«دلار» به کدام سمت میل می‌کند؟
«دلار» به کدام سمت میل می‌کند؟

یک استاد دانشگاه درباره نرخ دلار در آینده گفت: «علم اقتصاد به ما می گوید وقتی حجم نقدینگی مرتب در حال افزایش است در حالی که درآمدهای ارزی در حال کاهش است، قیمت دلار حتما افزایش خواهد یافت؛ اما اینکه چه مقدار افزایش خواهد یافت به مدیریت سیاست های پولی بستگی دارد؛ اما به طور […]

یک استاد دانشگاه درباره نرخ دلار در آینده گفت: «علم اقتصاد به ما می گوید وقتی حجم نقدینگی مرتب در حال افزایش است در حالی که درآمدهای ارزی در حال کاهش است، قیمت دلار حتما افزایش خواهد یافت؛ اما اینکه چه مقدار افزایش خواهد یافت به مدیریت سیاست های پولی بستگی دارد؛ اما به طور قطع در این نرخ باقی نخواهد ماند.»

در حالی که دلار طی کمتر از یک ماه گذشته حدود ۲۰۰ تومان گران شد، اکنون رییس کل بانک مرکزی وعده ارزانی این ارز را داده است. سیف تاکید کرده که با سیاستهایی که بانک مرکزی دنبال می‌کند، ارز دیگر مبنایی برای سرمایه گذاری نیست و اگر کسی بخواهد ارز بخرد تا در آینده گران شود، حتماً ضرر خواهد کرد.

از سوی دیگر برخی کارشناسان با این استدلال که تورم به معنای کاهش ارزش پول است و اگر میزان تورم در ایران و آمریکا متفاوت باشد، نرخ برابری ریال و دلار باید متفاوت باشد، چنین نتیجه می گیرند که در شرایط ایده‌آل، دلار باید هر ماه متناسب با تفاضل تورم ایران و آمریکا افزایش یابد. این کارشناسان معتقدند اگر این اتفاق روی ندهد به این معنا است که دولت ماب التفاوت قیمت اسمی و واقعی دلار را از طریق واردات با ارز ارزان از جیب کشاورزان و صنعت گران سوبسید می دهد و این سوبسید هم به جیب مصرف کننده شهری و هم به جیب تولیدکننده های خارجی می رود.

با این تفسیر آیا دولت نباید مانع از افزایش قیمت دلار شود؟ آیا نرخ دلار با اجرای برجام کاهش خواهد یافت؟

دکتر محمدقلی یوسفی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در گفتگو با فرارو گفت: «بحث افزایش نرخ دلار به دلیل تفاوت میزان تورم در ایران و آمریکا از نظر تئوریک درست است، اما نکته ای که وجود دارد این است که ایران فقط با آمریکا که تجارت نمی کند.»

وی ادامه داد: «درست است که دلار آمریکا پول بین المللی است اما معمولا وقتی بحث نرخ ارز مطرح می شود قیمت های اسمی مربوط به قیمت طرفین تجاری و نه دلار آمریکا است. به عبارتی عامل تاثیرگذار در اینجا تفاوت قیمت های داخلی ایران با قیمت های کشورهایی است که با ایران تجارت می کنند.»

یوسفی گفت: «نکته مهمی که وجود دارد این است که این استدلال مبتنی بر این نظریه است که عرضه ارز معادل کل درآمدهای ارزی و تقاضا نیز متناسب با کل نیازهای ارزی باشد که این امر در دنیای واقعی و شرایط کنونی ایران وجود ندارد. یعنی ما هرچه ارز خارجی بدست می آوریم به بازار عرضه نمی کنیم.»

وی ادامه داد: «بنابراین عرضه و تقاضای دلار در ایران تحت تاثیر مکانیزم خودکنترلی است که به وسیله دولت هدایت می شود. ایران بر خلاف کشورهای دیگر دارای اقتصاد آزاد نیست و اقتصاد آن به شدت متاثر از سیاست های دولت است و سیاست های دولت هم تحت تاثیر درآمدهای نفتی است که مهم ترین رکن درآمدهای ارزی کشور می باشد.»

وی افزود: «لذا وقتی دولت هم عرضه کننده ارز و هم تقاضا کننده ارز باشد طبیعتا این دولت است که قیمت ارز را تعیین می کند. اینکه گفته شود در دنیای آرمانی و نظری چگونه قیمت ارز تعیین می شود و سپس آن را به دنیای واقعی و ایران تسری داد نشان دهنده آن است که درک درستی از ویژگی های اقتصاد ایران به عنوان کشوری نفت خیز و توسعه نیافته وجود ندارد.»

این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: «بنابراین تعیین قیمت ارز در اختیار دولت است که متناسب با نیازهای خود قیمت آن را بالا و پایین می کند و اینکه بخواهیم قیمت ارز را به عرضه و تقاضای بازار ارتباط دهیم نوعی خودفریبی است.»

یوسفی درباره صحبت رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر کاهش نرخ ارز در روزهای آینده، گفت: «آقای سیف به عنوان فرد مسئول نمی تواند آنچه که اتفاق خواهد افتاد را بیان کند و اگر در بیان این صحبت ملاحظات سیاسی را در نظر گرفته نباشند حتما استخاره کرده اند که چنین حرفی زدند.»

وی ادامه داد: «واقعیت این است که ما در طول سال های اخیر با وضعیت رکود تورمی حادی مواجه هستیم که طی آن تولید داخلی رو به کاهش و صنایع ما در حال از بین رفتن است. لذا با توجه به کمبود عرضه کالا ما نیازمند واردات اعم از مواد غذایی، محصولات کشاورزی و صنعتی خواهیم بود.»

وی افزود: «وقتی واردات افزایش یابد تقاضا برای ارز افزایش خواهد یافت و چون هزینه های دولتی نیز کاهش نیافته است، اینکه فکر کنیم نرخ ارز کاهش خواهد یافت اشتباه است.»

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در صورتی نرخ ارز کاهش خواهد یافت که سیاستی دنبال شود که طی آن تقاضا برای ارز کاهش و عرضه آن افزایش یابد گفت: «اما متاسفانه با توجه به اطلاعات فعلی هم میزان صادرات نفت ما و هم قیمت نفت به شدت کاهش یافته و لذا از یکسو درآمدهای ما کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر هزینه ها همچنان روند صعودی دارد.»

وی ادامه داد: «بنابراین علم اقتصاد به ما می گوید وقتی حجم نقدینگی مرتب در حال افزایش است در حالی که درآمدهای ارزی در حال کاهش است، قیمت دلار حتما افزایش خواهد یافت؛ اما اینکه چه مقدار افزایش خواهد یافت به مدیریت سیاست های پولی بستگی دارد؛ اما به طور قطع در این نرخ باقی نخواهد ماند.»

یوسفی در پاسخ به این سوال که آیا اجرای برجام نمی تواند نرخ ارز را کاهش دهد؟، گفت: «برجام فقط یک فرصت است به این معنا که کشورهایی که تاکنون با ایران دشمن بودند دیگر دوست خواهند شد؛ اما این به این معنا نیست که در ایران پول بریزند یا کالا بدهند و مشکلات ما را حل کنند.»

وی ادامه داد: «برجام امکاناتی بین المللی در اختیار ایران قرار می دهد و فرصت هایی برای واردات تکنولوژی می دهد و یکسری منابع ارزی را هم به کشور باز می گرداند. البته این منابع ارزی مربوط به ملت ایران است و مربوط به دولت نیست که هرطور بخواهد خرج کند.»

وی افزود: «دولت نباید منابع ارزی را به بازار تزریق کند و این کار مشکلی را حل نمی کند و فقط منابع کشور را هدر می دهد. دولت باید نرخ ارز را مدیریت کند نه آنکه ثروت ملی را خرج کند و با تزریق ارز به بازار، نرخ ارز را کنترل کند.»

یوسفی گفت: «متاسفانه مسئولان بانک مرکزی بدون تدبیر و مسئولیت، درآمدهای ارزی کشور را به بازار تزریق می کنند در حالی که آنها این حق را ندارند که به دلیل ندانم کاری خودشان، تا تقاضا برای ارز بالا رفت پول تزریق کنند تا قیمت ها را کاهش دهند.»

وی ادامه داد: «لذا منابع آزاد شده باید صرف تکنولوژی و واردات کالاهای سرمایه ای و ماشین آلات شود تا به تولید بیشتر منتهی گردد؛ نه آنکه به کشور تزریق شود تا عنوان شود نرخ ارز را ثابت نگاه داشته ایم.»

وی افزود: «مدیریت واقعی نرخ ارز زمانی است که بدون تزریق ذخایر ارزی و از طریق افزایش صادرات و کنترل واردات صورت گیرد. کاری که بانک مرکزی انجام می دهد مانند این است که فردی نمی تواند هزینه های خانواده اش را تامین کند و طلاهای همسرش را فروخته یا پس اندازهای خانواده را خرج می کند و ادعا می کند درآمد و هزینه را برابر کرده است در حالی که این کار ندانم کاری است.»