راهکارهای نجات اقتصاد ملی از نگاه رهبر انقلاب
راهکارهای نجات اقتصاد ملی از نگاه رهبر انقلاب

مقام معظم رهبری در سخنان مهمی در ابتدای سال ۹۵ ده راهکار مهم را برای نجات اقتصاد ملی عنوان کردند که در ادامه به بررسی هر کدام از این موارد خواهیم پرداخت. رهبر معظم انقلاب در آغاز سال و در سخنرانی خود در حرم مطهر رضوی ۱۰ راهکار مهم برای نجات اقتصاد کشور را مطرح […]

m.kalamiمقام معظم رهبری در سخنان مهمی در ابتدای سال ۹۵ ده راهکار مهم را برای نجات اقتصاد ملی عنوان کردند که در ادامه به بررسی هر کدام از این موارد خواهیم پرداخت.

رهبر معظم انقلاب در آغاز سال و در سخنرانی خود در حرم مطهر رضوی ۱۰ راهکار مهم برای نجات اقتصاد کشور را مطرح کردند و در این راستا دکتر محمد کلامی، تحلیلگر و کارشناس مسائل اقتصادی  ۱۰ راهکار مطرح شده را بررسی کرده است که بخش اول آن را می خوانیم:

۱_ تولید بر اساس مزیت اقتصادی

در مورد توسعه دو نظریه مطرح در مباحث نظری وجود دارد:

نظریه اول تحت عنوان رشد متعادل یا فشار بزرگ شناخته می شود طراحان این نظریه بر این باورند که برای توسعه کشور باید تمام بخشهای اقتصاد هماهنگ باهم رشد کنند زیرا هر بخش مکمل بخش دیگر در مسیر توسعه می باشد مثلا بدون وجود صنعت پیشرفته کشاوزی پیشرفت نخواهد کرد و ….

این نظریه چون معطوف به رشد تمام بخشها است بدان فشار بزرگ می گویند.

نظریه دوم رشد نامتعادل بود طرفداران این نظریه بر این باورند که امکان اجرای نظریه متعادل در کشورهای کمتر توسعه یافته امکان ناپذیر است چون برای تحول در تمام بخشهای اقتصاد نیاز به سرمایه و نیروی کار متخصص بالایی است که این دو در کشورهای در حال توسعه بسیار محدود می باشند.بنابراین باید سرمایه و نیرو کار محدود این کشورها در یک بخش که دارای مزیت نسبی اقتصادی است تزریق شود. این سخنی بود که پیشترها دیوید ریکاردو بدان اشاره کرده بود.

در سخن هرچند نظریه رشد متعادل زیبا و همه پسند است اما در عمل هیچ کشوری را بنده سراغ ندارم که با توسل به این استراتژی پیشرفت کرده باشد.

اما تولید بر منبای مزیت نسبی مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفت و انها برای توسعه خود از هسته های کلیدی استفاده نمودند یعنی ابتدا پول و انرژی خود را صرف این بخشها کرده سپس درسایه توسعه انها بخشهای دیگر اقتصاد نیز به حرکت در امده اند

مثلا ترکیه دو بخش توریسم و نساجی را انتخاب نموده و هندوستان در IT و دارو سازی  سرمایه گذاری کرده است و …

بر اساس اصل مزیت نسبی هر تولید ارزشمند نیست بلکه ما باید در بخشی سرمایه گذاری کنیم که می توانیم تولیدات ان بخش را با کیفیت بالاتر و قیمت تمام شده پایین تری نسبت به سایر کشورها تولید کنیم. بنابراین قبل از تولید باید مزیت سنجی صورت پذیرد و مشخص گردد که پتانسیل اتی تولید در کدام بخشها برای کشور ما فراهم تر است.مثلا به اعتقاده بنده یکی از بخشهایی که در کشور دارای مزیت نسبی اقتصادی است صنعت پتروشیمی می باشد زیرا مواد اولیه ان را به مقدار لازم و با قیمت بسیار خداوند به کشور ما اعطا نموده است.

