«درمکتب تراختور- کلاس دشمن شناسی – درس۲»
«درمکتب تراختور- کلاس دشمن شناسی – درس۲»

اویاقلیق : سابق براین عنوان سایتهای زرد، در فرهنگ هواداران تراختور به سایتهائی اتلاق میشد که محل فعالیت آنها غالبا تهران و یا شهرهای غیرآذربایجانی بود و مخاطبین آنها کشوری بودند و بقولی خود را مدعی العموم و خیرخواه همه مردم ایران میدانستند و حال نیزهمینطوراست! اما تقریبا ازیکسال پیش، رسانه های زرد محلی نیز […]

ئواویاقلیق : سابق براین عنوان سایتهای زرد، در فرهنگ هواداران تراختور به سایتهائی اتلاق میشد که محل فعالیت آنها غالبا تهران و یا شهرهای غیرآذربایجانی بود و مخاطبین آنها کشوری بودند و بقولی خود را مدعی العموم و خیرخواه همه مردم ایران میدانستند و حال نیزهمینطوراست!
اما تقریبا ازیکسال پیش، رسانه های زرد محلی نیز وارد عرصه کارزار باتراختوریها شدند و ضمن دلسوزنشان دادن خود به تراختور و هوادارانش ،گاه گاهی مرام و منظور خود را با درج گزارشات و مقالات و یا در قالب کامنت ونظرات  مطرح نموده وهواداران آگاه تراختور را به چالش کشیدند!
هواداران فعال و نکته سنج مجبور بودند که هم جوابگوی سایتهای زرد کشوری باشند و هم جوابگوی سایتهای نوظهور وزرد محلی که هرکدام سازخود رامیزدند و هرسازمخالفی، پارازیتی میشد برای رسائی صدای وحدت هواداران تراختور!
هدف وشیوه بیان سایتهای زرد کشوری و محلی متفاوت بوده است. کشوری ها سعی دارند که هواداران تراختوررا مایوس ومنکوب کنند و با اهانت و تحقیر آنها درسایتها همانطورکه دراستادیومها نیز برآن عمل میکنند، ازمیدان بدرکنند و باعث تضعیف تراختورشوند.
البته،امری مسجل و مسلم  است که بنیان و اساس تیم تراختورو استمرار و تداوم آن بسته به هواداران این تیم است و الا نه تنها این تیم مدعی قهرمانی نمیشد، بلکه احتمال آن میرفت که باز تیم را به لیگ یک «عودت» دهند!
اماهدف سایتهای زرد محلی ، تضعیف تراختوربرای تقویت تیم دیگری نبوده است و شیوه عمل آنها تحقیر هواداران تراختور و اهانت به آنها نبوده واگر بوده، مستتر و پوشیده بوده است!
سایتهای زرد محلی خواهان موفقیت تراختورهستند، اما بشرطها و بشروطها ! تنها یکی ازآن شرطها اینست که تمام پرسنل و کارمندان و….و….از مدیرعامل تراختور گرفته تا دربان ورودی باشگاه از خودآقایان باشد! شایدبعضی هااز سایرنقاط کشور، بطورتصادفی این مطلب رابخوانند و بفرمایند که : مگرچنین چیزی میشود ؟؟ عرض شود بحضورانورشان که کردند وشد!!! بعله؛ آقایان یک بار تجربه کرده اند و شده است. حال بماند که چگونه شد!
اشاره شد که سایتهای زرد کشوری هواداران رامیکوبیدند و میکوبند،اماسایتهای زرد محلی، باهواداران کاری ندارند، چون حداقل بخاطر انتخابات پیش رو، به آنان نیازدارند! کم نیستند آنانکه ازصدقه سری هواداران تراختور درشورای شهر تبریز وحتی مجلس، به مسندی جلوس کرده اند که درخواب هم نمیدیدند. سیاست آنها تحقیر هر آن کسی است که از گروه خودشان نیست. خواه سرمربی باشد، خواه مدیرعامل وخواه بازیکن ودربان باشگاه! سایتهای زرد محلی زمانی دو شیفته فعالیت کردند که در فصل گذشته ، هواداران، باشگاه را زیر فشار گذاشتند تا تونی را برگرداند! بعداز آمدن تونی، دیگر سایتهای زرد محلی به سایتهای «قرمزبومی» تبدیل شدند!
تحقیر عوامل تیم ،توهین به ارکان تیم، نشراکاذیب ،ایجاد شایعه وحاشیه و دروغ پراکنی بطور عنان گسیخته در سایتهای قرمز محلی شروع و دوام یافت. ایجاد اختلاف در بین هواداران، تحریک احساسات وطن پرستی هواداران بنفع منافع شخصی وگروهی وترویج شعار دروغین بومیگرائی ،ازپیامهای این سایتها بود! ناگفته نماند که هدف آنهااز بومیگرائی، دوست گرائی و فامیل گرائی بود و الا کاپیتان چندین ساله بومی،اخراج نمیشد!
امروز سایتهای قرمزبومی برعلیه تراختور و هوادارانش ، همان حرفی رامیزنند که سایتهای زرد کشوری میزنند و در بسیاری موارد بر پرده دری وهتاکی برآنهاپیشی میگیرند!
سایت زردکشوری مینویسد: هواداران تراختور بعد ازآن واقعه بازی بانفت،به ورزشگاه نمیروند! سایت قرمز بومی مینویسد: بعلت کسب نتایج ضعیف،هواداران تراختور به ورزشگاه نمیروند!
مخلص کلام؛ سایتهای قرمز محلی بهیچ عنوان راضی به موفقیت تراختورنیستند تا خودشان و عوامل خودشان برسرکارآیند و شدت عداوت آنهابا ارکان تیم وحامیان تیم تراختوربحدی است که ، هواخواهانشان درسایتها با دشمنان قسم خورده تراختور و هوادارانش هم کلام میشوند ورکیک ترین توهینها را به عوامل تیم تراختور و هواداران این تیم بیان میکنند!
یکی از هوا خواهان این گروه کامنت گذاشته وبعد ازاراجیفش نوشته:….ها حق دارند به ما ترک ها….بگویند، واقعا اگر آنطور نباشیم که نباید فرزند آذربایجان را ول کنیم و از تونی حمایت کنیم !
سایت هم نوا وسایت تبریزمن، سرآمد سایتهای قرمزبومی هستند! که درماههای اخیر سایت تبریز من ،روی هم نوا را سفید کرده است! هردوی این سایتها از انعکاس کامنتهای مخالف سیاستشان ممانعت و نظرات موافق خودشان را منتشر میکنند! دشمنان تراختور میتوانند مصاحبه های ضد تراختوری خود را در این سایتها منتشر کنند و مصاحبه های تمامی اخراجی ها و معاندین و مخالفین تراختور و عواملش را دراین سایتها با آب و تاب بخوانند و لذت ببرند!
یک نمونه از عملکرد سایت قرمز و دشمن تراختور:
درصفحه تراختورلینک ۲۶ مردادماه (روزدوشنبه) میبینیم:
شایعه یا واقعیت؟! / از قهر چند روزه تا احتمال استعفای آقای مدیرعامل، کودتای تراکتوری های سابق  – ۲۰:۲۵ –
شاهد ازغیب رسید. آنچه ما میخواستیم ثابت کنیم ، گردانندگان ضد تراختور تبریزمن، تنهادر تیتر یک گزارش، به روشنی ثابت میکنند!
خواننده تیتر درمی یابد که  حتما مدیرعامل تراختور، عباسی در فشار بوده و استعفا داده و این استعفا حاصل کودتای تراکتوریهای سابق(جعفری،نظمی،خطیبی و…) بوده است! اما درشرح گزارش هیچ صحبتی از کودتای کسی نیست! اما چنان مبهم نوشته که هرکس خودش ، چنین برداشت کند که دراثر بازیهای ضعیف تراختور، عباسی استعفا داده و ادامه گزارش هم چنانست که آن مدیر عامل کسی دیگراست!درهرحال گردانندگان سایت « تبریزمن» که تبریز را ملک مطلق خود تصورمیکنند و تراختور هم جزء تبریزاست وآنرا هم دربست برای خودشان میخواهند، در دشمنی با عوامل تیم و نهایتا با تیم تراختور،چنان مصرند که حاضرند: «امیربازاری اوت توتسون،اما بولارا بیر دسمال چیخسین!»
در پایان به این گروه که دردشان مصداق مثل «عمی وای دردی دَیر- زمی وای دردی دی.»میباشد، عرض میکنیم که تبریز را هم به ، شما میدهیم و تراکتور را هم همچنین ! اما شرف و عزت تبریز و تراختور را از بین نبرید!
والسلام علی من التبع الهدی!

دارالارشاد – ساوالان