سرنوشت درآمدهای بازی فوتبال ستارگان جهان با بزرگان و هنرمندان ایرانی مبهم است. این بازی حدود سه هفته قبل، با سروصدای زیادی به منظور کمک به بیماران ام اسی برگزار شد اما شنیده ها حکایت از آن دارد، بیش از ۹۸ درصد درآمد این بازی به کسانی غیر از بیماران ام اسی رسیده است. روزنامه […]
سرنوشت درآمدهای بازی فوتبال ستارگان جهان با بزرگان و هنرمندان ایرانی مبهم است.
این بازی حدود سه هفته قبل، با سروصدای زیادی به منظور کمک به بیماران ام اسی برگزار شد اما شنیده ها حکایت از آن دارد، بیش از ۹۸ درصد درآمد این بازی به کسانی غیر از بیماران ام اسی رسیده است.
روزنامه جوان در این باره نوشت: هنوز چند هفته از این بازی نمیگذرد که شنیدیم از مجموع ۲ میلیارد و ۸۹۷ میلیون تومان درآمد حاصل از این دیدار فقط ۵۴ میلیون تومان به بیماران «ام اس» اختصاص یافته است؛ رقمی که با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمید سهم مبتلایان به «ام اس» بهرغم تبلیغات گسترده حمایتی که از آنها به عنوان مبنای برگزاری دیدار تیمهای فوتبال ستارگان جهان و ایران، تنها سهمی معادل ۸/۱ درصد بوده است.
به نوشته این روزنامه، یک نشست خبری برگزار شد و اعداد و ارقام به روی میز ریخته شدند و با هزار جمع و تفریق و ضرب و تقسیم، اعلام شد ۵۴ میلیون تومان به اماسیها میرسد؛ پولی که میشد دهها برابر آن را در یک مراسم گلریزان، توسط معمولیترین اقشار جامعه جمعآوری کرد تا این همه منت هم پشت سرش نباشد. نشست خبری مربوط به هزینههای دیدار تیمهای فوتبال ستارگان جهان و ایران در حمایت از بیماران اماس، در شرایطی برگزار شد که در مجموع میزان درآمدهای حاصل از این بازی، ۲ میلیارد و ۸۹۷ میلیون تومان و میزان کسورات ۳ میلیارد و ۲۱۰ میلیون تومان اعلام شد، یعنی با یک جمع و تفریق ساده باید گفت، در مجموع این دیدار برای مسئولان برگزارکننده ۳۱۲ میلیون تومان بدهی به بار آورده است.
حمید ثنایی، معاون بازرگانی باشگاه هنرمندان درباره میزان درآمد و هزینههای مسابقه بدون سود ستارگان ایران و جهان گفت: «قرارداد ما با کرمان موتور ۲میلیارد و ۲۶۸میلیون تومان، تبلیغات محیطی ۴۱۰ میلیون تومان، فروش بلیت ۲۱۹میلیون تومان درآمد حاصل و با مبلغی که اشتباهی به شرکت ایران نوین واریز شده، در مجموع ۲میلیارد و ۸۹۷ میلیون تومان درآمد باشگاه بود.»
وی درباره ریز هزینهها نیز اعلام کرد: «۶۸میلیون تومان مالیات قرارداد کرمان موتور بود، ۲۷میلیون تومان به هزینه چاپ بلیت و۶۰ میلیون تومان به هزینه کسر از تبلیغات محیطی اختصاص یافت، تیم ستارگان جهان یک میلیارد و ۳۰۳میلیون و ۵۰۰ هزارتومان برای حضور در این بازی دریافت کرد و ۹۵ میلیون تومان برای اقامت ورزشکاران در هتل المپیک پرداخت و ۵۲۴ میلیون تومان نیز هزینه ویزا و بلیت و CIP فرودگاه شد.»
ثنایی ادامه داد: «حمایتکننده اولیه این قضیه ۵۰۰میلیون دریافت کرد و هزینه چاپ و لباس و توپ و سایر اقلامی که در این بازی استفاده شد و دستمزد و هدایا و تشریفات نیز رقمی معادل ۹۸ میلیون تومان بود. شرکت عصر قلم نیز که در زمینه اسپانسر تبلیغات فعالیت کرد ۴۶۵ میلیون تومان دریافت کرد که هنوز ۱۶۰میلیون از این مبلغ را بدهکاریم. علاوه بر این ورزشگاه آزادی تخفیف ۵۰ درصدی را برای ما در نظر گرفت تا هزینه ورزشگاه ۲۹ میلیون تومان شود، در نهایت هم جمع کسورات این بازی ۳ میلیارد و ۲۱۰ میلیون تومان بود تا با این حساب باشگاه هنرمندان ۳۱۲ میلیون بدهکار شود.»
به این ترتیب، این بازی و نوع درآمدزایی آن را باید یک افتضاح منحصربهفرد دانست. شاید زمانی که شالهای نارنجی، همان شالهایی که نماد حمایت از بیماران مبتلا به اماس در دیدار ستارگان جهان و ایران بود به عنوان دلیل اصلی رقم خوردن حضور ستارگانی همچون فیگو، کاناوارو، روبرتو کارلوس، هیرو، داویدز، سالگادو و… در ایران مطرح شد، این مژده را میداد که درآمد زیادی از این دیدار برای این بیماران جمع میشود؛ موضوعی که بدون چون و چرا مورد تأیید و استقبال مردم هم قرار داشت.
اما بعد از بازی و در پی گزارش مسئولان برگزارکننده این مسابقه که به بدهی ۳۱۲ میلیون تومانی! منتهی شد، هزاران اما و اگر و شک و شبهه به میان آمد. چطور یک دیدار کاملاً تبلیغاتی که بسیاری از شرکتهای خصوصی و دولتی حاضر به پرداخت هزینههای گزاف آن برای معرفی برند خود در مقابل دوربینهای تلویزیونی داخلی و خارجی هستند، بدهی بالا آورده؟ حال آیا فقط باید بپذیریم که به دلیل سوء مدیریت و اینکاره نبودن و سوءتدبیر و ضعف مسئولان برگزارکننده این افتضاح به بار آمده؟ یا شاید اعداد و ارقام کمی بالا و پایین شده باشند؟
بیماران ام اسی که از روز اول همه بازیها با نام آنها شروع شده بود بعد از بازی فهمیدند که چه بازی بدی خوردهاند و چطور سرشان بدون کلاه مانده است. آنها خوب میدانستند در ایران حداقل صدها خیر وجود دارد که بیایند و بلیتهای یک بازی را ۵ میلیون، ۵ میلیون بخرند تا منافعش عاید یک گروه خاص و نیازمند شود، تا اینکه به بازی بگیرندشان و دست آخر صدقهای هم به آنها بدهند. با توجه به اعلام معاون بازرگانی باشگاه هنرمندان «تنها پولی که به بیماران اماسی از این بازی رسیده، سهم ۳۰ درصدی از بلیتفروشی بوده، این رقم که معادل ۵۴ میلیون تومان محاسبه شده به جامعه حمایت از بیماران اماسی ایران پرداخت شده است.»
با این تفاسیر باید گفت اگر یک مسابقه معمولی در حد بازی اماسیها با هم در استادیوم آزادی برگزار میشد و فقط ۱۰ نفر خیر مثل دکتر جمالیان به استادیوم میآمد، دیگر نیاز به این همه شلوغ کردن و بریز و بپاش و میلیون میلیون به این و آن پول دادن و از نام بیماران ام اسی سوء استفاده کردن نبود.
صراط