بنابراین باید گفت اقتصاد مدرن امروز تولید برای تولید را بر نمی تابد و تولید باید برای حضور در بازارهای جهانی باشد و در این راستا ما باید به سمت شناخت رنجیر ه های تولید مزیت دار حرکت کنیم. زیرا بنده قبلا در مصاحبه ای اشاره کرده بودم اگر صنعتی بعد دهه ها حمایت، نتواند روی پای خود بیستد یعنی ایجادش از ابتدا غلط بوده است یا واحدهای تولیدی فاقد بهره وری حتی اگر از حمایت های یارانه ای و بانکی هم برخوردار باشند ره به جایی نخواهند برد.

۲_ محور دوم در بیانات رهبری انقلاب برای نجات اقتصاد کشور زنده کردن تولید داخلی است.

اما سوال اساسی این است که زنده کردن تولید داخلی به چه معنی است؟

برخی معتقدند که زنده کردن تولید داخلی یعنی اعطای یارانه های تولیدی

اما سوال این است اگر اعطای یارانه به تولید تنها راه نجات تولید داخلی است پس چرا تولید در ایران به این وضع فلاکت بار دچار شده است؟ مگر در طی دهه های گذشته یارانه کمی به تولید داده شده است؟ از حاملهای انرژی تقریبا رایگان گرفته تا دلارهای ارزان قیمت و….همه و همه یارانه هایی بودند که به صنعت داده شد!

برخی دیگر راه حمایت از تولید داخلی را بستن مرزها و وضع تعرفه های سنگین به واردات می دانند!

اما اگر تعرفه درمان درد بود شرکتهای بزرگی که در کشور از این امتیاز استفاده کرده و می کنند چرا از پا در امده اند؟ یا انحصاری که این شرکتها در بازار داخلی داشتند به کارامدی و ورود انها به بازارهای جهانی کمک کرد؟

برخی نیز حمایت از تولید داخلی را اعطا وام برای تولید می دانند!

اما سوال این است که اگر وام به رونق تولید داخلی کمک می کند چرا نتیجه وامهای کلانی که به تولید در دهه های گذشته خصوصا دولتهای هاشمی و احمدی نژاد اعطا شد نتوانست به زنده شدن تولید داخلی کمک کند؟

بنابراین به نظر می اید راه نجات تولید ملی اندکی به اندیشه و تامل بیشتری نیاز دارد!

انجا به نظر بنده می تواند تولید را نجات دهد به صورت اجمالی عبارتند از:

_ کاهش ریسک سرمایه گذاری در کشور

_ ثبات قوانین خصوصا قوانین اقتصادی

_ بهبود فرهنگ عمومی در برخورد با سرمایه و سرمایه گذار

_ ایجاد زیرساختهای مناسب مانند شبکه حمل و نقل و….

_ رفع تبعیضات و انحصارات دولتی

_ مشاوره به سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری در بخشهای دارای مزیت اقتصادی تا واحد های فاقد توجیه اقتصادی شکل نگیرد

_ ثبات در مولفه های اصلی اقتصاد مانند نرخ ارز و بهره و ….

_ فعالیت دولت خصوصا رایزنهای اقتصادی در جهت بازاریابی بین المللی محصولات داخلی

_ ترویج فرهنگ مصرف تولیدات داخلی در بخشهای دولتی و خصوصی

_ حمایت از ایده های نو و تولیدات دانش بنیان

۳_ راهکار سوم نجات اقتصاد ملی از دیدگاه رهبر انقلاب پرهیز از واردات تضعیف کننده ی تولید داخلی می باشد

باید گفت واردات انواع مختلفی دارد و نمی شود با همه انها برخورد یکسانی نمود مثلا واردات مواد اولیه و سرمایه ای تبدیل انها به کالا و خدمات می تواند با ایجاد ارزش افزوده به رشد اقتصادی کشور کمک کند.

اما بدترین  نوع واردات در هر کشور، واردات کالاهای مصرفی است خصوصا زمانی که ان کالا در کشور تولید می شود. درد اور است که کشوری تولید کننده عمده سیب و انگور و….سایر محصولات کشاورزی باشد اما بازارش توسط محصولات کشاورزی خارجی حتی با کیفیت پایین تر تسخیر شده باشد

ضمن اینکه تولید کننده داخلی باید به فکر ارتقا سطح کیفی تولید و تولید در کلاس جهانی باشد مصرف کننده داخلی نیز باید از محصولات و تولید داخلی حمایت کند و در نظر بگیرد که هیچ یک از مارکهای معتبر خارجی از ابتدا در این سطح از کیفیت و اعتبار نبوده اند

در کنار این موارد، دولت باید از واردات اقلام مصرفی تولید داخل جلوگیری نمود و به جای ان با حمایت و درخواست برنامه اتی از تولید کننده داخلی به تقویت تولید داخلی بپردازد

اما متاسفانه در سالهای گذشته سیاستهای غلط وارداتی و برنامه های غلط فرهنگی گرایش به مصرف کالای خارجی را افزایش داده است که اصلاح ان نیازمند عزم جدی تمام نهادهای حاکمیتی است.

۴محور چهارم مورد اشاره رهبری انقلاب برای نجات اقتصاد ملی پرهیز از هدر دادن منابع ازاد شده کشور پس از رفع تحریم ها است

جهت استفاده درست منابع و بهبود شرایط اقتصادی ایران پس از پایان تحریمها، موارد زیر باید مدنظر  سیاستگذاران اقتصادی و سیاسی کشور قرار گیرد

_حرکت از اقتصاد دولتی به سمت اقتصاد بخش خصوصی و مردم محور تا هزینه ها ی تولید کاهش و کیفیت تولیدات افزایش یابد و درامدی ارزی صرف ناکارامدی واحدهای تولیدی دولتی نشود

_ مشخص کردن بخش های کلیدی برای سرمایه گذاری در کشور. زیرا تا زمانی که استعدادهای رشد و توسعه در کشور شناسایی نشود سرمایه و امکانات کشور صرف بخشهایی می شود که بعد از پنجاه سال باز هم برای اداره خود محتاج قوانین محدود کننده واردات و وامهای بانکی هستند

_ اصلاح قوانین تجاری و سرمایه گذار خارجی در کشور تا سرمایه گذار خارجی انگیزه لازم را برای ورود به کشور داشته باشد

_ صرف درامدی ازاد شده در راستای سرمایه گذاری و تامین هزینه های جاری از محل مالیاتها

_ ارتقا سیستم مدیریت کشوری تا درامدهای ازاد شده صرف ازمون و خطای کم دانشی برخی از مدیران نگردد

_ ارتقای ستیم نظارت بر مدیران و وضع قوانین خود کنترلی

_ پرهیز از واردات کالاهای مصرفی و لوکس و توجه به واردات دانش و تکنولوژی روز

_ سرمایه گذاری مشترک داخلی و خارجی و نیز استفاده از شرکتهایی که تعهد لازم را در اجرای توافق نامه اقتصادی داشته باشند.

_ پرهیز دولت از اجرای برنامه های اقتصادی مقطعی و نمایشی و حرکت منابع ازاد شده به سمت کارهای اصولی و اصلاحی در اقتصاد

۵محور پنجم بیانات رهبری برای نجات اقتصاد ملی دانش بنیان شدن بخشهای مهم و حساس اقتصادی کشور است

اصولا در اقتصاد و زنجیره تولید اقسام مختلفی را برای تولید می توان در نظر گرفت

نوع اول تولید و فعالیت اقتصادی استخراج مواد خام و فروش و صادرات ان به خارج از کشور می باشد در این فرایند ارزش افرینی بالای صورت نگرفته و به دانش فنی بالایی نیز نیاز نیست بنابراین ایجاد ثروت در اندازه بالا امکان پذیر نیست

نوع دوم تولید و فعالیت اقتصادی صنعت مونتاژ است در این حالت دانش تولید در اختیار کشوری دیگر است و ما صرفا سوار کننده قطعات و مجری می باشیم در این نوع تولید نیز ثروت اوری تولیدات پایین و اقتصاد کشور دنباله رو اقتصادهای خارجی می باشد

نوع سوم تولید و فعالیت اقتصاد، اقتصاد دانش بنیان می باشد

در این نوع تولید هر کشوری سعی می کند دانش تولید کالایی را بدست اورد این دانش به کشور ایجاد کننده ان قدرت انحصاری می بخشد و سبب ایجاد استقلال در ان صنعت و ثروت برای کشور می شود. امروز کشورهایی در عرصه اقتصاد موفق هستند که از مرحله تقلید به سمت تولید دانش پیش رفته اند

اقتصاد دانش بینان زمانی شکل خواهد گرفت که به نیروهای جوان و با دانش توجه شود و دانش محور امتیازات، ارتقاها، انتصابها و….باشد و گرنه در یک سیستم دانش گریز تولید دانش شکل نخواهد گرفت.