سلامتی روانی، واژه‌ای که در جامعه غریبه مانده است
سلامتی روانی، واژه‌ای که در جامعه غریبه مانده است

انسان از زمانی که پا در دنیا گذاشته است، بیشتر توجه خود را جلب یک جنبه از زندگی خود کرده، که همان “بعد جسمانی” است، بعدی از انسان که شاید به تنهایی کارآمدی لازم را نداشته و شاید هم یکی از علل اصلی مرگ‌های زود هنگام باشد. انسان برای مراقبت از جسم خود در زمستان […]

۸۳۱۹۱انسان از زمانی که پا در دنیا گذاشته است، بیشتر توجه خود را جلب یک جنبه از زندگی خود کرده، که همان “بعد جسمانی” است، بعدی از انسان که شاید به تنهایی کارآمدی لازم را نداشته و شاید هم یکی از علل اصلی مرگ‌های زود هنگام باشد.

انسان برای مراقبت از جسم خود در زمستان لباس‌های گرم می‌پوشد، در تابستان عینک آفتابی می‌زند و هنگامی که یک سرما خوردگی ساده می‌گیرد به سرعت به پزشک مراجعه می‌کند، اما آیا این انسان به همین اندازه بر روح خویش نیز حساس است؟! جای سوال همین‌جاست که چرا انسان به روح خود که طول زندگی، انسان را در برمی‌گیرد اینقدر بی توجه شده است!.

بر اساس تحقیقات انجام شده استرس و فشار روحی یکی از عوامل کم شدن آمار امید به زندگی در دنیاست؛ استرس… واژه ای شاید در ظاهر بسیار ساده باشد اما چه بسیار آسیب‌هایی که ابتدا به روح و سپس به جسم آدمی وارد نمی‌کند.

همه ما در زندگی خود ممکن است به نقطه‌ای از نگرانی‌ها و استرس رسیده باشیم، اما تفاوت انسان‌ها در نحوه برخورد با مشکلات و نگرانی‌هاست؛ بعضی افراد یک مشکل کوچک را چنان بزرگ می‌کنند که گویی کوهی از مشکلات بر دوششان رخنه کرده باشد و بعضی دیگر نیز در قبال بسیاری از مشکلات شانه خالی کرده و خود را به بی‌خیالی می‌زنند که این نیز در جای خود مسبب به وجود آمدن مشکلات زیادی است.

انسان اگر نتواند در  حل مشکل خود توانا عمل کند، یا به خود ضربه خواهد زد و یا به دیگران و جامعه؛ شخصی که در زندگی با برنامه‌ریزی عمل می‌کند کم‌تر دچار استرس شده و  به راحتی می‌تواند بسیاری از مشکلات و ناهنجاری‌های جسمی را نیز حل کند؛ چرا که بسیاری از بیماری‌های جسمی انسان ریشه در روان آدمی و مشکلات روحی وی دارد.

دنیای علم دنیای بسیار پیچیده‌ای است و امروزه محققان و پزشکان با کشف انواع داروها توانسته‌اند بسیاری از مشکلات انسان را حل کنند، اما در خصوص بیماری‌های روحی شاید تا درجه‌ای دارو درمانی موثر باشد؛ چرا که اگر انسان خودش بر سلامتی اصرار و تلاش نکند هرگز راه نجاتی برای او نخواهد بود.

یک پزشک عمومی، در خصوص شاخص‌های سلامتی در یک فرد، اظهار کرد: بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی و دانشمندان این حوزه، در خصوص سلامتی، زمانی که یک فرد از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی برخوردار است، به گونه‌ای این سه گزینه در کنار هم، و به صورت همزمان وجود داشته باشند، می‌توان چنین فردی را فردی سالم نامید.

سید جمال حسینی اقدم در خصوص تعریف این سه جنبه‌ی سلامتی، بیان کرد: زمانی که یک فرد از لحاظ جسمی سالم است و واجد هیچ‌گونه درد یا بیماری نیست، این فرد تنها از لحاظ جسمانی سالم است و سلامتی روانی نیز زمانی حاصل می‌شود که فرد از لحاظ روحی در آرامش کامل باشد و دارای استرس و اضطراب و هیچ‌گونه ناراحتی روانی نباشد.

وی در خصوص سلامتی اجتماعی نیز افزود: ممکن است فردی از لحاظ جسمانی و روانی در سلامتی باشد، اما شخصی است که از آینده نگران است، و دائما در مورد مسائل و مشکلات ذهن خود را درگیر کرده و برای خود ناراحتی به وجود می‌آورد؛ این فرد از لحاظ اجتماعی فرد سالمی نیست؛ چرا که این ناراحتی در مراحل بعدی، جسم و روان فرد را نیز به خود درگیر کرده و سلامتی را به مخاطره می‌اندازد.

وی در خصوص ارتباط سه جزء سلامتی، تشریح کرد: زمانی که فردی دچار استرس می شود، ممکن است دچار زخم و خونریزی معده شود، و یا فردی که بیش از حد نگران آینده‌ی شغلی فرزندش است، دچار سکته‌های قلبی و مغزی شود و یا برای رهایی از بیکاری دست به خود کشی بزند.

وی در خصوص شایع‌ترین بیماری‌های روان تنی که باعث به وجود آمدن بیماری‌های جسمی می‌شوند، اظهار کرد: اضطراب و افسردگی اگر مورد پیشگیری و درمان قرار نگیرند، می‌تواند متعاقبا انسان را مبتلا به سکته‌های قلبی و مغزی و فشارخون کنند، چرا که مسائل روانی تاثیر مستقیمی بر عملکرد اعضای بدن دارند.

حسینی اقدم، ادامه داد: همانگونه روان آدمی بر جسم وی تاثیر می‌گذارد، بیماری‌های جسمی نیز بعد روانی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهند، به عنوان مثال فردی که به علت نقص عضو، یا بیماری جسمانی شدیدی دچار افسردگی شده، یا از اجتماع دوری می‌کند و به انزوا روی می‌آورد.

بیماری‌هایی که سر منشا روانی دارند، می‌توانند با تلقین بهبود و یا تشدید یابند

تلقین، واژه‌ای که به خودی خود انسان را به فکر می‌اندازد، و همین یک واژه چه بسیار توانایی‌هایی که ندارد.

این پزشک عمومی، در این خصوص اظهار کرد: تلقین یعنی به باور رساندن یک انسان یا قبولاندن یک باور به انسان، که اگر بیماری انسان صرفا یک بیماری روحی باشد، فرد با استفاده از تلقین می‌تواند کاملا بهبود یابد و یا به عکس بیماری خود را تشدید دهد.

وی ادامه داد: در برخی بیماری با انجام تلقین بر روی بیمار، می‌توان با بهبود بعد روانی بیماری، بعد جسمانی را نیز اندکی بهبود داد، اما در حقیقت، تلقین زمانی موثر واقع خواهد شد که بیماری جسمی در میان نباشد و منشا بیماری را عوامل روانی تشکیل داده باشد؛ تنها در این صورت است که بیماری کاملا بهبود می یابد در غیر این صورت تنها مثل یک مسکن عمل خواهد کرد.

وی اظهار کرد: وقتی انسان بر موضوعی یقین پیدا می‎کند، و بر نفس خویش آن را تلقین می‎نماید، وجود انسان نیز از آن تاثیر پذیرفته و به آن سمت حرکت می‌کند؛ چنانچه وقتی یک فرد به صورت مکرر در زندگی خود از واژه‌ی “نمی‌توانم” استفاده کند، چه بسا که حقیقتا باور خود را از دست داده و در واقعیت به آن دچار شود.

حسینی اقدم ادامه داد: اشخاصی نیز هستند که به نفس خویش اعتماد داشته و به این یقین رسیده‌اند که انسان اشرف مخلوقات است، پس توانایی انجام بسیاری از کارها را نیز خواهد داشت، این گونه افراد همیشه در زندگی خود موفق بوده و کمتر دچار شکست می‌شوند، چراکه به خود اعتماد داشته و گام‌های خود را به سوی هدفی که دارند محکم و هدفمند بر می‌دارند.

وی افزود: سکته‌ها، بیماری‌های گوارشی، زخم معده، التهاب‌هابی گوارشی، سندرم روده‌ی تحریک‌پذیر ، بی اشتهایی عصبی از جمله بیماری‌های جسمی هستند که ریشه در روان فرد دارند؛ چرا که حالات روحی و روانی به واسطه موادی که در بدن ترشح می‌کنند، می‌توانند ماده‌ی تسکین کننده یا تشدیدی کننده درد و بیماری ایجاد کنند.

حسینی اقدم، اظهار کرد: آموزش و تقویت مهارت‌های زندگی برای روح، عین ورزش است برای جسم؛ در نتیجه اگر کسی بخواهد، روح و روان خود قوی و محکم کند باید بینش خود را بالا ببرد؛ چرا که افزایش شناخت و مهارت‌های زندگی در حقیقت نوعی واکسینه کردن بدن در مقابل بیماری‌های روحی و روانی و همچنین اجتماعی می‌باشد.

وی با بیان اینکه بیماری‌های روحی و روانی در طول زمان و به تدریج شکل می‌گیرد، افزود: مدیریت زمان، توان نه گفتن در مقابل چیزهایی که برای فرد ناخوشایند است، برنامه‌ریزی برای زندگی، توصیه‌پذیری از پزشکان و … از جمله مواردی است که فرد برای مقابله با بیماری‌های روانی و اجتماعی باید در این زمینه مهارت های لازم را کسب کند.

وی بیان کرد: سلامتی در سه بعد جسمانی، روانی و اجتماعی به صورت هم‌زمان باید وجود داشته باشد و نباید تنها به یک جنبه توجه کرده و از جوانب دیگر غافل باشیم؛ چرا که اگر این گونه باشد، سلامتی انسان به خطر خواهد افتاد.

این پزشک عمومی افزود: سلامتی کامل یعنی همان خوشبختی، پس کسی که به دنبال خوشبختی است باید این سه جنبه از سلامتی را حفظ و تقویت کند.

وی با تاکید بر تاثیر ورزش بر سلامتی انسان، اظهار کرد: ورزش با داشتن تاثیر مبثت بر روی سلامت جسمانی، با دادن شادی و نشاط و همچنین احساس رضایتمندی، سلامتی روانی و اجتماعی فرد را نیز تضمین می‌کند.

وی افزود: غذای سالم، خواب به موقع، ورزش، ارتباط با خدا، مطالعه، مشارکت‌های اجتماعی، انس گرفتن با طبیعت و … از جمله مواردی است که رعایت‌شان تاثیر بسیار مثبتی در هر سه بعد سلامتی دارد.

بر اساس موارد گفته شده در می‌یابیم که روح و جسم مثال یک زوج مشترک هستند که باید هر دو در کنار هم آرامش داشته باشند، چرا که اگر نتوانند با یکدیگر سازش و هماهنگ باشند زندگی دچار اضمحلال و نابودی خواهد شد.

اشکالی از سرطان با سرکوب هیجان ارتباط مستقیم دارد

شاید از نظر تعدادی از مردم، سلامتی فقط آن بخشی از انسان باشد که قابل رویت است، و تنها شامل جسم می‌شود، اما نظر کارشناسان و متخصصان این گونه نیست و آنها تعریف کامل‌تری را از سلامتی ارائه می‌دهند، چرا که متخصصان در خلال کار خود به تاثیرات اجزا و حالات بدن بر روی یک‌دیگر، کاملا واقف می‌باشند.

یک روانشناس نیز در خصوص شاخص‌های سلامتی، گفت: سازمان جهانی بهداشت سلامتی را، در ابعاد زیستی، اجتماعی، روانی و انسانی تعریف می‌کند؛ که اصطلاحا یعنی فردی که صلح درونی داشته و  از آرامش روانی توام با سلامت جسمانی برخوردار باشد.

مجید محمود علیلو افزود: کسی که آرامش و سلامت روانی دارد بدون اینکه کم‌ترین ترس یا وابستگی به حضور دیگران داشته باشد، بر اساس افکار و ارزش‌هایی که درون خویش دارد رفتار می‌کند و همچنین افرادی که از لحاظ اجتماعی سالم هستند، می‌توانند تمایلات و افکار درونی خود را به راحتی در میان بگذارند.

این روانشناس، تشریح کرد: افرادی که به علت کم‌رو بودن، افکار واقعی خود را پنهان می‌کنند، از لحاظ اجتماعی سلامتی کاملی ندارند؛ و همچنین افرادی که می‌توانند وظایف و مسئولیت‌های خود را در هر مقطع از زندگی که بر عهده‌ی وی گذاشته می‌شود را به بهترین شکل ممکن، انجام می‌دهند نیز دارای سلامتی می‌باشند.

وی اظهار کرد: بخش مهمی از سلامتی، توانایی انجام تکالیفی است که در هر مقطع بر عهده‌ی فرد گذاشته می‌شود که باید متناسب با شرایط زمان، به بهترین وجه انجام دهد.

وی گفت: اشخاصی که از لحاظ روانی بیمار هستند، سلامتی جسمانی‌شان نیز در تنگنا قرار می‌گیرد؛ چرا که حالات روحی و روانی به جسم افراد وابسته‌اند و بدن را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

محمود علیلو، بیان کرد: اگر هیجانات، اعم از ناراحتی‌ها و شادی‌ها، در یک فرد تجربه شود و بروز داده نشود، موجب به وجود آمدن بیماری‌های روانی خواهد بود؛ چرا که یکی از راه مقابله با بیماری‌های روحی ابراز آن است؛ اگر این هیجانات سرکوب شوند، به تدریج افزایش پیدا کرده و در طولانی مدت فرد را به افسردگی دچار می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه تمام اختلالات روحی تجربه‌ی هیجانات منفی است، تشریح کرد: هیجانات منفی در وجود انسان طبیعی است، اما اگر ابراز نشود مشکلات روحی به دنبال خواهد داشت؛ همه غمگین می‌شوند اما این ناراحتی‌ها زمانی مشکل ایجاد می‌کند که سرکوب شوند .

وی گفت: اشکالی از سرطان ارتباط متقابلی با سرکوب هیجان دارد و همچنین عدم سلامت روانی متعاقبا باعث به وجود آمدن بیماری‌هایی از جمله، بیماری‌های قلبی و همچنین بیماری‌های دستگاه گوارش می‌شوند.

این روانشناس اظهار کرد: با اینکه تعدادی از بیماری‌های روانی ریشه در ژنتیک فرد دارد، اما پیشگیری مهم‌ترین اقدام از طریق رسانه‌های عمومی است؛ چرا که باید در این خصوص به مردم آگاهی و اطلاعات داده شود و همچنین افراد نیز باید زندگی را سخت نگرفته و همانطور که به فکر سلامتی جسمی خودشان هستند به سلامتی روانی و اجتماعی خود نیز توجه کنند.

بر اساس موارد گفته شده، سلامتی تنها در جسم خلاصه نشده و در تمامی حالات فرد جریان دارد، چرا که اگر هرکدام از ابعاد سلامتی دچار اختلال شود، فرد در زندگی کارکردهای لازم را نخواهد داشت، همانگونه سلامت جسمانی در زندگی اهمیت دارند، به همان مقدار نیز روح و روان و حالات اجتماعی فرد مهم خواهد بود.

یک فرد دنیای مادی را با جسم و احساسات و عواطف موجود در دنیا را با روح و روان خویش درک می‌کند و زندگی در اجتماع انسانی را نیز تنها با ارتباطات و معاشرت‌ها می‌تواند درک کند؛ اگر فردی نتواند این سه شاخص سلامتی را همزمان در خود ایجاد کند، زندگی فرد دچار اختلال می‌شود.

بنابراین؛ لازم است که در این خصوص اطلاعات زیادی کسب کرده و تلاش کنیم تا معیارهای سلامتی، در افراد و خانواده‎ها به طور کامل ایجاد شود؛ چرا که یک جامعه متشکل از افراد آن است، پس اگر افراد جامعه از لحاظ سلامتی در حد مناسبی نباشند، بسیاری از مشکلات روحی و روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی قریبان جامعه را خواهد گرفت.

چه بسا مشکلاتی که در اثر بی‌توجهی ما به بخش عظیمی از سلامتی، چه در زندگی فردی شخص و چه در  اجتماع بشری ایجاد نمی‌شود؛ در حالی که اکثر بیماری‌های روحی و روانی و حتی جسمانی، اگر زود تشخیص و درمان شوند، بهبود یافته و سلامتی را به زندگی فرد هدیه می‌کنند.