پا به پای بازی‌های بومی آذربایجان/ وسوسه‌ بازی‌های سنتی
پا به پای بازی‌های بومی آذربایجان/ وسوسه‌ بازی‌های سنتی

در کشورمان ایران عزیز، نزدیک ۵۰۰ نوع بازی سنتی و محلی وجود داشته و دارد، که به نظر می‌رسد در حال حاضر برخی از این نوع بازی‌ها با گذشت زمان، زندگی ماشینی و تغییر شیوه‌های سبک زندگی، کودکان، نوجوانان، جوانان و به ویژه نسل امروز اکثر این بازی‌ها را فراموش کرده‌اند و یا به طور […]

۱۳۹۴۱۱۰۴۰در کشورمان ایران عزیز، نزدیک ۵۰۰ نوع بازی سنتی و محلی وجود داشته و دارد، که به نظر می‌رسد در حال حاضر برخی از این نوع بازی‌ها با گذشت زمان، زندگی ماشینی و تغییر شیوه‌های سبک زندگی، کودکان، نوجوانان، جوانان و به ویژه نسل امروز اکثر این بازی‌ها را فراموش کرده‌اند و یا به طور کلی با بسیاری از آنها بیگانه هستند.

نکته مهم دیگر اینکه در اکثر نقاط کشورمان این بازی‌های محلی و بومی به نوعی در هیاهوی دنیای مجازی و بازی‌های یارانه‌ای مدرن که ریشه در فرهنگ غرب دارند، گم شده است.

* بازی‌های سنتی و محلی، محصور در هیاهوی دنیای مجازی

در این میان، داشتن بار فرهنگی، اجتماعی، جذابیت و تنوع بالا از جمله ویژگی‌های این بازی‌ها اعلام شده و همچنین ایثار و فداکاری، ترویج فرهنگ کار گروهی، همکاری و همیاری با دیگران برای رسیدن به یک هدف مشترک، دستیابی به مهارت پذیرش شکست، احترام به دیگران، درک مفهومی و عملی رقابت سالم، تلاش جسمی و فکری، اهمیت راستی و صداقت و… از دیگر شاخص‌های مهم  بازی‌های بومی، قبیله‌ای، محلی و سنتی ایرانی است، که می توان به عینه این مولفه‌ها را در بازی های چون اعیاد، آیین برداشت محصول،  مراسم عروسی، تغییر فصول، بارش باران، دور کردن خشکسالی و… مشاهده کرد.

با این حال،کلاغ‌پر، تیله‌بازی، یه قل دو قل (به ترکی؛ ابه داش یا قجمه داش)، سنگ، کاغذ، قیچی،گرگم به هوا، گرگم و گله می‌برم،گل یا پوچ، زو، تیله بازی، طناب‌بازی، لی لی، نون بیار کباب ببر، هفت سنگ،کبدی با یک پا ،کش بازی، قایم باشک، شمع گل پروانه، شکرپنیر، الک دولک، اسم فامیل، اتل متل توتوله، بشین و پاشو و … از جمله بازی‌های سنتی و محلی کشورمان و در راس آنها خطه آذربایجان است.

* بازی‌های سنتی غایب بزرگ؛ اوقات فراغت نسل امروز

از سوی دیگر از منظر جامعه‌شناسان و هنرمندان برخی از این بازی‌ها به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در اکثر نقاط ایران مشترک است، که در ادامه این گزارش و تحلیل به بعضی از بازی‌ها و سرگرمی‌های سنتی و محلی مردم استان آذربایجان شرقی می‌پردازیم.

ناگفته نماند، بازی‌های محلی مردم آذربایجان شرقی نقش در فرهنگ و آداب و رسوم خاص آذری ها دارد و در حال حاضر  بیش از یکصد بازی بومی محلی در این استان شناسایی شده است.

با این اوصاف؛ ارمنى جیزلقى (لى لى ارمنی)، آشیرما (کشتى محلی) ، آلدى قاچدئى(نوعى توپ بازی)، آى نه نه قوردى قوردی، بش داش(پنج سنگ)، پل آغاجى (چوب بازی)، توپ عربی، جوجه گوزى (چشم جوجه)، توپ توتدى، آت اویناماق (بازى با اسب چوبی )، آتدى تودی، آشیق، اوشدى اوشدى (پَرپَر )، عویما آغاج (پرتاب کردن چوب به هوا)، قاچیرتدی، قدى قدی، کوف (تاب بازی)، کوک بازی، دگمه بازی، شکرپنیر، گیزلنپاچ ( قایم موشک)، هفت سنگ، درمانچى بابا، اینه!اینه! (سوزن!سوزن!)، چلنگ آغاج، خالا (عروسک بازی) و … از جمله دیگر بازی های سنتی و محلی خاص منطقه آذربایجان و در این میان استان آذربایجان شرقی است.

از این رو، بهتر است برای آشنایی بیشتر با بازی های محلی استان آذربایجان شرقی، به برخی از آنها اشاره ای داشته باشیم.

* بش داش (پنج سنگ):

این بازی در محل های سرپوشیده و فضاهای کوچک و محدودتر هم قابل اجراست. در این بازى نیاز به ۱۰ سنگ براى هر نفر است. بازیکنان سنگ هاى خود را روى هم مى ریزند. یکى از آنها همه سنگ‌ها را در مشت خود گرفته و به هوا پرتاب مى کند. در این فاصله پشت دست خود را زیر سنگ ها نگاه داشته و هنگامى که سنگ ها روى دست او قرار گرفتند، دوباره آنها را به هوا مى اندازد. این بار هنگام فرود آمدن، سنگ ها را در مشت خود مى گیرد و سعى مى کند، تا جائى که ممکن است تعداد کمترى سنگ بر زمین بریزد. سپس سنگ هاى مشت خود را مى شمارد. اگر تعداد آنها فرد باشد، بازنده و در غیر این صورت برنده مى شود و به عنوان جایزه، نصف سنگ هاى مشت خود را براى خود کنار گذاشته و بقیه را براى دور بعدى بازى مى گذارد.

* ارمنى جیزلقى (لى لى ارمنی):

در این بازى شکلى هشت خانه شبیه خاج (صلیب) مى کشند و به همین دلیل است، که این بازى را لى لى ارمنى مى خوانند. پس از خانه هاى هفت و هشت، نیم دایره اى رسم مى کنند، که آن را جهنم مى خوانند.

در این بازى با وجود استفاده از سنگ براى پرتاب به خانه ها، سنگ را با پا نمى زنند و سنگ در هر خانه اى که بى افتد، از روى آن خانه مى پرند. بازى از خانه اول شروع مى شود و در خانه هشتم پایان مى یابد.

آخرین مرحله جهنم است، که بازیکن باید سعى کند سنگ او به جهنم نیفتد. وقتى او به خانه هشتم رسید، باید از روى جهنم بپرد. اگر موفق شد از همان جا باید سنگ را دوباره به خانه ها بى اندازد. در صورت موفق شدن برنده بازى است.

*گیز لنپاچ (قایم موشک):

به قید قرعه یکى از بازیکنان چشم مى گذارد و دیگرى پنهان مى شود. فردى که چشم گذاشته تا عدد صد مى شمارد و بعد به جستجو مى‌پردازد. ضمناً مواظب است تا فرد پنهان شده نتواند خود را به محل اصلى برساند، زیرا اگر بازیکن بتواند دست خود را به محل اصلى بزند، دوباره فرد قبلى باید چشم بگذارد. اگر فرد چشم گذاشته، بازیکن پنهان شده را پیدا کرد، او باید به جاى اولى چشم بگذارد. در زمانى که بازیکن اول فرد پنهان شده را مى یابد، به جاى اصلى برمى گردد و دست خود را به آن محل مى زند و مى گوید “سوک سوک” همین طور وقتى که فرد پنهان شده خود را به محل مى رساند از این لفظ استفاده مى کند.

* زو

بازی زو یک بازی است که از زمان های قدیم وجود داشته و در اکثر مناطق کشورمان به نوعی این بازی رایج بوده است. بازی به این صورت است، که افراد به دو گروه تقسیم می شوند. به ترتیب در هر دو گروه انتخاب شده و با گفتن کلمه زو… می‌روند و یکی از افراد گروه مقابل را می‌گیرد.

ابتدا افراد به دو گروه هفت نفره تقسیم می شوند و یک گروه گرگ و دیگری بره می شود. آن گاه یکی از گرگ ها می گوید زو…. و به یکی از بره ها دست می زند، اگر بره ها گرگ را تا زمانی که زویش بند بیاید بتوانند، نگه دارند آن گرگ یکی از بره ها می شود.

* پولونج آغان (الک دولک):

ابزار این بازى یک چوب بلند، یک چوب کوتاه است. چوب کوتاهى روى دو سنگ قرار مى گیرد. یکى از بازیکنان با چوب بلند به زیر آن مى زند. بازیکن دیگر باید سعى بکند، آن را در هوا بگیرد. اگر موفق شد جاى دو بازیکن عوض مى شود. اما اگر موفق نشد چوب کوتاه را برمى دارد و شعرى مى خواند که کلمه آخر آن به هو ختم مى شود. در اینجا باید هورا بکشد و به طرف محل چوب بزرگ و سنگ‌ها بدود، بدون آنکه نفس تازه کند. اگر موفق شد که خود پرتاب بعدى را انجام مى دهد، اگر نتوانست از بازى کنار مى رود.

* تیله بازی:

در قدیم بیشتر پسر بچه‌ها و حتی نوجوانان و جوانان روی زمین چاله‌هایی (پنج یا ۶ تا) به پهنای کف یک دست و عمق تقریبی دو تا سه انگشت با فاصله‌های نیم متری از هم می‌کندند و گوی‌های شیشه‌ای کوچکی (به اندازه تقریباً دو برابر یک نخود) را در دست گرفته و از یک نقطه شروع و به نوبت سعی می‌کردند، تیله خود را با قرار دادن آن بین نوک انگشت شصت و انگشت وسط به داخل یکی از گودال‌ها بیندازند، اگر افتاد یک امتیاز به نفع او و نوبت دیگری است و فرد امتیاز آورده در دور بعد تیله‌اش را از همان مکان چاله به سمت چاله بعدی با همان شیوه مخصوص باید پرت می‌کرد، و اگر هم نمی‌افتاد تیله همان جا که افتاده است می‌ماند تا دوباره نوبت به او برسد و دوباره تلاش کند. این بازی تا وقتی ادامه دارد که یکی زودتر از بقیه همه چاله‌ها را طی کند یا اینکه به توافق خودشان پایانی برای بازی انتخاب کنند. این بازی مقید به تعداد افراد نیست و با هر تعداد نفری قابل اجراست.

* سنگ، کاغذ، قیچی:

این بازی دو نفره است. مشت نماد سنگ، دو انگشت سبابه و وسطی برخاسته(علامت v) نماد قیچی و کف دست باز شده نماد کاغذ هستند. دو نفر بازیکن دست‌ها را به پشت برده و همزمان می‌گویند: «سنگ، کاغذ، قیچی»؛ هر کدام می‌توانند دست خود را به عنوان یکی از نمادهای بالا نشان دهند. ترتیب برتری هر یک از نمادها بر دیگری به صورت ذیل است: برتری کاغذ بر سنگ، برتری سنگ بر قیچی، برتری قیچی بر کاغذ. شخص برنده شخصی است که نماد نشان داده شده توسط وی بر نماد فرد مقابل به شرحی که آمد، برتری داشته باشد.

* بازی در در محدوده خط قرمزها

در این راستا نباید فراموش کرد، که بازی‌های بومی، سنتی و محلی هر منطقه در دنیا ریشه در آیین، فرهنگ و نگرش جامعه شناسی و مردم شناختی مردمان آن سرزمین دارد. و از این رو به عقیده بسیاری از روان شناسان، جامعه شناسان و هنرمندان بخشی از اندوخته های فرهنگی و اجتماعی هر منطقه از بازی‌های آن منطقه ریشه میگیرند، ولی این روزها متاسفانه به خاطر غفلت و بی توجهی متولیان این عرصه، مسئولان و مردم موجب شده، این گنجینه مهم فرهنگی و هویتی در اکثر مناطق کشورمان جای خود را به دنیای مجازی، و بازی های یارانه ای مدرن دهد.

* وسوسه بازی‌های سنتی ایران

فرجام سخن این وجود، به باور بسیاری از تحلیلگران مسایل اجتماعی این همه بازی‌های بومی، قبیله‌ای، محلی و سنتی در هر منطقه ای از کشورمان در گذشته و در عصر امروز به منظور پرکردن اوقات فراغت ما انسانها طراحی شده اند و بنابراین این بازیها علاوه بر بار فرهنگی، از جذابیت و تنوع بالایی نیز برخوردارند، که نه تنها می توان تاریخ و سنن این مرز و بوم را به شکلی پویا و عمیق به نسل های امروز و آینده منتقل کرد، که از آن به عنوان بهانه ای برای گریز از عواقب اعتیاد به تکنولوژی و معنا و مفهوم بخشی دوباره به زندگی استفاده کرد. به خصوص آنکه در بسیاری از این نمونه بازیها قوانینِ ساده و اولیه ای از شکل بهینه اداره زندگی و هدایت آن آموزش داده و تمرین می شود، تا افراد را به مهارت های لازم برای روبرویی با موقعیت های دشوار زندگی مجهز کند.