلجانی جانباز ۷۰ در صد تبریزی، برادر شهید و راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» پیش از ظهر امروز در محل کار خود  دچار ناراحتی شدید سر گیجه شده و پس از انتقال به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز و انجام اقدامات اولیه تشخیصی و کنترلی، عصر امروز در این بیمارستان بستری شد. این جانباز  جنگ […]

سیدنورالدین عافی‌خلجانی جانباز ۷۰ در صد تبریزی، برادر شهید و راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» پیش از ظهر امروز در محل کار خود  دچار ناراحتی شدید سر گیجه شده و پس از انتقال به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز و انجام اقدامات اولیه تشخیصی و کنترلی، عصر امروز در این بیمارستان بستری شد.

این جانباز  جنگ تحمیلی که ترکش‌هایی نیز در ناحیه سر دارد، در ماه‌های اخیر همواره با نوسان و به ویژه افت فشار و سرگیجه مواجه بوده است.

به گفته بستگان، اکنون حال عمومی وی رضایت‌بخش بوده و تحت مراقبت برای انجام اقدامات لازم بعدی مراقبتی و احتمالاً درمانی از سوی پزشکان قرار دارد و به بخش مغز و اعصاب انتقال یافته است.

بر اساس این گزارش، سیدنورالدین عافی متولد سال ۱۳۴۳ در روستای خلجان تبریز؛ در طول هشت سال دوران جنگ تحمیلی همواره در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته و ضمن شاهد بودن شهادت برادر خود سید صادق در جبهه، خود نیز بارها مجروح و تا مرز شهادت پیش رفته است.

کتاب «نورالدین پسر ایران» حاوی خاطرات رزمنده دلاور تبریز است که توسط معصومه سپهری تدوین شده است.

گفتنی است؛ در سال ۹۰ دست‌نوشته حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری بر حاشیه کتاب «نورالدین پسر ایران» طی مراسمی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی در مؤسسه‌ی حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب منتشر شد.‌

متن این تقریظ که ‌طی مراسمی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی در مؤسسه‌ حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب به راوی «سیدنورالدین عافی»، همسر وی و نویسنده‌ کتاب «معصومه سپهری» اهدا شد، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

این نیز یکی از زیباترین نقاشی‌های صفحه‌‌ی پُرکار و اعجاز گونه‌ی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشته‌اند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین‌زبانی که از قریحه‌ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک‌اندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشه‌هایی که عادتاً در بیان خاطره‌ها نگفته می‌ماند، از ویژگی‌های برجسته‌ی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانه‌ی همسری است که تلخی‌ها و دشواری‌های زندگی با رزمنده‌ای یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است.

ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدالله