تن بیدهای پادگان تبریز می‌لرزد/ بلاتکلیفی درختان پس از معافیت
تن بیدهای پادگان تبریز می‌لرزد/ بلاتکلیفی درختان پس از معافیت

به گزارش اویاقلیق به نقل از فارس ،فضای سبز این پادگان، لابد یادگاری است از باغ‌شهری که پدران‌مان، از تبریز گذشته‌‌های دور روایت کرده‌اند. هفته‌ای یکی دو بار هندوانه یا خربزه، دلخوشی کوچکی بود که در سایه‌سار درختان پادگان می‌گذشت. در گرماگرم تابستان، وقتی از مانور و بازدید و تیراندازی‌های طاقت‌فرسا برمی‌گشتیم، این دامن بی‌منت […]

ثبه گزارش اویاقلیق به نقل از فارس ،فضای سبز این پادگان، لابد یادگاری است از باغ‌شهری که پدران‌مان، از تبریز گذشته‌‌های دور روایت کرده‌اند. هفته‌ای یکی دو بار هندوانه یا خربزه، دلخوشی کوچکی بود که در سایه‌سار درختان پادگان می‌گذشت. در گرماگرم تابستان، وقتی از مانور و بازدید و تیراندازی‌های طاقت‌فرسا برمی‌گشتیم، این دامن بی‌منت چنارها و بیدهای پادگان بود که در کنار بوته‌ها و درختچه‌های پُرپُشت، پناه‌مان می‌داد؛ و البته گرامی می‌دارم یاد و خاطره درختان نازنین توت جلوی گروهان را که با توت‌های سرخ و سفید خود، سهم دیگری در خوشی‌های دوره خدمت داشتند.

خوشبختانه سختگیری‌های ویژه ارتش در مورد فضاهای پادگانی و نظارت‌ها و رسیدگی‌های مستمر و دقیقی که نمونه‌اش را جز در سیستم ارتش نمی‌توان یافت، موجب شده درختان این پادگان در طول دهه‌های متمادی، بی‌هیچ آسیب و خدشه‌ای، سرزنده و بانشاط، در گوشه‌گوشه این پادگان بخرامند و قد علم کنند.

پادگان ۲۱ حمزه، پادگان قدیمی و بزرگی است که هنگام احداث، بیرون از شهر بود و با توسعه شهر، به یکی از بخش‌های مرکزی و گران‌قیمت شهر تبدیل شده است. این پادگان، حالا طبق یک قانون مصوب و کلان کشوری، باید راهی خارج شهر بشود؛ و البته ظاهراً این نقل مکان تدریجی، از دو سه سال پیش شروع شده و حالا هم با پیشرفت زیاد در حال پیگیری است.

عادت کرده بودیم، به دیدن توپ قدیمی میدان، نظامیان اتوکشیده در پیاده‌‌روهای خیابان ارتش، تویوتاهای قهوه‌ای، ستاره‌ها و قبه‌های که صبح‌ها و ظهرها در این مسیر توی چشم می‌زدند و دژبان‌های شکیل و هماهنگ در این خیابان. همه این‌ها که در طول سالیان دور و دراز، به قسمی از هویت و منظر مرکزی شهر تبدیل شده‌‌ بودند، کم‌‌کم باید رخت از این شهر ببندد. البته فرماندهی و ستاد این لشکر، همچنان در شهر باقی می‌ماند اما بخش گسترده و اصلی یگان‌های مستقر، به خارج از شهر انتقال می‌یابد.

بگذریم… از فضای سبز پادگان می‌گفتیم. فضای گسترده‌ای که طبق توافق مسئولان شهری، استانی و نظامی، باید با تعریف کاربری‌های متنوع فرهنگی، تجاری، مسکونی، مذهبی، تفریحی و فضای سبز (و سایر کاربری‌های احتمالی که از آن‌ها بی‌خبرم) به فضای رسمی شهر الحاق شود.

در این میان، الحاق پادگان به محیط شهری، در صورت استفاده حداکثری از قابلیت‌های فضای سبز آن، توفیق اجباری‌ است که می‌تواند روح دیگری در منظر عمومی شهر بدَمـَد. اما واقعیت تلخ این جاست که شاید با توجه به پراکندگی درختان در جای‌جای پادگان، این فضای آرمانی، به طور ایده‌آل و کامل قابل حصول نباشد. بنابراین، نگرانی از وضعیت فضای سبز و درختان فراخ این مجموعه وسیع، حق طبیعی هر شهروند دوستدار محیط زیست است. این محدوده از شهر، محصور است و به دلیل ویژگی‌های خاص مجموعه، عکس‌های هوایی نیز تصویری از وضعیت حاکم بر آن ندارند؛ موضوعی که باعث می‌شود احتمال ورود هر گونه آسیب به فضای سبز پادگان با سهولت بیشتری همراه باشد.

با توجه به تاکیدات واضح استاندار آذربایجان‌شرقی در مورد صیانت از فضای سبز و حساسیت‌های اخیر شهرداری تبریز در این مورد، امیدواریم تمام این زمزمه‌ها، شایعه‌ای بیش نباشد؛ بلکه در آینده‌ای نزدیک، محدوده مرکزی شهرمان، از فضایی پُردرخت و خرم برخوردار باشد.